English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
How did you make out? Did you succeed or fail? U شیری یا روباه ؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
leonine U شیری
lactescent U شیری
milky U شیری
lacteous U شیری
lactiform U شیری
lacteal U شیری
lactea U شیری
lactary U شیری
acteous U شیری
actescent U شیری
actic U شیری
agalactia U کم شیری
jacob's ladder U جاده شیری
milk white U شیری رنگ
temporary teeth U دندانهای شیری
opal globe U حباب شیری
milkiness U خاصیت شیری
milky electrolyte U الکترولیت شیری
mammary glands U غدههای شیری
deciduous teeth U دندانهای شیری
milky color U شیری رنگ
opalescent U شیری رنگ
Milky Way U راه شیری
yellowish-white U رنگ شیری
galaxy U راه شیری
galaxy U جاده شیری
milk tooth U دندان شیری
milk teeth U دندان شیری
milkiness U حالت شیری
galaxies U جاده شیری
opalline U شیری رنگ
opalescence U شیری رنگی
galaxies U راه شیری
milky way galaxy U کهکشان راه شیری
white meat U فرآوردهی شیری پنیر
galactites U پشم شیری رنگ
d. products U لبنیات فراوردههای شیری
udder U غده پستانی یا شیری
udders U غده پستانی یا شیری
milky U شیری رنگ شیردار
dog fox U روباه
arctic fox U سگ روباه
reynard U روباه
foxtail U دم روباه
fox brush U دم روباه
fox U روباه
foxes U روباه
foxing U روباه
blue fox U سگ روباه
Milky Way U اسمان دره جاده شیری
Milk that has turned sour. U شیری که ترش شده است.
actescence U نمایش شیر خاصیت شیری
trug U فرف شیری چوبی تفت
yoicks U صید روباه
vulpine U روباه صفت
scoria U روباه سربار
hanky panky U روباه بازی
foxy U روباه صفت
foxier U روباه صفت
foxholes U سوراخ روباه
foxhole U سوراخ روباه
hanky-panky U روباه بازی
kennels U لانه روباه
guile U روباه صفتی
pit U حفره روباه
kennel U لانه روباه
foxiest U روباه صفت
pits U حفره روباه
vixens U روباه ماده
vixen U روباه ماده
evaporated milk U شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
opals U عین الهر شیشه شیری رنگ
opal U عین الهر شیشه شیری رنگ
silver fox U روباه نقره فام
vixenish U شبیه روباه ماده
cub hunting U شکار بچه روباه
fox hole U سنگر حفره روباه
foxhunt U شکار روباه باتازی
modified milk U شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
scalded cream U سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
to ride to hounds U با تازی شکار روباه کردن
master of U سرپرست گروه شکار روباه
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
foxhunt U باتازی شکار روباه کردن
to rid to hounds U با تازی شکار روباه کردن
earth stopper U مامور بستن سوراخهای روباه
to be like a fox <idiom> U مثل روباه حیله گر بودن
foxhounds U تازی مخصوص شکار روباه
foxhound U تازی مخصوص شکار روباه
brushes U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brush U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
tallyho U صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
The fox,being asked who his withness was ,said, my. <proverb> U به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
masks U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
nebula U تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
drag hunt U شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
foxtail U یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
view halloo U فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
milk of magnesia U مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> U روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho U فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
cirro status U ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
pteropus U شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
lion rug U فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
foxes U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing U روباه بازی کردن تزویر کردن
fox U روباه بازی کردن تزویر کردن
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com