Perdic | شیار زدن زمین سله بسته | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	ripping U	شیار زدن زمین سله بسته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	furrowing U	زمین یامزرعه شخم زده شیار
	furrows U	زمین یامزرعه شخم زده شیار
	furrowed U	زمین یامزرعه شخم زده شیار
	furrow U	زمین یامزرعه شخم زده شیار
	back frow U	اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
	groove U	شیار کردن فرورفتگی خان شیار
	grooves U	شیار کردن فرورفتگی خان شیار
	track pitch U	گام شیار درجه شیار
	packet U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packets U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	ground return U	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
	clowned U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clown U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowns U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowning U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	touch judge U	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
	hercules U	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
	geotaxis U	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	pancakes U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	center field U	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
	pancake U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	frost heave U	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
	regulus U	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	honest john U	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
	nap of the earth U	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	to break up U	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
	geognosy U	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
	perelotok U	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
	sergeants U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	rolling terrain U	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
	styx U	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
	sergeant U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	raking U	شیار
	rakes U	شیار
	ruts U	خط شیار
	rut U	خط شیار
	groove U	شیار
	corrugation U	شیار
	ruck U	خط شیار
	slots U	شیار
	notche U	شیار
	flute U	شیار
	scores U	شیار
	slot U	شیار
	grooves U	شیار
	rake U	شیار
	slotting U	شیار
	rucks U	خط شیار
	tracked U	شیار
	fillister plough U	شیار
	splineway U	شیار
	track U	شیار
	score U	شیار
	scored U	شیار
	wake U	شیار
	waked U	شیار
	wakes U	شیار
	stria U	شیار
	guideway U	شیار
	tracks U	شیار
	fissure U	شیار
	chamfer U	شیار
	sulcus U	شیار
	fissures U	شیار
	no man's land U	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
	contour flying U	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
	pershing U	موشک زمین به زمین پرشینگ
	pervious ground U	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
	lacrosse U	نوعی موشک زمین به زمین
	redstone U	موشک زمین به زمین رداستون
	biosphere U	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
	thread U	شیار برجستگی
	keyway U	شیار دراوردن
	fissure of rolando U	شیار رولاندو
	rolando's fissure U	شیار رولاندو
	alternate track U	شیار تغییرپذیر
	fissure of sylvius U	شیار سیلویوس
	groove U	شیار دادن
	lateral fissure U	شیار جانبی
	alternate track U	شیار جایگزین
	alternate track U	شیار متناوب
	rolando's sulcus U	شیار رولاندو
	threads U	شیار برجستگی
	grooves U	شیار دادن
	feed track U	شیار پیشبری
	guide slot U	شیار راهنما
	ruts U	شیار دارکردن
	guide nut U	شیار راهنما
	valley U	گودی شیار
	valleys U	گودی شیار
	head per track disk U	دیسک با هد هر شیار
	cut fuller U	شیار بریدن
	indenture U	شیار دارکردن
	grooving plane U	رنده شیار
	sylvian fissure U	شیار سیلویوس
	acme thread	شیار ذوزنقه ای
	crimping groove U	شیار استقرار
	crimping groove U	شیار استحکام
	key seat U	شیار خار
	wash out U	شیار ابرو
	canaliculus U	شیار کوچک
	primary track U	شیار اصلی
	slotting U	روزنه شیار
	slots U	روزنه شیار
	slot U	شیار شکاف
	slot U	روزنه شیار
	slots U	شیار شکاف
	flute U	شیار ساختن
	oil groove U	شیار روغن
	channels U	روگاه شیار
	channels U	شیار دراوردن
	channelled U	روگاه شیار
	channelled U	شیار دراوردن
	channeling U	روگاه شیار
	slotting U	شیار شکاف
	list U	شیار نرده
	primary track U	شیار اولیه
	calcarine sulcus U	شیار مهمیزی
	calcarine fissure U	شیار مهمیزی
	butterss thread U	شیار اره
	drip U	شیار ابچکان
	dripped U	شیار ابچکان
	drips U	شیار ابچکان
	striate U	شیار دار
	furrow U	شیار زدن
	furrowed U	شیار زدن
	slot insulation U	عایق شیار
	furrowing U	شیار زدن
	furrows U	شیار زدن
	channeling U	شیار دراوردن
	channeled U	روگاه شیار
	central fissure U	شیار مرکزی
	track density U	تراکم شیار
	armature pocket U	شیار ارمیچر
	tpi U	شیار دراینچ
	rut U	شیار دارکردن
	armature slot U	شیار ارمیچر
	trackes per inch U	شیار در اینچ
	track pitch U	فاصله شیار
	longitudinal groove U	شیار طولی
	central sulcus U	شیار مرکزی
	channeled U	شیار دراوردن
	channel U	روگاه شیار
	channel U	شیار دراوردن
	tooth pitch U	گام شیار
	vallecula U	شیار خط گودی
	contour flight U	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
	little john U	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
	talik U	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
	ridges U	شیار دار کردن
	swallowed U	شیار قرقره تاکل
	guideway U	شیار هدایت کننده
	port U	شیار هادی دهانه
	swallows U	شیار قرقره تاکل
	swallow U	شیار قرقره تاکل
	chip pocket U	شیار دندانههای اره
	swallowing U	شیار قرقره تاکل
	ridge U	شیار دار کردن
	gutter ball U	گویی که به شیار میافتد
	manager U	و نیز آدرس شیار را
	sheave U	شیار قرقره تاکل
	mortise U	شیار دراوردن کام
	tpi U	تعداد شیار در هر اینچ
	timing track U	شیار تنظیم وقت
	chandelle U	[کابل در شیار ستون ها]
	fringing groove U	شیار تقویت کننده
	managers U	و نیز آدرس شیار را
	clock track U	شیار زمان سنجی
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	circular slitting saw U	اره کمانهای مخصوص شیار
	scrobiculate U	شیاردار دارای شیار کم عمق
	trench U	شیار لوله قرارگیری کابل
	reeve U	عبور دادن طناب از شیار
	raggle U	سنگ را شیار دار کردن
	trench U	استحکامات خندقی شیار طولانی
	trenches U	استحکامات خندقی شیار طولانی
	trenches U	شیار لوله قرارگیری کابل
	circular grooving saw U	کمان اره ویژه شیار
	beaded section U	شیار برجسته روی گچ وچوب
	notche sensitivity index U	ضریب حساسیت در مقابل شیار
	sectors U	تقسیم دیسک به شیار رهایی
	sector U	تقسیم دیسک به شیار رهایی
	grooves U	خط انداختن شیار دار کردن
	groove U	خط انداختن شیار دار کردن
	flute U	[شیار عمودی روی ستون]
	flute U	لبه دار کردن شیار
	compass rose U	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
	critical point U	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین