English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whimper U شیون
whimpered U شیون
whimpering U شیون
whimpers U شیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yammering U شیون و زاری
yammers U شیون و زاری
wail U شیون کردن
wailed U شیون کردن
wailing U شیون کردن
wails U شیون کردن
wailingly U شیون کنان
yammered U شیون و زاری
yammer U شیون و زاری
yammered U شیون و زاری پی در پی کردن
yammer U شیون و زاری پی در پی کردن
yammering U شیون و زاری پی در پی کردن
caterwauls U صدای شیون گربه
yammers U شیون و زاری پی در پی کردن
caterwauling U صدای شیون گربه
caterwauled U صدای شیون گربه
caterwaul U صدای شیون گربه
whimpered U شیون و جیغ و داد کردن
whimpering U شیون و جیغ و داد کردن
whimpers U شیون و جیغ و داد کردن
whimper U شیون و جیغ و داد کردن
yowl U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowled U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowling U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
yowls U صداهای ناهنجار ایجاد کردن ناله و شیون کردن
Better face in danger once than to be always in da. <proverb> U مرگ یکدفعه شیون یکدفعه.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com