English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plainspoken U صاف و پوست کنده بی ریا و تزویر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aboveboard U پوست کنده
husked U پوست کنده
hulled U پوست کنده
picked U پوست کنده
in plain english U پوست کنده
peeled U پوست کنده
make no bones about something <idiom> U رک و پوست کنده گفتن
plainest U ساده پوست کنده
ptisan U گندم پوست کنده
plainer U ساده پوست کنده
shelled almond U بادام پوست کنده
plain U ساده پوست کنده
talk turkey <idiom> U رک و پوست کنده گفتن
plains U ساده پوست کنده
it peels better U بهتر پوست ان کنده میشود
as fresh as a rose <idiom> U مثل هلوی پوست کنده
she is a peach U هلوی پوست کنده است
groat U بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
hominy grits U ذرت پوست کنده با دانههای متحد الشکل
hominy U ذرت پوست کنده که با اب جوش یا شیر پخته شده باشد
frumenty U گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
endermic U انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma U مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological U مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
wiles U تزویر
wilily U با تزویر
artifices U تزویر
falsification U تزویر
candid U بی تزویر
ingenuous U بی تزویر
artifice U تزویر
simple hearted U بی تزویر
guile U تزویر
disingenuousness U تزویر
double-dealing U تزویر
dissimulation U تزویر
guileless U بی تزویر
artless U بی تزویر
single-minded U بی تزویر
single minded U بی تزویر
duplicity U تزویر
wiliness U تزویر
plain hearted U بی تزویر
hypocrisy U تزویر
act hypocritical U تزویر کردن
falsifies U تزویر کردن
falsify U تزویر کردن
dissimulate U تزویر کردن
impostrous U تزویر امیز
guileless U بی حیله و تزویر
dissimulated U تزویر کردن
falsified U تزویر کردن
wile U تزویر مکر
ingenuously U بدون تزویر
dissimulating U تزویر کردن
doubliy U ازروی تزویر
disingenuously U ازروی تزویر
dissimulates U تزویر کردن
guilelessly U بدون تزویر
unsophisticated U بی تزویر جانزده
falsifying U تزویر کردن
skins U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned U پوست کندن با پوست پوشاندن
skin U پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning U پوست کندن با پوست پوشاندن
fairly U بدون تزویر منصفانه
feigningly U از روی بهانه یا تزویر
guilefully U از روی حیله و تزویر
adulteration U جعل و تزویر استحاله
hypocritical U توام با تدلیس و تزویر
guile U دستان و تزویر تلبیس
guilefully U از روی حیله و تزویر مزورانه
underhand U حقه بازی تقلب و تزویر
open faced U دارای سیمای بازو بی تزویر
slough U پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peel U پوست انداختن پوست
peels U پوست انداختن پوست
tegumnentum U پوست طبیعی پوست
log U کنده
logs U کنده
knockstone U کنده
block U کنده
blocked U کنده
stocked U کنده
blocks U کنده
stock U کنده
chumps U کنده
chump U کنده
timber U کنده
graven U کنده
stubbing U کنده
pulled U کنده
block aead U سر کنده
clogs U : کنده
stubbed U کنده
stub U کنده
clogged U : کنده
clog U : کنده
chunks U کنده
anvil stock U کنده
chunk U کنده
dugout dewelling U کنده
stubs U کنده
bilboes U کنده
bloc U کنده
blocs U کنده
near leg pickup and turnover U نوعی کنده رو
engravers U کنده کار
grits U جوپوست کنده
engraver U کنده کار
olympic lift U کنده یک چاک
stumpy U پر از کنده درخت
stump U کنده درخت
stumped U کنده درخت
carver U کنده کار
plummer block U کنده شفت
log U کنده چوب
blockette U کنده کوچک
logs U کنده چوب
plummer block U کنده محور
block mark U نشان کنده
block length U درازای کنده
control block U کنده کنترل
block size U اندازه کنده
deblock U شکستن کنده
deblocking U کنده شکنی
rear crotch and near arm U نوعی کنده رو
in intaglio U بشکل کنده
ingraving U کنده کاری
inside sarma U انواع کنده رو
building blocks U بنا کنده
glyptics U کنده کاری
trunk U کنده درخت
unstuck U کنده شده
building block U کنده ساخت
trunks U کنده درخت
graving U کنده کاری
building block U بنا کنده
building blocks U کنده ساخت
dugouts U کنده شده
dugout U کنده شده
wooden anvil stock U کنده چوب
stumping U کنده درخت
logrolling U کنده غلتانی
leg pickup U کنده کشی
stumps U کنده درخت
leg lift and side roll U کنده سرانبون
near leg and craddle U کنده گوسفندانداز
frankly U رک وپوست کنده
entry block U کنده مدخل
loggets U کنده کوچک دیرک
trunks U الوار کنده چوب
cutting chisel U اسکنه کنده کاری
flump U تلوتلوخوردن کنده زدن
chalcographer U کنده کاری روی مس
break ground U لنگر از زمین کنده شد
trunk U الوار کنده چوب
loggats U کنده کوچک دیرک
intagliated U کنده کاری شده
carvings U کنده کاری کردن
carves U کنده کاری کردن
carved U کنده کاری کردن
carve U کنده کاری کردن
quarried U ازکان کنده شده
groats U گندم یاجوپوست کنده
chalcogrophy U کنده کاری روی مس
logged U از کنده پاک شده
dug in U سنگر کنده شده
olympic lift and cross face U کنده حصیر مال
record blocking U کنده یی کردن مدارک
block U کنده مانع ورادع
rock hewn U از کوه کنده شده
I had a very hard time ot it. U دراینکار پوستم کنده شد
Bluntly. Without mincing words. U صاف وپوست کنده
blocks U کنده مانع ورادع
stubby U پراز کنده درخت
blocked U کنده مانع ورادع
sidero graphy U کنده کاری روی پولاد
ivory carving U کنده کاری روی عاج
ivory carving U کنده کاری روی عاج
ditches U ابرو کنار راه کنده
ditch U ابرو کنار راه کنده
stew in one's own juice <idiom> U افتادن درچاهی که خود کنده
zincograph U روی کنده کاری شده
ditched U ابرو کنار راه کنده
man-to-man <idiom> U مستقیم یارک وپوست کنده
to stub a piece U از کنده یاریشه پاک کردن
point takedown with inside standing leg U زیر خم که تبدیل به کنده رومیشود
aweigh U لنگر اززمین کنده شده
The handle of the bucket has come off. U دسته سطل کنده شده
anchor's aweight U لنگر از زمین کنده شده
My buttons mave come off. U تکمه های لباسم کنده شده
near leg pickup and leg block U زیر یک خم و تبدیل ان به کنده افلاک پیشرو
router U ابزار کنده کاری لیسه نجاری
To give it straight from the shoulder. U مطلبی راصاف وپوست کنده گفتن
sawlog U کنده درخت مناسب اره کردن
undeceive U مبرا از فریب و تزویر کردن از فریب اگاهانیدن
xanthochroid U شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
To give it to someone straight from the shoulder . To tell someonestraight U صاف وپوست کنده مطلبی را به کسی گفتن
saw yer U درخت از ریشه کنده که روی اب شناور باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com