Perdic | شکنج برداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gyrectomy U	شکنج برداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	labyrinth U	شکنج
	convolutions U	شکنج
	convolution U	شکنج
	gyrus U	شکنج
	labyrinthine U	پر شکنج
	labyrinths U	شکنج
	contortions U	کج کردن شکنج
	contortion U	کج کردن شکنج
	broca's convolution U	شکنج بروکا
	central convolution U	شکنج مرکزی
	cingulate gyrus U	شکنج کمربندی
	central gyrus U	شکنج مرکزی
	angular gyrus U	شکنج زاویه دار
	precentral gyrus U	شکنج پیش مرکزی
	xerography U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	xerographic U	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
	stenciled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencil U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencilling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencils U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stencilled U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	stenciling U	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
	hectograph U	ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	survey station U	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
	field control U	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
	vector U	برداری
	vectors U	برداری
	decerebration U	مخ برداری
	embodiment U	در برداری
	denervation U	عصب برداری
	enervation U	عصب برداری
	gaud U	کلاه برداری
	extirpation U	اندام برداری
	duplicate U	نسخه برداری
	duplicated U	نسخه برداری
	duplicates U	نسخه برداری
	duplicating U	نسخه برداری
	hemispherectomy U	نیمکره برداری
	utilization U	بهره برداری
	swindle U	کلاه برداری
	decerebellation U	مخچه برداری
	machining U	براده برداری
	metal cutting work U	براده برداری
	fraudulence U	کلاه برداری
	tread U	گام برداری
	exploitation U	بهره برداری
	treading U	گام برداری
	topography U	نقشه برداری
	footsteps U	گام برداری
	deafferentation U	اوران برداری
	footstep U	گام برداری
	cannibalization U	قطعه برداری
	sampling U	نمونه برداری
	biopsy U	بافت برداری
	arrow diagram U	نمودار برداری
	treads U	گام برداری
	utilisations U	بهره برداری ها
	rip-offs U	کلاه برداری
	rip-off U	کلاه برداری
	utilizations U	بهره برداری ها
	usages U	بهره برداری ها
	utilisation [British] U	بهره برداری
	using U	بهره برداری
	usage U	بهره برداری
	exploitation [utilization] U	بهره برداری
	weight lifting U	وزنه برداری
	vectorical angle U	زاویه برداری
	vectored interrupt U	وقفه برداری
	subordination U	فرمان برداری
	samplery U	نمونه برداری
	removal of chips U	براده برداری
	photogeny U	عکس برداری
	ovariectomy U	تخمدان برداری
	metal cutting U	براده برداری
	mapping U	نقشه برداری
	lobectomy U	قطعه برداری
	land surveying U	نقشه برداری
	insurability U	بیمه برداری
	ingathering U	خرمن برداری
	surveyor's level U	ترازنقشه برداری
	topectomy U	تکه برداری
	vector analysis U	تحلیل برداری
	vector quantity U	کمیت برداری
	vector quantities U	اندازههای برداری
	vector product U	حاصلضرب برداری
	vector processor U	پردازنده برداری
	vector power U	توان برداری
	vector pair U	زوج برداری
	vector field U	میدان برداری
	vector display U	نمایش برداری
	vector diagram U	نمودار برداری
	i know him by his step U	از گام برداری
	copies U	نسخه برداری
	fraud U	کلاه برداری
	gains U	بهره برداری
	copying U	نسخه برداری
	copying U	کپی برداری
	survey U	نقشه برداری
	stripping U	قالب برداری
	listings U	سیاهه برداری
	surveyed U	نقشه برداری
	frauds U	کلاه برداری
	copy U	کپی برداری
	decoding U	رمز برداری
	surveying U	نقشه برداری
	resultant U	جمع برداری
	operation U	بهره برداری
	copies U	کپی برداری
	duplication U	نسخه برداری
	copy U	نسخه برداری
	copied U	نسخه برداری
	surveys U	نقشه برداری
	march U	قدم برداری
	swindled U	کلاه برداری
	listing U	سیاهه برداری
	swindles U	کلاه برداری
	gained U	بهره برداری
	marching U	قدم برداری
	marches U	قدم برداری
	marched U	قدم برداری
	gain U	بهره برداری
	copied U	کپی برداری
	machining method U	روش براده برداری
	machinable U	قابل براده برداری
	gross f. U	کلاه برداری بزرگ
	transcription U	سواد برداری رونوشت
	machinability U	قابلیت براده برداری
	topographical surveying U	نقشه برداری ارتفاعی
	surveyor's staff U	ژالون نقشه برداری
	sampled U	نمونه برداری کردن
	sample U	نمونه برداری کردن
	leveling staff U	ژالون نقشه برداری
	exploiting U	بهره برداری کردن از
	i know you by your walk U	من شما را از گام برداری
	incline bench U	تخته وزنه برداری
	exploits U	بهره برداری کردن از
	vector space U	فضای برداری [ریاضی]
	vector calculus U	حساب برداری [ریاضی]
	surveying U	نقشه برداری ممیزی
	to pace off U	باگام برداری شمردن
	disk copying U	نسخه برداری از دیسک
	disk duplication U	نسخه برداری از دیسک
	dynamic dump U	نسخه برداری پویا
	emergency operation U	بهره برداری اضطراری
	surveying U	مساحی نقشه برداری
	replicable <adj.> U	قابل کپی برداری
	tacheometer U	دوربین نقشه برداری
	field survey U	نقشه برداری زمینی
	ground survey U	نقشه برداری زمینی
	flying levels U	خط تراز نقشه برداری
	transcriptions U	نسخه برداری سواد
	transcriptions U	سواد برداری رونوشت
	transcription U	نسخه برداری سواد
	vector analysis [vector calculus] U	حساب برداری [ریاضی]
	surveying polygon U	شبکه نقشه برداری
	split spoon U	قاشق نمونه برداری
	stencil plate U	الگوی نقشه برداری
	ready for use U	اماده بهره برداری
	quick march U	گام برداری تند
	stock talking U	سیاهه برداری از موجودی
	polling list U	سیاهه نمونه برداری
	survey U	نقشه برداری زمینی
	surveys U	نقشه برداری زمینی
	source listing U	لیست برداری منبع
	vector potential of a solenoidal vector U	پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
	scalar quantity U	کمیت غیر برداری
	sand pit U	گود ماسه برداری
	sampling rate U	نرخ نمونه برداری
	skiagraphy U	عکس برداری ازسایه
	vector graphics U	نگاره سازی برداری
	safing U	چاشنی برداری کردن
	surveyed U	نقشه برداری زمینی
	survey control U	کنترل نقشه برداری
	survey land U	نقشه برداری زمین
	metal cutting element U	عنصر براده برداری
	maximum value U	مقدار بهره برداری
	exploit U	بهره برداری کردن از
	mapping U	نقشه برداری کردن
	machining time U	زمان براده برداری
	surveying instrument U	الات نقشه برداری
	machining requirments U	شرایط براده برداری
	metal cutting machine U	دستگاه براده برداری
	metal removing capacity U	قدرت براده برداری
	weight program U	تمرین وزنه برداری
	operating cost U	هزینه بهره برداری
	surveyers notebook U	دفتر نقشه برداری
	surveying error U	خطای نقشه برداری
	operating budget U	بودجه بهره برداری
	with intent to defraud U	بقصد کلاه برداری
	surveying insatrument U	اسباب نقشه برداری
	selective listing U	سیاهه برداری گزیده
	autopolling U	خود نمونه برداری
	obediently U	از روی فرمان برداری
	vector product U	ضرب برداری [ریاضی]
	directed area product U	ضرب برداری [ریاضی]