English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerial pickets U شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe U با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
clearance diving U شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
swan dive U شیرجه
dive شیرجه
somersaulting U شیرجه
somersaulted U شیرجه
header U شیرجه با سر
somersault U شیرجه
headers U شیرجه با سر
power dive U شیرجه
nosedive U شیرجه
plunges U شیرجه
springboarder U شیرجه رو
plunged U شیرجه
jackknife U شیرجه جک
nosediving U شیرجه
nosedived U شیرجه
diver U شیرجه رو
somersaults U شیرجه
dived U شیرجه
plunge U شیرجه
nosedives U شیرجه
layouts U شیرجه فرشته
layout U شیرجه فرشته
nosediving U شیرجه رفتن
plunges U شیرجه رفتن
nosedive U شیرجه رفتن
nosedives U شیرجه رفتن
squat under the ball U توپگیری با شیرجه
diving board U تختهی شیرجه
diving boards U تختهی شیرجه
nosedived U شیرجه رفتن
boarded U سکوی شیرجه
board U سکوی شیرجه
plunge U شیرجه رفتن
tucks U شیرجه جمع
cutaway U شیرجه تو و پشت به اب
dive شیرجه رفتن
to plunge he first U شیرجه رفتن
plunged U شیرجه رفتن
dived U شیرجه رفتن
forward dive U شیرجه رو به اب با چرخش
springboard U تخته شیرجه
springboards U تخته شیرجه
swan dive U شیرجه فرشته
tuck U شیرجه جمع
tucking U شیرجه جمع
diving U شیرجه رفتن
spring board U تخته شیرجه
somerset U شیرجه معلق
picketing U شیرجه رفتن
reverse dive U شیرجه وارونه
platforms U سکوی شیرجه
platform U سکوی شیرجه
flopper U دروازه بان شیرجه رو
full gainer U شیرجه وارونه با پشتک
dive angle U زاویه شیرجه هواپیما
inward dive U شیرجه پشت به استخر
high board U سکوی شیرجه 3 متری
back dive U شیرجه از پشت و فرود با پا
bail out U پریدن و شیرجه رفتن در اب
power dive U شیرجه رفتن هواپیما
header U سردسته هواپیمای شیرجه
bomb out U شروع شیرجه از هواپیما
headers U سردسته هواپیمای شیرجه
headlong U بی پروا شیرجه رونده
low board U سکوی یک متری شیرجه
armstand dive U شیرجه توام با بالانس
back flip U شیرجه پشتک وارو
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
dive bombing U بمباران کردن در حالت شیرجه
belly whopper U شیرجه شناگر برروی شکم
towers U برج شیرجه به ارتفاع 01متر
to jackknife <idiom> U سیخ شیرجه زدن [شنا]
tower U برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered U برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer U درخت ارغوان شیرجه از پشت
back jackknife U شیرجه از جلو بصورت کارد
picketing U شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
diver badge U نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
jackknife U بازو بسته شونده شیرجه رفتن
nose dive U ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
twisting U واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists U واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist U واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up U شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothering U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered U شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
target diving U شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flops U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down U خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
flopped U شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
pearl U شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
dive bomber U هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
nose dive U شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air head U سر پل هوایی
air drawn U هوایی
atmospheric U هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
air lane U خط هوایی
overhead roadway U پل هوایی
raid U تک هوایی
aerial U هوایی
flying bridge U پل هوایی
air raids U تک هوایی
air raid U تک هوایی
aerials U هوایی
acclimatization U هم هوایی
aerial line U خط هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead conductor U خط هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
aery U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
air built U هوایی
air strike U تک هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com