Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aerial pickets
U
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whip stall
U
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
strufe
U
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
swan dive
U
شیرجه
dive
شیرجه
somersaulting
U
شیرجه
somersaulted
U
شیرجه
header
U
شیرجه با سر
somersault
U
شیرجه
headers
U
شیرجه با سر
power dive
U
شیرجه
nosedive
U
شیرجه
plunges
U
شیرجه
springboarder
U
شیرجه رو
plunged
U
شیرجه
jackknife
U
شیرجه جک
nosediving
U
شیرجه
nosedived
U
شیرجه
diver
U
شیرجه رو
somersaults
U
شیرجه
dived
U
شیرجه
plunge
U
شیرجه
nosedives
U
شیرجه
layouts
U
شیرجه فرشته
layout
U
شیرجه فرشته
nosediving
U
شیرجه رفتن
plunges
U
شیرجه رفتن
nosedive
U
شیرجه رفتن
nosedives
U
شیرجه رفتن
squat under the ball
U
توپگیری با شیرجه
diving board
U
تختهی شیرجه
diving boards
U
تختهی شیرجه
nosedived
U
شیرجه رفتن
boarded
U
سکوی شیرجه
board
U
سکوی شیرجه
plunge
U
شیرجه رفتن
tucks
U
شیرجه جمع
cutaway
U
شیرجه تو و پشت به اب
dive
شیرجه رفتن
to plunge he first
U
شیرجه رفتن
plunged
U
شیرجه رفتن
dived
U
شیرجه رفتن
forward dive
U
شیرجه رو به اب با چرخش
springboard
U
تخته شیرجه
springboards
U
تخته شیرجه
swan dive
U
شیرجه فرشته
tuck
U
شیرجه جمع
tucking
U
شیرجه جمع
diving
U
شیرجه رفتن
spring board
U
تخته شیرجه
somerset
U
شیرجه معلق
picketing
U
شیرجه رفتن
reverse dive
U
شیرجه وارونه
platforms
U
سکوی شیرجه
platform
U
سکوی شیرجه
flopper
U
دروازه بان شیرجه رو
full gainer
U
شیرجه وارونه با پشتک
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
inward dive
U
شیرجه پشت به استخر
high board
U
سکوی شیرجه 3 متری
back dive
U
شیرجه از پشت و فرود با پا
bail out
U
پریدن و شیرجه رفتن در اب
power dive
U
شیرجه رفتن هواپیما
header
U
سردسته هواپیمای شیرجه
bomb out
U
شروع شیرجه از هواپیما
headers
U
سردسته هواپیمای شیرجه
headlong
U
بی پروا شیرجه رونده
low board
U
سکوی یک متری شیرجه
armstand dive
U
شیرجه توام با بالانس
back flip
U
شیرجه پشتک وارو
racing dive
U
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
dive bombing
U
بمباران کردن در حالت شیرجه
belly whopper
U
شیرجه شناگر برروی شکم
towers
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
to jackknife
<idiom>
U
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
tower
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
towered
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
gainer
U
درخت ارغوان شیرجه از پشت
back jackknife
U
شیرجه از جلو بصورت کارد
picketing
U
شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
diver badge
U
نشان پرواز با هواپیماهای شیرجه و عمودرو
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
jackknife
U
بازو بسته شونده شیرجه رفتن
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
twisting
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twists
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
twist
U
واروکردن چرخش بدن در شیرجه روی محورعمودی
beat up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
beat-up
U
شیرجه واپیمای مهاجم ونزدیک شدن ان بهدف
smothering
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered
U
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
nose down
U
خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
pearl
U
شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
dive bomber
U
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness
U
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support
U
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning
U
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift
U
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
air head
U
سر پل هوایی
air drawn
U
هوایی
atmospheric
U
هوایی
airhead line
U
خط سر پل هوایی
air lane
U
خط هوایی
overhead roadway
U
پل هوایی
raid
U
تک هوایی
aerial
U
هوایی
flying bridge
U
پل هوایی
air raids
U
تک هوایی
air raid
U
تک هوایی
aerials
U
هوایی
acclimatization
U
هم هوایی
aerial line
U
خط هوایی
overhead line
U
خط هوایی
overhead conductor
U
خط هوایی
anti aircraft
U
ضد هوایی
aery
U
هوایی
aviation medicine
U
طب هوایی
air built
U
هوایی
air strike
U
تک هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com