Total search result: 301 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
healthfulness U |
صحت بخشی |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
field U |
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
field U |
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
field U |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
 |
 |
field U |
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
fielded U |
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
fielded U |
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
fielded U |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
 |
 |
fielded U |
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
fields U |
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
fields U |
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
fields U |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
 |
 |
fields U |
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است |
 |
 |
deposit U |
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه |
 |
 |
deposits U |
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه |
 |
 |
dump U |
بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود |
 |
 |
file U |
بخشی از داده روی کامپیوتر |
 |
 |
filed U |
بخشی از داده روی کامپیوتر |
 |
 |
exchange U |
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید |
 |
 |
exchanged U |
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید |
 |
 |
exchanges U |
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید |
 |
 |
exchanging U |
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید |
 |
 |
front U |
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید |
 |
 |
fronting U |
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید |
 |
 |
lobe U |
بخشی از عضله یا مغز |
 |
 |
lobes U |
بخشی از عضله یا مغز |
 |
 |
card U |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
 |
 |
card U |
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است |
 |
 |
cards U |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
 |
 |
cards U |
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است |
 |
 |
marker U |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
 |
 |
markers U |
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد |
 |
 |
slice U |
بخشی از چیزی |
 |
 |
slices U |
بخشی از چیزی |
 |
 |
tag U |
بخشی از دستور کامپیوتری |
 |
 |
tags U |
بخشی از دستور کامپیوتری |
 |
 |
part U |
بخشی از چیزی |
 |
 |
editor U |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد بخشی از فایل را انتخاب کند و تغییر دهد یا حذف کند |
 |
 |
editors U |
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد بخشی از فایل را انتخاب کند و تغییر دهد یا حذف کند |
 |
 |
handler U |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
 |
 |
handlers U |
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند |
 |
 |
basic U |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
 |
 |
basic U |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
 |
 |
basics U |
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند |
 |
 |
basics U |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
 |
 |
manager U |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
 |
 |
managers U |
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد |
 |
 |
word U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
 |
 |
worded U |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
 |
 |
cut U |
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود |
 |
 |
cuts U |
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود |
 |
 |
header U |
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات |
 |
 |
headers U |
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات |
 |
 |
machine U |
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است |
 |
 |
machined U |
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است |
 |
 |
machines U |
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است |
 |
 |
logic U |
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند |
 |
 |
string U |
بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند |
 |
 |
allocation U |
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود |
 |
 |
allocations U |
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود |
 |
 |
fetch U |
دستیابی به بخشی از حافظه |
 |
 |
fetch U |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
 |
 |
fetched U |
دستیابی به بخشی از حافظه |
 |
 |
fetched U |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
 |
 |
fetches U |
دستیابی به بخشی از حافظه |
 |
 |
fetches U |
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند |
 |
 |
layer U |
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است |
 |
 |
layers U |
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است |
 |
 |
slave U |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
 |
 |
slaved U |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
 |
 |
slaves U |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
 |
 |
slaving U |
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند |
 |
 |
interlock U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
interlocked U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
interlocking U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
interlocks U |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
 |
 |
nest U |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
 |
 |
nests U |
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود |
 |
 |
partition U |
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه |
 |
 |
partitions U |
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه |
 |
 |
area U |
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها |
 |
 |
area U |
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند |
 |
 |
area U |
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است |
 |
 |
areas U |
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها |
 |
 |
areas U |
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند |
 |
 |
areas U |
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است |
 |
 |
fail U |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
 |
 |
failed U |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
 |
 |
fails U |
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند |
 |
 |
paragraph U |
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند |
 |
 |
paragraphs U |
بخشی از متن بین دو حرف که نشانه گر را به اول خط بعد می روند |
 |
 |
semantics U |
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2- |
 |
 |
clear U |
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه |
 |
 |
clearer U |
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه |
 |
 |
clearest U |
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه |
 |
 |
clears U |
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه |
 |
 |
carrier U |
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد |
 |
 |
carriers U |
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد |
 |
 |
attention U |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
 |
 |
attentions U |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
 |
 |
engine U |
بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد |
 |
Other Matches |
|
 |
scissoring U |
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه |
 |
 |
portions U |
بخشی |
 |
 |
portion U |
بخشی |
 |
 |
Centigrade U |
صد بخشی |
 |
 |
divisor U |
بخشی |
 |
 |
dichotomous U |
دو بخشی |
 |
 |
tripartite U |
سه بخشی |
 |
 |
fraction U |
بخشی از |
 |
 |
regional <adj.> U |
بخشی |
 |
 |
partial U |
بخشی |
 |
 |
ninefold U |
نه بخشی |
 |
 |
hexaploid U |
شش بخشی |
 |
 |
local <adj.> U |
بخشی |
 |
 |
fractions U |
بخشی از |
 |
 |
bisection U |
دو بخشی |
 |
 |
trichotomous U |
سه بخشی |
 |
 |
as part of U |
بخشی از |
 |
 |
sectorial U |
بخشی |
 |
 |
triplet U |
سه بخشی |
 |
 |
sectoral U |
بخشی |
 |
 |
triarchy U |
سه بخشی |
 |
 |
parochial U |
بخشی |
 |
 |
sextets U |
شش بخشی |
 |
 |
sextet U |
شش بخشی |
 |
 |
stanine score U |
نمره نه بخشی |
 |
 |
sectoral integation U |
ادغام بخشی |
 |
 |
stanine scale U |
مقیاس نه بخشی |
 |
 |
animations U |
جان بخشی |
 |
 |
animation U |
جان بخشی |
 |
 |
fractions U |
1-بخشی از یک واحد |
 |
 |
stens U |
مقیاس ده بخشی |
 |
 |
efficiency U |
اثر بخشی |
 |
 |
part way U |
بخشی از راه |
 |
 |
fraction U |
1-بخشی از یک واحد |
 |
 |
trichotomy U |
سه بخشی بودن |
 |
 |
dezincification U |
فرسودگی بخشی |
 |
 |
polychotomy U |
چند بخشی |
 |
 |
pleasurableness U |
فرح بخشی |
 |
 |
satisfactoriness U |
رضایت بخشی |
 |
 |
pleasurability U |
لذت بخشی |
 |
 |
physical medicine U |
طب توان بخشی |
 |
 |
triploid U |
سه قسمتی سه بخشی |
 |
 |
personification U |
شخصیت بخشی |
 |
 |
rehabilitation U |
توان بخشی |
 |
 |
two sector model U |
الگوی دو بخشی |
 |
 |
vitalization U |
حیات بخشی |
 |
 |
vivification U |
حیات بخشی |
 |
 |
sectoral integation U |
یکپارچگی بخشی |
 |
 |
heptamerous U |
هفت بخشی |
 |
 |
stanzas U |
بخشی از بازی |
 |
 |
contributing U |
هم بخشی کردن |
 |
 |
drill tang |
بخشی از مته |
 |
 |
refreshments U |
نیرو بخشی |
 |
 |
effectiveness U |
اثر بخشی |
 |
 |
refreshment U |
نیرو بخشی |
 |
 |
contributes U |
هم بخشی کردن |
 |
 |
contributed U |
هم بخشی کردن |
 |
 |
partial U |
بخشی قسمتی |
 |
 |
stanza U |
بخشی از بازی |
 |
 |
equipartition principle U |
اصل هم بخشی |
 |
 |
haxamerous U |
شش بخشی شش قسمتی |
 |
 |
genbraliztion U |
کلیت بخشی |
 |
 |
fytte U |
بخشی ازشعر |
 |
 |
two sector economy U |
اقتصاد دو بخشی |
 |
 |
contribute U |
هم بخشی کردن |
 |
 |
effectiveness U |
تاثیر بخشی |
 |
 |
revivification U |
باز جان بخشی |
 |
 |
staves U |
مقیاس پنج بخشی |
 |
 |
phases U |
بخشی از فرآیند بزرگتر |
 |
 |
contribution U |
هم بخشی همکاری وکمک |
 |
 |
stanza U |
بخشی ازبازی هاکی |
 |
 |
sectoral planning U |
برنامه ریزی بخشی |
 |
 |
stanzas U |
بخشی ازبازی هاکی |
 |
 |
contributions U |
هم بخشی همکاری وکمک |
 |
 |
charitableness U |
خیرخواهی صدقه بخشی |
 |
 |
flushes U |
فایل یا بخشی از حافظه |
 |
 |
flush U |
فایل یا بخشی از حافظه |
 |
 |
phase U |
بخشی از فرآیند بزرگتر |
 |
 |
nose band U |
بخشی از کلگی اسب |
 |
 |
partial U |
نیمه کاره بخشی از |
 |
 |
courses U |
بخشی از غذا اموزه |
 |
 |
course U |
بخشی از غذا اموزه |
 |
 |
coursed U |
بخشی از غذا اموزه |
 |
 |
arrays U |
بخشی از داده در آرایه |
 |
 |
array U |
بخشی از داده در آرایه |
 |
 |
phased U |
بخشی از فرآیند بزرگتر |
 |
 |
cost effectiveness U |
تاثیر بخشی هزینه |
 |
 |
flushing U |
فایل یا بخشی از حافظه |
 |
 |
barge-course U |
[بخشی از سفال بام] |
 |
 |
a rosy future U |
آینده امید بخشی |
 |
 |
subsegment U |
بخشی کوچک یک سگمنت |
 |
 |
vocational rehabilitation U |
توان بخشی شغلی |
 |
 |
selectively U |
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه |
 |
 |
overlaps U |
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری |
 |
 |
cost effectiveness analysis U |
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها |
 |
 |
physical medicine U |
درمان بدنی و توان بخشی |
 |
 |
moto U |
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی |
 |
 |
palm of a glove U |
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند |
 |
 |
A part of Iranian territory. U |
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران |
 |
 |
overlap U |
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری |
 |
 |
overlapped U |
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری |
 |
 |
selective U |
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه |
 |
 |
the pale U |
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است |
 |
 |
reviviscence U |
بهوش اوری نیرو بخشی |
 |
 |
box section leg U |
ساق یا پایه بخشی از جعبه |
 |
 |
building unit U |
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان |
 |
 |
inter sectoral planning U |
برنامه ریزی بین بخشی |
 |
 |
maiden over U |
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز |
 |
 |
metaplasm U |
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست |
 |
 |
highlights U |
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن |
 |
 |
intussusception U |
دخول بخشی از روده در بخش دیگر |
 |
 |
bung U |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
 |
 |
moto scramble U |
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون |
 |
 |
beginning U |
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده |
 |
 |
bunged U |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
 |
 |
front line U |
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف |
 |
 |
satellites U |
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است |
 |
 |
satellite U |
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است |
 |
 |
highlighted U |
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن |
 |
 |
bunging U |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
 |
 |
beginnings U |
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده |
 |
 |
bungs U |
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی |
 |
 |
highlight U |
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن |
 |
 |
storage U |
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات |
 |
 |
municipalities U |
شهریا بخشی که دارای شهرداری است |
 |
 |
municipality U |
شهریا بخشی که دارای شهرداری است |
 |
 |
zeros U |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
 |
 |
zeroes U |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
 |
 |
zero U |
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر |
 |
 |
usenet U |
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است |
 |
 |
internal U |
دستوری که بخشی از سیستم عامل است |
 |
 |
introsusception U |
دخول بخشی از روده در بخش دیگر |
 |
 |
to put in a piece of work U |
بخشی از کار دیگران را انجام دادن |
 |
 |
parterre U |
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است |
 |
 |
selectively U |
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب |
 |
 |
branches U |
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر |
 |
 |
titillate U |
بطور لذت بخشی تحریک کردن |
 |
 |
branch U |
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر |
 |
 |
selective U |
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب |
 |
 |
rehabilitation U |
تجدید قوا کردن توان بخشی |
 |
 |
titillated U |
بطور لذت بخشی تحریک کردن |
 |
 |
titillates U |
بطور لذت بخشی تحریک کردن |
 |
 |
titillating U |
بطور لذت بخشی تحریک کردن |
 |
 |
hexadecimal notation U |
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی |
 |
 |
absolute address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
 |
 |
backplane U |
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار |
 |
 |
holdup U |
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه |
 |
 |
scanned U |
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود |
 |
 |
hex U |
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی |
 |
 |
nines U |
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف |
 |
 |
transients U |
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد |
 |
 |
transient U |
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد |
 |
 |
margins U |
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی |
 |
 |
electron gun U |
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند |
 |
 |
margin U |
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی |
 |
 |
scan U |
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود |
 |
 |
descender U |
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است |
 |
 |
nine U |
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف |
 |
 |
shirt-tail U |
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود |
 |
 |
executes U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
 |
 |
executed U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
 |
 |
execute U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
 |
 |
drives U |
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد |
 |
 |
drive U |
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد |
 |
 |
nasopharynx U |
بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد |
 |
 |
machine address |
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند |
 |
 |
addressing U |
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود |
 |
 |
shirt-tails U |
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود |
 |
 |
executing U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
 |
 |
operation U |
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور |
 |
 |
elimination U |
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است |
 |
 |
scans U |
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود |
 |
 |
general delivery U |
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است |
 |
 |
parapherna U |
بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود |
 |
 |
sea echelon U |
بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند |
 |
 |
cross reference generator U |
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه |
 |
 |
routinely U |
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود |
 |
 |
factors U |
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است |
 |
 |
routines U |
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود |
 |
 |
deletion U |
1-برش در متن 2-بخشی ازمتن که پاک شده است |
 |
 |
factor U |
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است |
 |
 |
routine U |
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود |
 |
 |
miracle play U |
نمایش بخشی از زندگی پیغمبران یا صاحبان کشف وکرامت |
 |
 |
pinning U |
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود |
 |
 |
indo iranian U |
وابسته به بخشی از زبانها....و ایران بدان سخن میگویند |
 |
 |
main U |
بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند. |
 |
 |
cases U |
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است |
 |
 |
case U |
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است |
 |
 |
pin U |
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود |
 |
 |
laparectomy U |
برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است |
 |
 |
pinned U |
فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود |
 |
 |
operation U |
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد |
 |
 |
catchall U |
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد |
 |
 |
IETF U |
انجمنی که بخشی ای از TAB است و استانداردهای اینترنت را بیان میکند |
 |
 |
silicon U |
بخشی از RAM که به صورت دیسک درایو سریع کار میکند |
 |
 |
users U |
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند |
 |
 |
integral tank U |
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد |
 |
 |
unprotected U |
بخشی از صفحه نمایش کامپیوتر که کاربر میتواند تغییر دهد |
 |
 |
bot U |
بخشی که شروع فضای ضبط نوار مغناطیسی را علامت می گذارد |
 |
 |
lan U |
بخشی از شبکه که از بقیه بخشها یا bridge جدا شده است |
 |