English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
council of war U شورای نظامی
councils of war U شورای نظامی
council ofwar U شورای نظامی
court martiall U شورای نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
council of ministers U شورای وزیران
nordic council U شورای شمالی
council ofwar U شورای جنگ
board of governors U شورای مدیران
council of physicians U شورای پزشکان
council of war U شورای جنگ
council of physicians U شورای پزشکی
councils of war U شورای جنگ
guardian council U شورای نگهبان
parish council U شورای محلی
synods U شورای کلیسایی
pontifex U شورای مذهبی
synod U شورای کلیسایی
economic council U شورای اقتصادی
security council U شورای امنیت
teachers' institute U شورای اموزگاران
synodical U مربوط به شورای کلیسایی
ceeb (college entrance examination board U شورای امتحانات ورودی
executive council [of a political party] U شورای مجریه [سیاست]
national consulative assembly U مجلس شورای ملی
the national consultative assembly U مجلس شورای ملی
the king in council U شورای دولتی باحضوراعلیحضرت
college entrance examinations board U شورای امتحانات ورودی
synodic U مربوط به شورای کلیسایی
executive [of a political party] U شورای مجریه [سیاست]
legislative assembly U مجلس شورای ملی
security council U شورای حفافتی یکان
column research council U شورای تحقیق بر ستونها
council of economic advisers U شورای مشاوران اقتصادی
council of entent U شورای حسن تفاهم
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
town meeting U انجمن بلدی شورای شهری
pontifex U عضو شورای کشیشان کاتولیک
deputy of the parliament U وکیل مجلس شورای ملی
duma U مجلس شورای منتخب شهر
security council U شورای امنیت سازمان ملل متحد
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
duma U انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
nordic council U شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
witan U اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
farmer general U مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
trust territory U ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there. U شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
disciplinary control board U کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
sederunt U جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
military U نظامی
martin U نظامی
warlike U نظامی
soldier U نظامی
serviced U نظامی
mil U نظامی
fort U دژ نظامی
service U نظامی
martial U نظامی
soldiers U نظامی
vetoed U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
veto U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoing U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
vetoes U حق و اختیاریک ارگان دولتی برای منع یابی اثر کردن تصمیم یک ارگان دیگر حقی است که اعضادائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای نفی تصمیمات ان دارند
military justice U دادسرای نظامی
military justice U دادرسی نظامی
military intelligence U اطلاعات نظامی
invasion currency U پول نظامی
dressing parade U مشق نظامی
military services U قسمتهای نظامی
military resources U منابع نظامی
military intervention U مداخله نظامی
militias U نیروی نظامی
soldier U نظامی شدن
court martiall U دادگاه نظامی
military grid U شبکه نظامی
field colors U پرچم نظامی
court martial U دادگاه نظامی
military specifications U خصوصیات نظامی
military service U خدمت نظامی
militia U نیروی نظامی
military occupational speciality U کد تخصصی نظامی
military platform U سکوی نظامی
guest house U مهمانسرای نظامی
field colours U پرچم نظامی
military posture U ارایش نظامی
militarily U از لحاظ نظامی
standing orders U امریه نظامی
standing order U امریه نظامی
soldier U فرد نظامی
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
military posture U وضعیت نظامی
martial law U حکومت نظامی
defense information U اطلاعات نظامی
soldiers U فرد نظامی
general outpatient clinic U درمانگاه نظامی
military psychology U روانشناسی نظامی
garrison state U ایالت نظامی
army staff U ستاد نظامی
military courtesy U احترامات نظامی
military area U منطقه نظامی
military courtesy U شئونات نظامی
military crest U خط الراس نظامی
military doctorine U دکترین نظامی
military doctorine U مقررات نظامی
attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته نظامی
military advisor U مستشار نظامی
military court U دادگاه نظامی
military convention U اتحاد نظامی
military comission U کمیسیون نظامی
military assistance U کمک نظامی
military body U هیئت نظامی
saluting U احترام نظامی
salutes U احترام نظامی
saluted U احترام نظامی
salute U احترام نظامی
military comission U هیئت نظامی
guest houses U مهمانسرای نظامی
military adviser U مستشار نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
martial court U دادگاه نظامی
military attache U وابسته نظامی
military government U حکومت نظامی
military governor U فرمانداری نظامی
military governor U حاکم نظامی
maneuver U تمرین نظامی
paramilitary U شبه نظامی
martial rule U حکومت نظامی
court material U دادگاه نظامی
martial spirit U روح نظامی
by military force U با نیروی نظامی
militarize U نظامی کردن
military expenditure U مخارج نظامی
articles of war U قانون نظامی
campound U کمپ نظامی
military funds U اعتبار نظامی
militarization U نظامی کردن
military funds U بودجه نظامی
military government U دولت نظامی
paramilitaries U شبه نظامی
soldiers U نظامی شدن
force U نیروی نظامی
columns U ستون نظامی
column U ستون نظامی
tunc U پیراهن نظامی
party U عده نظامی
cadets U دانشجوی نظامی
cadet U دانشجوی نظامی
districts U ناحیه نظامی
truck vehicle U خودرو نظامی
forces U نیروی نظامی
forcing U نیروی نظامی
strategic map U نقشه نظامی
installation U موسسه نظامی
installations U قسمت نظامی
installations U موسسه نظامی
khaki U لباس نظامی
the military profession U کار نظامی
the sabre U نیروی نظامی
the sabre U حکومت نظامی
district U ناحیه نظامی
intelligence U اطلاعات نظامی
word of command U فرمان نظامی
to attain a great age U به سن بالارسیدن [نظامی ]
posts U پست نظامی
regimental U لباس نظامی
posted U پست نظامی
post- U پست نظامی
post U پست نظامی
drills U مشق نظامی
drilled U مشق نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
exercises U مشق نظامی
citadel U قلعه نظامی
citadels U قلعه نظامی
defensive architecture U معماری نظامی
exercise U مانور نظامی
exercise U مشق نظامی
exercised U مانور نظامی
exercised U مشق نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com