English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
patriarch U شیخ بزرگ خاندان
patriarchs U شیخ بزرگ خاندان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
houses U خاندان
housed U خاندان
families U خاندان
house U خاندان
clans U خاندان
clan U خاندان
family U خاندان
dynasty U خاندان پادشاهان
dynasties U خاندان پادشاهان
gens U خاندان طایفه
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas.. <proverb> U کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
extra- U بزرگ
extra U بزرگ
extras U بزرگ
big U بزرگ
smallest U بزرگ نه
biggest U بزرگ
grosser U بزرگ
gate U در بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
grossed U بزرگ
small U بزرگ نه
grossest U بزرگ
nonus U بزرگ
megapod U بزرگ پا
smaller U بزرگ نه
bigger U بزرگ
vast U بزرگ
majuscule U بزرگ
grossing U بزرگ
grosses U بزرگ
majuscular U بزرگ
gates U در بزرگ
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulkier U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
headmen U بزرگ
dignified U بزرگ
full bottomed U بزرگ
mightier U بزرگ
mightiest U بزرگ
mighty U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
decuman U بزرگ
adults U بزرگ
adult U بزرگ
egregious U بزرگ
headman U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
king size U بزرگ
large sized U بزرگ
large sized a U بزرگ
of a large size U بزرگ
eminent U بزرگ
long ton U تن بزرگ
macro U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
immane U بزرگ
hugeous U بزرگ
majestic U بزرگ
massively U بزرگ
massive U بزرگ
greatest U بزرگ
great- U بزرگ
great U بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
spankings U بزرگ
swith U بزرگ
jumbos U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
doyennes U زن بزرگ
graves U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
gravest U بزرگ
major U بزرگ
vasty U بزرگ
highest U بزرگ
extensive U بزرگ
high U بزرگ
spanking U بزرگ
walloping U بزرگ
wallopings U بزرگ
swingeing U بزرگ
jumbo U بزرگ
propylon U در بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
stour U بزرگ
enormous U بزرگ
largest U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
voluminous U بزرگ
highs U بزرگ
gross U بزرگ
grave U بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
maximized U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
magnifications U بزرگ نمایی
maximizing U بزرگ کردن
swell U بزرگ شدن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
mausoleums U ارامگاه بزرگ
zooms U بزرگ کردن
zoomed U بزرگ کردن
zoom U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ کردن
aggrandise U بزرگ شدن
aggrandize U بزرگ کردن
antrum U غار بزرگ
maximised U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
bass drum U طبل بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
magnified U بزرگ کردن
big league U لیگ بزرگ
bonefire U اتش بزرگ
bronchocele U بزرگ شدگی
caldron U کتری بزرگ
enlarging U بزرگ کردن
magnifies U بزرگ کردن
magnify U بزرگ کردن
magnifying U بزرگ کردن
archduchess U دوشس بزرگ
archduke U دوک بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
dilates U بزرگ کردن
a large car U یک اتومبیل بزرگ
dilate U بزرگ کردن
grand father U پدر بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
grandmother U مادر بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
viola U ویولن بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
lump U بزرگ شدن
storing U مغازه بزرگ
store U مغازه بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
heave U بزرگ کردن
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
avous U پدر بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
bollards U موت بزرگ
bollard U موت بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
bonfire U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
grand U بزرگ مهم
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
lofty U بلند بزرگ
emporia U بازار بزرگ
billowing U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
billow U موج بزرگ اب
distends U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distend U بزرگ کردن
platter U بشقاب بزرگ
swells U بزرگ شدن
swelled U بزرگ شدن
paterfamilias U بزرگ خانواده
billows U موج بزرگ اب
blunders U اشتباه بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
bulldog U نوعی سگ بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com