Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
twitter
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittered
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twittering
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
twitters
U
صداهای مسلسل ومتناوب ایجاد کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yowls
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowling
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowl
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowled
U
صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
serializing
U
مسلسل کردن
serialising
U
مسلسل کردن
serializes
U
مسلسل کردن
serialized
U
مسلسل کردن
serialised
U
مسلسل کردن
serialises
U
مسلسل کردن
serialize
U
مسلسل کردن
machine guns
U
به مسلسل بستن مسلسل
machine gun
U
به مسلسل بستن مسلسل
squelch circuit
U
یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
catenate
U
چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
interlinks
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinking
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlinked
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
interlink
U
مسلسل کردن بهم جفت کردن
concatenate
U
مسلسل کردن الحاق کردن
phonemes
U
صداهای ساده
pure tones
U
صداهای خالص
primary vowel sounds
U
صداهای اصلی
polyphony
U
صداهای متعدد وگوناگون
phonendoscope
U
اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
in peal
U
دارای صداهای موزون یامنظم
charivari
U
صداهای ناجوردرهم برهم هیاهو
cluttered
U
صداهای ناهنجار دراوردن درهم ریختن
clutter
U
صداهای ناهنجار دراوردن درهم ریختن
auscultator
U
گوش کننده صداهای درونی بدن
clutters
U
صداهای ناهنجار دراوردن درهم ریختن
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
monochord
U
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
precluding
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
precluded
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
preclude
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
precludes
U
مانع جلو راه ایجاد کردن مسدود کردن
create
U
ایجاد کردن
creates
U
ایجاد کردن
engenders
U
ایجاد کردن
screeches
U
ایجاد کردن
screeched
U
ایجاد کردن
engendering
U
ایجاد کردن
screeching
U
ایجاد کردن
engendered
U
ایجاد کردن
engender
U
ایجاد کردن
creating
U
ایجاد کردن
screech
U
ایجاد کردن
develops
U
ایجاد کردن
develop
U
ایجاد کردن
mitrailleuse
U
مسلسل
uninterrupted
U
مسلسل
catenary
U
مسلسل
catenulate
U
مسلسل
machine gunner
U
مسلسل چی
reel
U
مسلسل
catenation
U
مسلسل
reeled
U
مسلسل
reeling
U
مسلسل
reels
U
مسلسل
sorites
U
مسلسل
serial
U
مسلسل
machine guns
U
مسلسل
running hand
U
خط مسلسل
machine gun
U
مسلسل
unceasing
U
مسلسل
serials
U
مسلسل
reflated
U
تورم ایجاد کردن
discomfiting
U
ایجاد اشکال کردن
reflating
U
تورم ایجاد کردن
discomfited
U
ایجاد اشکال کردن
reflates
U
تورم ایجاد کردن
constructed
U
ایجاد کردن ساخت
reflectorize
U
ایجاد انعکاس کردن
construct
U
ایجاد کردن ساخت
reflecterize
U
ایجاد انعکاس کردن
discomfit
U
ایجاد اشکال کردن
constructing
U
ایجاد کردن ساخت
reflate
U
تورم ایجاد کردن
inbreed
U
از یک نژاد ایجاد کردن
set off
<idiom>
U
بالانس ایجاد کردن
constructs
U
ایجاد کردن ساخت
mushrooms
U
بسرعت ایجاد کردن
mushrooming
U
بسرعت ایجاد کردن
mushroomed
U
بسرعت ایجاد کردن
discomfits
U
ایجاد اشکال کردن
punches
U
سوراخ ایجاد کردن
tempest
U
توفان ایجاد کردن
mushroom
U
بسرعت ایجاد کردن
punched
U
سوراخ ایجاد کردن
punch
U
سوراخ ایجاد کردن
To set(create,establish)a precedent.
U
ایجاد سابقه کردن
tempests
U
توفان ایجاد کردن
tide
U
جزرومد ایجاد کردن
breaches
U
ایجاد شکاف کردن
put out
U
منتشرساختن ایجاد کردن
obstruct
U
ایجاد مانع کردن
breached
U
ایجاد شکاف کردن
breach
U
ایجاد شکاف کردن
canalize
U
ایجاد ابراه کردن
obstructed
U
ایجاد مانع کردن
obstructs
U
ایجاد مانع کردن
obstructing
U
ایجاد مانع کردن
machine gun
U
به مسلسل بستن
successive
U
متوالی مسلسل
machine guns
U
به مسلسل بستن
tommy gun
U
مسلسل دستی
in series
U
بطور مسلسل
cyclic
U
مسلسل رگبار
unbroke
U
مسلسل ناشکسته
sub-machine gun
U
مسلسل دستی
sub-machine guns
U
مسلسل دستی
lewis gun
U
یکجور مسلسل
seriatim
U
بطور مسلسل
unbroken
U
مسلسل ناشکسته
rafale
U
رگبار مسلسل
serially
U
بطور مسلسل
continued propotion
U
تناسب مسلسل
submachinegun
U
مسلسل دستی
deluges
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluging
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluge
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
deluged
U
غرق کردن طوفان ایجاد کردن
clunk
U
این صدا را ایجاد کردن
work out
U
در اثرزحمت وکار ایجاد کردن
wham
U
باتصادم ایجاد صدا کردن
delaying
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
obsessed
U
ایجاد عقده روحی کردن
procreant
U
وابسته به ایجاد کردن یا زادن
delay
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
delays
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
obsesses
U
ایجاد عقده روحی کردن
clunks
U
این صدا را ایجاد کردن
obsessing
U
ایجاد عقده روحی کردن
beget
U
بوجود اوردن ایجاد کردن
begets
U
بوجود اوردن ایجاد کردن
knock about
U
سرو صدا ایجاد کردن
revolutionizes
U
در کشور ایجاد شورش کردن
begetting
U
بوجود اوردن ایجاد کردن
revolutionized
U
در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionize
U
در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionising
U
در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionizing
U
در کشور ایجاد شورش کردن
screeck
U
صدای گوشخراش ایجاد کردن
screak
U
صدای گوشخراش ایجاد کردن
leave a bad taste in one's mouth
<idiom>
U
حس تنفر وانزجار ایجاد کردن
revolutionises
U
در کشور ایجاد شورش کردن
revolutionised
U
در کشور ایجاد شورش کردن
obsess
U
ایجاد عقده روحی کردن
pealed
U
صدای مسلسل غوغا
peal
U
صدای مسلسل غوغا
continuum
U
رشته مسلسل تسلسل
suite
U
رشته مسلسل اپارتمان
suites
U
رشته مسلسل اپارتمان
pom-poms
U
مسلسل خودکار دورزن
pom-pom
U
مسلسل خودکار دورزن
pealing
U
صدای مسلسل غوغا
peals
U
صدای مسلسل غوغا
race ring
U
رینگ و پایه مسلسل
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
skate mount
U
رینگ و پایه مسلسل
nettles
U
ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن برانگیختن
loopholes
U
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
nettle
U
ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن برانگیختن
vesiculate
U
حفره ایجاد کردن ابدانک دارکردن
plash
U
صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
speeches
U
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
strangulate
U
خفقان ایجاد کردن گلو را فشردن
speech
U
صحبت کردن یا ایجاد کلمات با صدا
blows
U
در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
blow
U
در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
stave
U
شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
whish
U
: صدای حرف "سین " ایجاد کردن
loophole
U
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
pill box
U
خانه کوچک اشیان مسلسل
sten
U
مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
pom pom
U
مسلسل خود کار02 تا 04میلیمتری
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
In chronological order.
U
بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
calenture
U
تب نواحی حاره که دراثرگرمازدگی ایجاد میشود تب کردن
stipple
U
با نقطه سایه زدن یانقشی ایجاد کردن
unilinear
U
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
seriate
U
دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
panoramically
U
بشکل دورنمای مسلسل بطوروسیع و پیوسته
skate mount
U
پایه دوار مسلسل روی خودرو
chain react
U
دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
counter shed
U
پودکشی
[عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
nordenfelt
U
یکجور مسلسل که سوئدی اختراع کرده است
strafe
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafing
U
به مسلسل بستن هدفهای زمینی به وسیله هواپیما
strafes
U
با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
accession number
U
نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
documented
U
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document
U
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documenting
U
ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
pantoscope
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com