Perdic | شهوت نوشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	graphomania U	شهوت نوشتن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	voluptuous U	شهوت پرست شهوت انگیز
	photodigital memory U	سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
	scrawls U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawling U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawled U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	scrawl U	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
	write protect U	غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
	encipher U	برمز نوشتن رمز نوشتن
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	DVD U	درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
	conoupiscence U	شهوت
	concupiscence U	شهوت
	lust U	شهوت
	carnality U	شهوت
	eros U	شهوت
	appetite U	شهوت
	ruts U	شهوت
	rut U	شهوت
	passion U	شهوت
	desire U	شهوت
	desires U	شهوت
	desiring U	شهوت
	appetites U	شهوت
	lustfully U	از روی شهوت
	lascivious U	شهوت انگیز
	obscene U	شهوت انگیز
	anaphrodisiac U	کاهنده شهوت
	anaphrodisia U	کاهش شهوت
	organ eroticism U	شهوت اندامی
	anal erotism U	شهوت مقعدی
	alloerotism U	شهوت دگرگرا
	alloeroticism U	شهوت دگرگرا
	salacious U	شهوت پرست
	salacity U	شهوت رانی
	liking U	شهوت ومیل
	voluptuate U	شهوت انگیزکردن
	sexiness U	شهوت انگیزی
	lecherous U	شهوت پرست
	satyriasis U	شهوت پرستی
	genital eroticism U	شهوت تناسلی
	erotism U	شهوت گرایی
	oral eroticism U	شهوت دهانی
	orality U	شهوت دهانی
	salaciousness U	شهوت رانی
	urethral erotism U	شهوت میزراهی
	urolagnia U	شهوت ادراری
	anality U	شهوت مقعدی
	juicy <adj.> U	شهوت انگیز
	anal eroticism U	شهوت مقعدی
	sensuality U	شهوت پرستی
	lewdness U	شهوت پرستی
	tasty <adj.> U	شهوت انگیز
	eroticism U	شهوت گرایی
	flesh U	جسم شهوت
	red-hot <adj.> U	شهوت انگیز
	voluptuousness U	شهوت رانی
	to provoke passion U	شهوت انگیز بودن
	burn U	دراتش شهوت سوختن
	oestrum U	شهوت ومستی جانوران
	libidos U	شهوت جنسی هوس
	libido U	شهوت جنسی هوس
	burns U	دراتش شهوت سوختن
	pornography U	نوشته شهوت انگیز
	impassion U	برسر شهوت اوردن
	voyeurism U	اطفاء شهوت با نگاه
	salaciously U	از روی شهوت رانی
	libidinous U	وابسته به شهوت جنسی
	libidinously U	از روی شهوت رانی
	lasciviously U	از روی شهوت پرستی
	libidinal U	وابسته به شهوت جنسی
	passionately U	بطور شهوت امیز
	to gratify ones passions U	شهوت رانی کردن
	lusty U	قوی شهوت انگیز
	Lust for power and riches. U	شهوت قدرت وثروت
	He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. U	شهوت کلام دارد
	luscious U	دلپذیر شهوت انگیز
	lustier U	قوی شهوت انگیز
	voluptuously U	بطور شهوت انگیز
	voluptuously U	از روی شهوت پرستی
	rut U	مست شهوت شدن
	lustiest U	قوی شهوت انگیز
	ruts U	مست شهوت شدن
	erasable U	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
	he dose not know how to write U	نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
	bawdry U	شهوت پرستی [غیر مصطلح]
	She is blinded by passion . U	شهوت او را کور کرده است
	satyriasis U	نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
	voyeurs U	اطفا کننده شهوت بانگاه
	to g. with passion U	دراتش شهوت یاعشق سوختن
	lewd U	ناشی از هرزگی شهوت پرست
	venery U	شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
	lesbianism U	دفع شهوت زنی با زن دیگر
	lust U	حرص واز شهوت داشتن
	lesbian U	وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
	lesbians U	وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
	voyeur U	اطفا کننده شهوت بانگاه
	pornographic U	وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
	sapphic vice U	شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
	pornographer U	نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
	he has a rage for money U	برای گرد کردن پول شهوت
	She is passionately fond of tennis . U	شهوت تنیس باز ی کردن دارد
	sexy U	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
	sexiest U	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
	sexier U	دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
	peeper U	اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
	peeping Tom U	اطفا کننده شهوت بانگاه [اصطلاح روزمره]
	to pander any one's lust U	وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
	poeeping tom U	ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
	inscribed U	نوشتن
	pens U	نوشتن
	inscribe U	نوشتن
	inscribes U	نوشتن
	penning U	نوشتن
	scrawls U	بد نوشتن
	penned U	نوشتن
	scrawling U	بد نوشتن
	scrawled U	بد نوشتن
	scrawl U	بد نوشتن
	indite U	نوشتن
	inscribing U	نوشتن
	pen U	نوشتن
	writes U	نوشتن
	set down U	نوشتن
	superscrible U	نوشتن
	put down <idiom> U	نوشتن
	write head U	هد نوشتن
	write U	نوشتن
	to drive a pen or quill U	نوشتن
	to put down U	نوشتن
	to reduce to writing U	نوشتن
	scribbles U	بد نوشتن
	pt down U	نوشتن
	scribble U	بد نوشتن
	scribbling U	بد نوشتن
	to set down U	نوشتن
	scribbled U	بد نوشتن
	annotated U	یادداشت نوشتن
	preamble U	مقدمه نوشتن
	annotated U	تفسیر نوشتن
	preambles U	مقدمه نوشتن
	itemizes U	به اقلام نوشتن
	annotates U	حاشیه نوشتن
	enlists U	درفهرست نوشتن
	itemizing U	به اقلام نوشتن
	enlisting U	درفهرست نوشتن
	editorialised U	سرمقاله نوشتن
	annotates U	یادداشت نوشتن
	editorialises U	سرمقاله نوشتن
	editorialising U	سرمقاله نوشتن
	scribble U	باشتاب نوشتن
	preface U	دیباچه نوشتن
	scribbled U	باشتاب نوشتن
	autographs U	دستخط نوشتن
	penmanship U	طرز نوشتن
	prose U	نثر نوشتن
	annotate U	حاشیه نوشتن
	annotate U	یادداشت نوشتن
	itemised U	به اقلام نوشتن
	annotate U	تفسیر نوشتن
	itemises U	به اقلام نوشتن
	annotated U	حاشیه نوشتن
	itemising U	به اقلام نوشتن
	prefacing U	دیباچه نوشتن
	itemize U	به اقلام نوشتن
	prefaces U	دیباچه نوشتن
	prefaced U	دیباچه نوشتن
	itemized U	به اقلام نوشتن
	editorialize U	سرمقاله نوشتن
	editorialized U	سرمقاله نوشتن
	rewrite U	دوباره نوشتن
	autograph U	دستخط نوشتن
	rewriting U	باز نوشتن
	commentating U	تقریظ نوشتن
	commentates U	تقریظ نوشتن
	rewritten U	دوباره نوشتن
	commentated U	تقریظ نوشتن
	rewritten U	باز نوشتن
	commentate U	تقریظ نوشتن
	autographed U	دستخط نوشتن
	autographing U	دستخط نوشتن
	rewrite U	باز نوشتن
	circumscribing U	نوشتن در دور
	circumscribes U	نوشتن در دور
	circumscribed U	نوشتن در دور
	circumscribe U	نوشتن در دور
	rewrites U	دوباره نوشتن
	rewrites U	باز نوشتن
	rewriting U	دوباره نوشتن
	write-offs U	زود نوشتن
	write-off U	زود نوشتن
	write off U	زود نوشتن
	tabled U	در فهرست نوشتن
	tables U	در فهرست نوشتن
	tabling U	در فهرست نوشتن
	note U	نت موسیقی نوشتن
	notes U	نت موسیقی نوشتن
	noting U	نت موسیقی نوشتن
	enlist U	درفهرست نوشتن
	editorializing U	سرمقاله نوشتن
	table U	در فهرست نوشتن