Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parted
U
شکافته
cloven
U
شکافته
bifid
U
شکافته
laciniate
U
شکافته
laciniated
U
شکافته
pedatifid
U
شکافته
reft
U
شکافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fissiped
U
سم شکافته جانور سم شکافته
cloven hoofed
U
سم شکافته
cloven footed
U
سم شکافته
furcate
U
از هم شکافته
artiodactylous
U
سم شکافته
artiodactyl
U
سم شکافته
furcate
U
از هم شکافته شدن
labium
U
لب شکافته گلبرگ
fissiped
U
پنجه شکافته
fissidactyl
U
پنجه شکافته
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
split screen
U
صفحه شکافته
split-screen
U
صفحه شکافته
labiate
U
وابسته بگیاهان لب شکافته
cut in
U
چاک خورده شکافته
forked
U
چنگال مانند شکافته
the cow parts the hoofs
U
گاو سمهای شکافته دارد
labiate
U
دارای گلی که لبه جامش شکافته
exploded view
U
منظره شکافته شده مدل بریده
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
labiate
U
لب شکافته کردن لب دار کردن
surface of rupture
U
سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com