Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plane figure
شکل مسطح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clearing
U
مکان مسطح
clearings
U
مکان مسطح
plateau
U
زمین مسطح
plateaus
U
زمین مسطح
plateaux
U
زمین مسطح
mortarboard
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
mortarboards
U
کلاه مسطح چهارگوش و مشکی رنگ که اساتید و فارغ التحصیلان بر سر میگذارند.
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
plain
U
مسطح
plainer
U
مسطح
plainest
U
مسطح
plains
U
مسطح
flattened
U
مسطح
campaign
U
زمین مسطح
campaigned
U
زمین مسطح
campaigning
U
زمین مسطح
campaigns
U
زمین مسطح
piggyback
U
واگن مسطح
piggybacks
U
واگن مسطح
raft
U
دگل قایق مسطح الواری
rafts
U
دگل قایق مسطح الواری
even
U
مسطح
portfolio
U
کانتینر مسطح
portfolios
U
کانتینر مسطح
flatly
U
بطور مسطح
range
U
عبور کردن مسطح کردن
ranged
U
عبور کردن مسطح کردن
ranges
U
عبور کردن مسطح کردن
flat
U
مسطح
flattest
U
مسطح
plane
U
صاف مسطح
plane
U
مسطح
plane
U
سطح تراز مسطح
planed
U
صاف مسطح
planed
U
مسطح
planed
U
سطح تراز مسطح
planes
U
صاف مسطح
planes
U
مسطح
planes
U
سطح تراز مسطح
planing
U
صاف مسطح
planing
U
مسطح
planing
U
سطح تراز مسطح
flatten
U
مسطح کردن بیمزه کردن
flattens
U
مسطح کردن بیمزه کردن
board
تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
boarded
U
تخته یا مقوا ویاهرچیز مسطح
level
U
مسطح کردن
level
U
مسطح شدن
level
U
مسطح
leveled
U
مسطح کردن
leveled
U
مسطح شدن
leveled
U
مسطح
levelled
U
مسطح کردن
levelled
U
مسطح شدن
levelled
U
مسطح
levels
U
مسطح کردن
levels
U
مسطح شدن
levels
U
مسطح
tabulate
U
مسطح کردن
tabulate
U
مسطح
tabulated
U
مسطح کردن
tabulated
U
مسطح
tabulates
U
مسطح کردن
tabulates
U
مسطح
arch flat
U
طاق مسطح
area weight balance
U
ترازوی مسطح
conical flow
U
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
door panel
U
بخش مسطح درب
evolute
U
بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
flat ground
U
زمین مسطح
flat pack
U
بسته مسطح
flat bed plotter
U
رسام با بستر تخت مسطح
flat panel display
U
صفحه نمایش مسطح
flat pass
U
رخده مسطح
flat roof
U
بام مسطح
flat weld
U
جوش مسطح
flatbed plotter
U
رسام مسطح
flatbed scanner
U
پویشگر مسطح
flatfoot
U
مسطح شدن کف پا
flatware
U
فروف مسطح
gas plasma display
U
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
holm
U
زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
level land
U
زمین مسطح
level point
U
نقطه مسطح
linear polarized light
U
نور قطبیده مسطح
plane polarized light
U
نور قطبیده مسطح
map chart
U
نقشه مسطح
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
planar
U
مسطح
planar complex
U
کمپلکس مسطح
planar configuration
U
پیکربندی مسطح
planation
U
مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
plane wave
U
موج مسطح
planisphere
U
جهان نمای مسطح
plano concave
U
از یک طرف مسطح و از طرف دیگر مقعر
plano concave lens
U
عدسی مسطح- مقعر
plano convex lens
U
عدسی مسطح- محدب
plasma panel display
U
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
platelet
U
جسم مسطح و کوچک بویژه پلاکتهای خونی
Other Matches
flat arch
U
قوس مسطح
square planar
U
مسطح مربعی
rase
U
مسطح کردن
to level off
U
مسطح شدن
[ناحیه ای]
plain gypsum lath
[توفان سنگ و گچ مسطح]
tringular planar molecule
U
مولکول سه گوش مسطح
trigonal planar molcule
U
مولکول مسطح مثلثی
terraced roof
U
پشت بام مسطح
tableland
U
زمین هموار و مسطح
sinusoidal projection
U
نقشه جهان نمای مسطح
diaper
U
[نقش های تزئینی روی سطح صاف و مسطح]
chimney-bar
U
[نعل درگاه برای شومینه که اغلب از آهن مسطح به شکل اچ یا تی است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com