English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
raven U شکار طعمه شکاری
ravens U شکار طعمه شکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ravin U طعمه شکاری
hanks U طعمه شکار
hank U طعمه شکار
pointers U سگ شکاری یابنده شکار
pointer U سگ شکاری یابنده شکار
predaceous U شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious U شکاری تغذیه کننده از شکار
wing shooting U شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
squidding U استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
baiting U طعمه
sets U طعمه ها
terminal tackle U طعمه
set U طعمه ها
prey U طعمه
victim U طعمه
victims U طعمه
setting up U طعمه ها
sporting dog U سگ شکاری
hounding U سگ شکاری
gun dog U سگ شکاری
hounded U سگ شکاری
hunting dog U سگ شکاری
hound U سگ شکاری
ratch U سگ شکاری
hounds U سگ شکاری
raptatorial U شکاری
hunter U سگ شکاری
hunters U سگ شکاری
gundogs U سگ شکاری
buckhound U سگ شکاری
raptatory U شکاری
feral U شکاری
gundog U سگ شکاری
accipital U شکاری
raptorail U شکاری
deer hound U سگ شکاری
baiter U طعمه دهنده
chumming U طعمه ریزی
prey U طعمه قربانی
victimize U طعمه کردن
baited U طعمه ماهیگیری
lure U طعمه ماهی
bait U طعمه ماهیگیری
bait U طعمه دادن
victimized U طعمه کردن
lured U طعمه ماهی
victimizes U طعمه کردن
victimised U طعمه کردن
lures U طعمه ماهی
victimises U طعمه کردن
victimizing U طعمه کردن
predacity U طعمه جویی
chums U طعمه ماهیگیری
chum U طعمه ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
baits U طعمه دادن
luring U طعمه ماهی
victimising U طعمه کردن
put upon U طعمه قراردادن
put-upon U طعمه قراردادن
baited U طعمه دادن
sport car U اتومبیل شکاری
capped watch U ساعت شکاری
deer dog U تازی سگ شکاری
canum venaticorum U سگان شکاری
accipiter U مرغ شکاری
game U جانور شکاری
canes venatici U سگان شکاری
staghound U تازی شکاری
sports cars U اتومبیل شکاری
shotgun U تفنگ شکاری
hunters U اسب یا سگ شکاری
terrier U سگ بویی شکاری
hunter U اسب یا سگ شکاری
dogcart U کالسکهی شکاری
dogcarts U کالسکهی شکاری
blood U سگ شکاری و بوی خن
birds of prey U پرندگان شکاری
terriers U سگ بویی شکاری
birds of prey U مرغان شکاری
shotguns U تفنگ شکاری
sports car U اتومبیل شکاری
gazehound U نوعی سگ شکاری
killer submarine U زیردریایی شکاری
ravening U شکاری غاصب
bowing U کمان شکاری
shot gun U تفنگ شکاری
game bag U خرجین شکاری
game fowl U مرغ شکاری
bowed U کمان شکاری
bows U کمان شکاری
Afghan Hound U سگ شکاری افغان
bow U کمان شکاری
poppers U طعمه شناور ماهیگیری
hit U طعمه دزدی ماهی
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
popper U طعمه شناور ماهیگیری
hitting U طعمه دزدی ماهی
nymphs U طعمه مصنوعی ماهیگیری
hits U طعمه دزدی ماهی
nymph U طعمه مصنوعی ماهیگیری
fly-fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
takes U طعمه خوردن ماهی
take U طعمه خوردن ماهی
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
fly fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
marlin U ماهی شکاری بزرگ
high power U تفنگ شکاری بزرگ
huntsman U مدیر تازیهای شکاری
beagles U تازی شکاری پاکوتاه
bird of prey U مرغ شکاری گوشتخوار
beagle U تازی شکاری پاکوتاه
accipitrine U ازجنس باز شکاری
venatical U وابسته بشکار شکاری
field trial U مسابقه تازیهای شکاری
doublcd barrcled shot U تفنگ شکاری دو لول
fighter bomber U شکاری- بمب افکن
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
chasers U مفتش هواپیمای شکاری
venatic U وابسته بشکار شکاری
chaser U مفتش هواپیمای شکاری
feral U حیوان شکاری وحشی
huntsmen U مدیر تازیهای شکاری
fishes U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fished U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fly U طعمه مصنوعی بشکل حشره
fish U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
jigging U بالا و پایین بردن طعمه در اب
bottom rig U وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
spinner U نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
bait fish U ماهی کوچک بعنوان طعمه
prey U دستخوش ساختن طعمه کردن
sporterize U تبدیل تفنگ نظامی به شکاری
irish wolfhound U سگ شکاری بزرگ وقوی هیکل
golden retriever U سگ شکاری طلایی رنگ دورگه
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
accipitrine U متعلق به مرغان شکاری بازمانند
salmi U خورش باگوشت مرغ شکاری
small game U پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
gordon setter U نوعی سگ شکاری سیاه رنگ
basset U نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
goshawk U باز بال کوتاه شکاری
lures U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
steamer U طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
tailfly U طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
jigs U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
jig U نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
hackle U پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
steamers U طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
lure U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
luring U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lured U بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
kill devil U طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
setter U توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
bloodhound U نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
setters U توله شکاری وپشمالوی بویی اهنگساز
bloodhounds U نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
sleuth hound U یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
upland game U پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
bug taper U ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
fly tying U گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
bucktail U نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
fly dope U ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
turtle knot U گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
terminal rig U طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
glede U انواع پرندگان یامرغان شکاری مخصوصازغن یا چالاقان
baits U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bugs U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
luring U طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
bug U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
lure U طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
lured U طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
bugging U نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bait U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
baited U خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
lures U طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
to hark back U برگشتن) درگفتگوی ازتوله شکاری که اندکی برمیگرددتاردشکار رادوب
decoys U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
dapping U نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
chace U شکار
predatin U شکار
gameless U بی شکار
ravin U شکار
gamey U پر از شکار
chevy U شکار
venery U شکار
hunting U شکار
hanks U شکار
hank U شکار
quarrying U شکار
quarry U شکار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com