English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
saponated U صابون زده دارای محلول صابونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soap solution U محلول صابون
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
soapy U صابونی
soap suds U اب صابونی
saponaceous U صابونی
soapwort U غاسول صابونی
saponify U صابونی شدن
opodeldoc U مرهم صابونی
saponification U صابونی شدن
saponification value U مقدار صابونی شدن
saponification equivalent U هم ارز صابونی شدن
saponification number U عدد صابونی شدن
soap solution U اب صابون
soap U صابون
soap maker U صابون پز
soap boiler U صابون پز
soaps U صابون
lather U کف صابون
Soap lather . U کف صابون
soaped U صابون
suds U اب صابون
soapsuds U کف صابون
soapless U بی صابون
suds U کف صابون
soap suds U کف صابون
soaping U صابون
soaped U صابون زدن
some soap U چند تا صابون
soaps U صابون زدن
soaping U صابون زدن
washing powders U صابون رختشویی
washing powder U گرد صابون
washing powder U صابون رختشویی
animal soap U صابون حیوانی
abrasive soap U صابون سایا
water soak U در اب صابون زدن
wash ball U صابون دستشویی
saponification U با صابون شستن
lathery U مثل کف صابون
liquid soap U صابون مایع
soapboxes U جعبه صابون
metallic soap U صابون فلزی
opodeldoc U صابون کافوری
soapy U صابون دار
soapbox U جعبه صابون
washing powders U گرد صابون
scoured U صابون زدن
A bar of soap. A cake of soap. U یک قالب صابون
soapbark U درخت صابون
soap bubble U حباب کف صابون
saponification U صابون سازی
saponated U صابون دار
scour U صابون زدن
soapmaking U صابون سازی
scours U صابون زدن
soap U صابون زدن
saponaceous U صابون دار
detergents U گرد صابون قوی
detergent U گرد صابون قوی
barilla U قلیای صابون پزی
lather U کف یا عرق اسب صابون زدن
dilution U محلول
solution U محلول
antifreezing solution U محلول ضد یخ
solutions U محلول
solution U حل محلول
solvable U محلول
solutions U حل محلول
Soap doest lather in salty water . U صابون رآب شور کف نمی کند
He latherd his chin before shaving. U قبل از اصلاح صورتش را کف صابون مالید
lye U قلیاب صابون پزی قلیا زدن
solid solution U محلول جامد
soild solution U محلول جامد
buffer U محلول تامپون
pseudosolution U شبه محلول
ammonia U محلول امونیاک
stock solution U محلول ذخیره
solvate U ماده محلول
saline U محلول نمک
water glass U شیشه محلول
normal solution U محلول نرمال
standard solution U محلول استاندارد
acid soluble U محلول در اسید
acid solution U محلول اسید
ideal solution U محلول ایده ال
alkaline solution U محلول قلیایی
ammonia water U محلول امونیاکی
benedict's solution U محلول بندیکت
battery solution U محلول باتری
dissolved solids U مواد محلول
emulsoid U محلول سریشمی
buffer solution U محلول بافر
caustic solution U محلول سوزاور
soluble U حل شدنی محلول
cutting solution U محلول برش
May I have some soap? U ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
green soap U صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
To lick ones lips . U شکم خود را برای چیزی صابون زدن
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
ammonia U محلول یا بخار امونیاک
wine of opium U محلول تریاک وشراب
javelle water U محلول هیپوکلریت سدیم
slow curing U قیرهای محلول دیرگیر
rapid curing U قیرهای محلول زودگیر
medium curing U قیرهای محلول کندگیر
metastable solution U محلول شبه پایدار
saturated solution U محلول سیر شده
oleoresin U محلول رزین در روغن
aromatic vinegar U محلول سرکه و کافور
cut back bitumens U قیرهای محلول پس بریده
solution heat treatment U عملیات حرارتی محلول
solate U بصورت محلول دراوردن
soda solution U محلول جوش شیرین
tailor's chalk U گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
syrup U محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution U محلول فوق سیر شده
salvolatile U محلول معطر اب امونیاک والکل
solute U جسم حل شده موجود در محلول
alkali proof U مقاومت محلول سوزش اور
supersaturated solution U محلول ابر سیر شده
sirup U محلول غلیظ قندی دارویی
syrups U محلول غلیظ قندی دارویی
ether extract U ماده الی محلول دراثر
cn solution U محلول گاز اشک اور
anodization U به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
pickling U غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
pigments U رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigment U رنگ غیر محلول ماده رنگی
chlorinated hydrocarbon U ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
fibrin U ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
listerine U یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
lotions U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
amphetamines U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD U Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
slurry U تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
fat soluble U قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
solvate U حل شدن محلول شدن
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate U دارای مو
three legged U دارای سه پا
odoriferous U دارای بو
three-legged U دارای سه پا
iodic U دارای ید
bilabiate U دارای دو لب
footy U دارای پا
trilinear U دارای سه خط
fraught with U دارای
primipara U دارای یک اولاد
polygamous U دارای چند زن
deadbeats U دارای سکون
bisulcate U دارای دوشکاف
bodied U دارای بدن
biramous U دارای دو شاخه
portentous U دارای فال بد
pre emptive U دارای حق شفعه
deadbeat U دارای سکون
prerogatived U دارای حق ویژه
bumpiness U دارای برامدگی
bizonal U دارای دومنطقه
calcic U دارای اهک
plumose U دارای دسته پر
calcareous U دارای کلسیم
buckish U دارای خوی بز
fibrinous U دارای مودلیفی
floaty U دارای اب نشین کم
social minded U دارای افکاراجتماعی
febile U دارای حالت تب
foliolate U دارای برگچه
preemptor U دارای حق شفعه
capitated U دارای سرمجزا
self abnegating U دارای کف نفس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com