Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crackle
U
صدای انفجار پی در پی
crackled
U
صدای انفجار پی در پی
crackles
U
صدای انفجار پی در پی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
crackle
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackled
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
crackles
U
صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
blast
U
صدای انفجار
blasts
U
صدای انفجار
POW
U
صدای انفجار
POWs
U
صدای انفجار
Other Matches
contact burst preclusion
U
ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
burning train
U
مسیر انفجار سیکل انفجار
explosive train
U
مدار انفجار مسیر انفجار
blast line
U
مسیرموج انفجار خط موج انفجار
chemical horn
U
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
crater analysis
U
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
detonations
U
انفجار
plosion
U
انفجار
detonation
U
انفجار
blow-ups
U
انفجار
explosions
U
انفجار
explosion
U
انفجار
blow up
U
انفجار
blastment
U
انفجار
brisance
U
انفجار
blow out
U
انفجار
blow-up
U
انفجار
blasts
U
انفجار
blast
U
انفجار
burst
U
انفجار
blasting
U
انفجار
displosion
U
انفجار
pop
U
انفجار
eruption
U
انفجار
popped
U
انفجار
bursts
U
انفجار
pops
U
انفجار
detonation charge
U
خرج انفجار
detonating slab
U
مسیر انفجار
detonation cord
U
سیم انفجار
destruct system
U
سیستم انفجار
lead in
U
مداررابط انفجار
blow out
U
سوختن انفجار
detonatable
U
قابل انفجار
detonative
U
اماده انفجار
dead center ignition
U
نقطه انفجار
crepitation
U
انفجار مکرر
blasting machine
U
دستگاه انفجار
yields
U
بازده انفجار
big bang
U
انفجار بزرگ
blast wave
U
موج انفجار
population explosion
U
انفجار جمعیت
blast effect
U
اثر انفجار
burst wave
U
موج انفجار
ignitor
U
وسیله انفجار
bursting set
U
محل انفجار
countermining
U
انفجار ضد مین
explosion hazard
U
خطر انفجار
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
explosive energy
U
قدرت انفجار
combustiblity
U
قابلیت انفجار
explosive force
U
نیروی انفجار
explosiveness
U
قابلیت انفجار
explosion proof
U
پوشش ضد انفجار
high order detonation
U
انفجار شدید
impact action
U
اثر انفجار
explosive force
U
قدرت انفجار
information explosion
U
انفجار اطلاعات
misfires
U
گیر در انفجار
misfired
U
گیر در انفجار
inexplosive
U
غیرقابل انفجار
implosion
U
انفجار از داخل
combustion chamber
U
اطاق انفجار
misfire
U
گیر در انفجار
detonable
U
قابل انفجار
explosimeter
U
انفجار سنج
fire time
U
زمان انفجار
detonations
U
انفجار ناگهانی
gust
U
انفجار فوت
gusts
U
انفجار فوت
detonations
U
انفجار ضربهای
craters
U
قیف انفجار
explosive
U
قابل انفجار
sonic boom
U
انفجار صوتی
crater
U
قیف انفجار
sonic booms
U
انفجار صوتی
time of disintegration
U
زمان انفجار
detonation
U
انفجار ضربهای
detonation
U
انفجار ناگهانی
busted
U
انفجار ترکیدگی
sympathetic detonation
U
انفجار القایی
busting
U
انفجار ترکیدگی
swooper
U
انفجار دار
busts
U
انفجار ترکیدگی
aerial burst
U
انفجار هوایی
outburst
U
انفجار غضب
yield
U
بازده انفجار
bust
U
انفجار ترکیدگی
outbursts
U
انفجار غضب
blasts
U
ضربه انفجار
the force of the explosion
U
شدت انفجار
atom samshing
U
انفجار اتمی
blast
U
ضربه انفجار
yielded
U
بازده انفجار
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
high order detonation
U
انفجار انی وکامل
burst
U
منفجر کردن انفجار
burst
U
انفجار منفجر شدن
bursts
U
منفجر کردن انفجار
bursts
U
انفجار منفجر شدن
flex x
U
خرج انفجار کتابی
flex x
U
خرج انفجار ورقهای
contact fire
U
انفجار در اثر تماس
explosives
U
مواد قابل انفجار
explosive range
U
گستره انفجار پذیری
crepitate
U
انفجار پی درپی کردن
powder keg
U
چیز قابل انفجار
powder kegs
U
چیز قابل انفجار
low order
U
انفجار کند یا ناقص
poised mine
U
مین اماده انفجار
blastment
U
تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
impacts
U
اثر ترکش انفجار
afterwinds
U
باد بعد از انفجار
atom samsher
U
دستگاه انفجار اتمی
armed ammunition
U
مهمات اماده انفجار
impact
U
اثر ترکش انفجار
blast effect
U
اثر موج انفجار
breech chamber
U
محفظه خرج انفجار
armed mine
U
مین اماده انفجار
tnt equivalent
U
معادل با قدرت انفجار تی ان تی
subsidiaries
U
عمق دهنده به انفجار
subsidiary
U
عمق دهنده به انفجار
detonating
U
ترکاننده وابسته به انفجار
service mine
U
مین قابل انفجار
late time
U
زمان سکته انفجار
atomic time
U
زمان انفجار اتمی
impact action
U
عمل انفجار نیروی ترکش
countermining distance
U
فاصله ضد انفجار زنجیری مین
piezometer
U
دستگاه سنجش شدت انفجار
proximity fuze
U
فیوز مخصوص انفجار مرمی
predictor
U
دستگاه محاسب زمان انفجار
contingent effects
U
اثرات احتمالی انفجار هستهای
strip
U
تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
fire time
U
زمان اجرای اتش یا انفجار
ice mine
U
مین مخصوص انفجار زیریخی
sofar
U
دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
exudation
U
مواد پخش شونده در یک انفجار
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
countermining
U
زنجیری کردن ترتیب انفجار مینها
acoustic circuit
U
مدار عکس العمل انفجار صوتی
afterwinds
U
باد مخالف جهت انفجار اتمی
ice mining
U
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fire in the hole
U
انفجار نزدیک است به جان پناه
discriminating circuit
U
مدارتشخیص دهنده انرژیهای عامل انفجار
drag loading
U
نتیجه کشش بادیا موج انفجار
sticky charge
U
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
yields
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yield
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yielded
U
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
firing area
U
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
warned protected
U
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
shock wave
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
late time
U
زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
zero point
U
نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
sympathetic detonation
U
انفجاری که دراثر انفجار مواد منفجره دیگررخ میدهد
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
warned exposed
U
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
war head
U
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com