Perdic | صدای دلپذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	euphony U	صدای دلپذیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	honked U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honking U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honks U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	honk U	صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
	acrophony U	صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
	pings U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	pinging U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voice U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesisers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesizer U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	synthesizers U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	voices U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	pinged U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	ping U	صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
	voicing U	وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
	handsome U	دلپذیر
	lovelier U	دلپذیر
	delightful U	دلپذیر
	placable U	دلپذیر
	agreeable U	دلپذیر
	scrumptious U	دلپذیر
	lovely U	دلپذیر
	loveliest U	دلپذیر
	red-hot <adj.> U	دلپذیر
	juicy <adj.> U	دلپذیر
	palatable U	دلپذیر
	melodious U	دلپذیر
	lief U	دلپذیر
	love some U	دلپذیر
	amiable U	دلپذیر
	graceful U	دلپذیر
	pleasant U	دلپذیر
	pleasanter U	دلپذیر
	pleasantest U	دلپذیر
	contralto U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	contraltos U	زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
	mellows U	دلپذیر مهربان
	adorably U	بطور دلپذیر
	mellow U	دلپذیر مهربان
	mellowed U	دلپذیر مهربان
	mellowing U	دلپذیر مهربان
	nicest U	دلپذیر مطلوب
	bonny U	جذاب دلپذیر
	gracious U	مهربان دلپذیر
	kindly U	دلپذیر ملایم
	agreeably U	بطور دلپذیر
	nice U	دلپذیر مطلوب
	nicer U	دلپذیر مطلوب
	chortles U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortling U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortle U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	chortled U	صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
	phut U	تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
	monophthong U	صدای ساده وتنها صدای بسیط
	melodic U	دلپذیر خوش اهنگ
	luscious U	دلپذیر شهوت انگیز
	euphonious U	خوش صدا دلپذیر
	euphonic U	خوش صدا دلپذیر
	seemly U	خوش منظر بطور دلپذیر
	bonhomie U	خوش خلقی ورفتار دلپذیر
	prettier U	بطور دلپذیر قشنگ کردن
	pretty U	بطور دلپذیر قشنگ کردن
	prettify U	بطور دلپذیر قشنگ کردن
	prettiest U	بطور دلپذیر قشنگ کردن
	to be congenial to somebody [things] U	برای کسی دلپذیر بودن [اشیا]
	skirl U	صدای زیر صدای نی انبان
	Susurrus U	صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
	twang U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twanged U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twanging U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	twangs U	صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
	Gezellig <adj.> U	دنج دلپذیر راحت. اشاره ضمنی به زمانی که با عزیزان بعد از چند وقت دوری میگذرانید.
	tu whit tu whoo U	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
	tu-whit tu-whoo U	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
	tinkle U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	thumped U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	tinkled U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	thumps U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	thump U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	tinkles U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	thumping U	صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
	tinkling U	صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
	hissing U	صدای خش خش
	hisses U	صدای خش خش
	hissed U	صدای خش خش
	there is a knock at the door U	صدای در
	crepitation U	صدای خش خش
	hiss U	صدای خش خش
	burble U	صدای قل قل
	burbled U	صدای قل قل
	burbles U	صدای قل قل
	knoit U	صدای در
	fizz U	صدای فش فش
	fizzed U	صدای فش فش
	rale U	صدای خس خس
	knock U	صدای تغ تغ
	knocked U	صدای تغ تغ
	knocks U	صدای تغ تغ
	step U	صدای پا
	stepping U	صدای پا
	grave accent	صدای بم
	whiz U	صدای غژ
	fizzing U	صدای فش فش
	fizzes U	صدای فش فش
	burbling U	صدای قل قل
	tramps U	صدای پا
	pad U	صدای پا
	pads U	صدای پا
	pinged U	صدای غژ
	pings U	صدای غژ
	pinging U	صدای غژ
	tramped U	صدای پا
	ping U	صدای غژ
	tramp U	صدای پا
	crackles U	صدای انفجار پی در پی
	bumbled U	صدای زنبورکردن
	sibilance U	صدای سوت
	mooing U	صدای گاو
	bumbles U	صدای زنبورکردن
	moos U	صدای گاوکردن
	moos U	صدای گاو
	diphthongs U	صدای ترکیبی
	drum beat U	صدای کوس
	crackle U	صدای انفجار پی در پی
	crackled U	صدای انفجار پی در پی
	voicing U	صدای انسان
	rattly U	دارای صدای تق تق
	rhinophonia U	صدای خیشومی
	row de dow U	صدای بلند
	screak U	صدای ناهنجار
	overtones U	صدای فرعی
	overtone U	صدای فرعی
	low U	صدای گاو
	voice U	صدای انسان
	voices U	صدای انسان
	screeck U	صدای ناهنجار
	bumble U	صدای زنبورکردن
	croaks U	صدای کلاغ
	croaked U	صدای کلاغ
	stridulation U	صدای گوشخراش
	swishes U	صدای فش فش کردن
	swishing U	صدای فش فش کردن
	sough U	صدای زمزمه یا اه
	pealing U	صدای پیوسته
	mew U	صدای گربه
	mewed U	صدای گربه
	mewing U	صدای گربه
	swished U	صدای فش فش کردن
	peals U	صدای پیوسته
	stertor U	صدای خس خس سینه
	sternutation U	صدای عطسه
	boom U	صدای غرش
	boomed U	صدای غرش
	booming U	صدای غرش
	booms U	صدای غرش
	swish U	صدای فش فش کردن
	diphthong U	صدای ترکیبی
	flopping U	صدای تلپ
	flopped U	صدای تلپ
	flop U	صدای تلپ
	moo U	صدای گاوکردن
	moo U	صدای گاو
	mooed U	صدای گاوکردن
	mooed U	صدای گاو
	skirl U	صدای جیغ
	flops U	صدای تلپ
	report U	صدای شلیک
	reported U	صدای شلیک
	reports U	صدای شلیک
	pealed U	صدای پیوسته
	peal U	صدای پیوسته
	smacker U	صدای ماچ
	skirl U	صدای گردباد
	mooing U	صدای گاوکردن
	rataplan U	صدای طبل
	i , i U	ودارای صدای ای
	stampeded U	صدای کوبیدن پا
	whooshes U	صدای صفیر
	whack U	صدای اصطکاک
	whooshed U	صدای صفیر
	whoosh U	صدای صفیر
	stampedes U	صدای کوبیدن پا
	stampeding U	صدای کوبیدن پا
	whacks U	صدای اصطکاک
	meaow U	صدای گربه
	meow U	صدای گربه
	metallophonia U	صدای زنگدار
	screeching U	صدای گوشخراش
	screeching U	صدای بلند
	screeches U	صدای گوشخراش
	screeches U	صدای بلند
	alto U	صدای التو
	screeched U	صدای گوشخراش
	dictating U	با صدای بلندخواندن
	whooshing U	صدای صفیر
	laryngeal U	صدای حنجرهای
	i hear a tap at the door U	صدای در می اید
	impact sound U	صدای برخورد
	hiss U	صدای هیس
	clicked U	صدای مختصر