English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relief U شکل فاهری و پست و بلندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
volt ampere meter U دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
apparent recession U انحراف سمت فاهری ژیروسکوپ انحراف فاهری محور ژیروسکوپ
seeming U فاهری
outwards U فاهری
surfaces U فاهری
nominal U فاهری
self styled U فاهری
superficially U فاهری
self-styled U فاهری
surfaced U فاهری
surface U فاهری
formfitting U فاهری
outward U فاهری
skin deep U فاهری
apparent U فاهری
looming U بلندی
looms U بلندی
loom U بلندی
altitudes U بلندی
loomed U بلندی
upland U بلندی
uplands U بلندی
tallness U بلندی
gratification U سر بلندی
heights U بلندی
height U بلندی
altitude U بلندی
Highnesses U بلندی
exaltation U بلندی
elevation U بلندی
toft U بلندی
rise U بلندی
rises U بلندی
the sublime U بلندی
sublimity U بلندی
loudness U بلندی
loftiness U بلندی
elevations U بلندی
exaltedness U بلندی
low-rise U کم بلندی
Highness U بلندی
ascendent U بلندی
glitz U گیرایی فاهری
indicated horsepower U توان فاهری
apparent density U تکاتف فاهری
apparent diameter U قطر فاهری
pepper corn rent U اجاره فاهری
prime facie evidence U قرائن فاهری
apparent error U خطای فاهری
apparent horizon U افق فاهری
engineering stress U تنش فاهری
bulk gravity U چگالی فاهری
assentation U رضایت فاهری
apparent resistivity U مقاومت فاهری
apparent velocity U سرعت فاهری
apparent wind U باد فاهری
apparent power U توان فاهری
apparent motion U حرکت فاهری
impedance U مقاومت فاهری
false parallax U پارالاکس فاهری
false horizon U افق فاهری
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
apparent magnitude U قدر فاهری
externality U احوال فاهری
exteriorize U فاهری دانستن
artificial daylight U فلق فاهری
externalises U فاهری ساختن
externalised U فاهری ساختن
superficial U سرسری فاهری
externalizing U فاهری ساختن
externalized U فاهری ساختن
externalising U فاهری ساختن
externalize U فاهری ساختن
external U فاهری پدیدار
externals U فاهری پدیدار
admittance U هدایت فاهری
externalizes U فاهری ساختن
height of fill U بلندی اکند
eminency U تعالی بلندی
how tall is it? U بلندی ان چقدراست
height of building U بلندی ساختمان
critical height U بلندی بحرانی
crow's nest U بالای بلندی
ruggedness U پستی و بلندی
effective length of strut U بلندی کمانش
suction lift U بلندی مکش
contour U پست و بلندی
Highness U بلندی مقام
Highnesses U بلندی مقام
ups and down U پستی و بلندی
acrophobia U ترس از بلندی
acrophobia U بلندی هراسی
volume U بلندی صدا
eminence U تعالی بلندی
volumes U بلندی صدا
tonal volume U بلندی صوت
supremacy U بلندی افراشتگی
hypsometry U بلندی پیمایی
hilliness U پستی و بلندی
headroom U بلندی طاق
masquerades U قیافه فاهری بخوددادن
inductive resistance U مقاومت فاهری القایی
pro forma U منباب فاهر فاهری
inductive impedance U مقاومت فاهری القائی
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
soil morphology U شکل فاهری خاک
simulative U دارای شباهت فاهری
of the surface U فاهری نمادادن رودادن
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
reactance U مقاومت فاهری خازنها
impedance ratio U نسبت مقاومت فاهری
extern U فاهری واقع در خارج
apparent solar year U سال فاهری شمسی
redesign U سر وصورت فاهری دادن به
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
masquerading U قیافه فاهری بخوددادن
capacitive resistance U مقاومت فاهری خازن
coupling impedance U مقاومت فاهری پیوست
terrain relief U شکل فاهری زمین
masquerade U قیافه فاهری بخوددادن
masqueraded U قیافه فاهری بخوددادن
on the surface U فاهری نمادادن رودادن
embank U بلندی یاپشته ساختن
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
vu U واحد بلندی صدا
sone U واحد بلندی صوت
superelevation U بلندی بر اضافه ارتفاع
to bring to the same plane [height] U به یک صفحه [بلندی] آوردن
volume unit U واحد بلندی صدا
lift U مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted U مرتفع بنظرامدن بلندی
lifting U مرتفع بنظرامدن بلندی
altitudes U بلندی از سطح دریا
altitude U بلندی از سطح دریا
head way U بلندی طاق سرعت
lifts U مرتفع بنظرامدن بلندی
edge raise U بلندی لبه ورق
feature line U خط پست و بلندی زمین
generously U با نظر بلندی به جوانمردی
accentuation U پستی و بلندی صدا
apparent solar U روز شمسی فاهری روزشمسی
impedance compensator U متعادل کننده مقاومت فاهری
apparent precession U انحراف فاهری محور ژایرو
mechanical move U حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
exteriors U فاهری واقع در سطح خارجی
indicated airspeed U سرعت فاهری نسبت به هوا
exterior U فاهری واقع در سطح خارجی
inductive impedance U مقاومت فاهری با جزء القائی
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
feature U وضع پست و بلندی زمین
featured U وضع پست و بلندی زمین
features U وضع پست و بلندی زمین
bird's eye view U منظرهای که از بلندی دیده میشود
stentor U شخصی که صدای بلندی دارد
lapseratc U میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
featuring U وضع پست و بلندی زمین
bird's eye views U منظرهای که از بلندی دیده میشود
the door banged U درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
homogeneous area U منطقه هموارو بدون پست و بلندی
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
sagfety island U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
feints U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feint U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinted U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
feinting U حمله فاهری یا دروغین فاهرسازی کردن در عملیات
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
dipole U انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
traffic island U بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
limiting speed U بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
false parallax U تغییر محل فاهری اشیاء به علت شکست نور
dolman U جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
nilometer U الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
to take the a U بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
rise and fall U تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
net antena U انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
parallax U اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
douglas fir U یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
liberal gift U بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
key signature U گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
hot dog skiing U اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
stroboscope U وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب
coriolis force U نیروی اینرسی فاهری که روی یک جسم با سرعت زاویهای داخل یک سیستم دوار در حرکت است
radio bearing U زاویه بین جهت فاهری ایستگاه ثابت و جهت مرجع
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
choke impedance U امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance U مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
pseudo random U قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
virtual mass U مجموع جرم واقعی و جرم فاهری
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com