Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
genital eroticism
U
شهوت تناسلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
poeeping tom
U
ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
Other Matches
genitalia
U
اندامهای تناسلی الات تناسلی
voluptuous
U
شهوت پرست شهوت انگیز
sexual
U
تناسلی
copulatory
U
تناسلی
reproductive
U
تناسلی
sexual organs
U
تناسلی
genital
U
تناسلی
genital character
U
منش تناسلی
genital organ
U
الت تناسلی
urogenital
U
ادراری- تناسلی
urinogenital
U
ادراری- تناسلی
pregenital
U
پیش تناسلی
generative glands
U
غدههای تناسلی
genito urinary
U
تناسلی وبولی
genito urinary
U
تناسلی بولی
private
U
اعضاء تناسلی
privates
U
اعضاء تناسلی
genitals
U
اندامهای تناسلی
gonopore
U
سوراخ تناسلی
genitalia
U
اندامهای تناسلی
genital zone
U
ناحیه تناسلی
genital phase
U
مرحله تناسلی
genital organs
U
الات تناسلی
genitalic
U
مربوط به الت تناسلی
body cell
U
یاخته غیر تناسلی
genies
U
مربوط به اندامهای تناسلی
genies
U
تولید کننده تناسلی
antheridium
U
عضو تناسلی نر در نهانزادان
genie
U
مربوط به اندامهای تناسلی
genie
U
تولید کننده تناسلی
penises
U
الت تناسلی مرد
willie
U
آلت تناسلی بچه
willy
U
آلت تناسلی بچه
sexual organ of either sex
U
الت تناسلی زن یا مرد
genitourinary
U
جهاز تناسلی وادراری
penis
U
الت تناسلی مرد
peter
[American English]
U
آلت تناسلی بچه
phalli
U
الت تناسلی مرد کیر
adnate
U
مربوط باعضاء تناسلی توام
genitourinary
U
وابسته به دستگاه اداری تناسلی
gashes
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gashing
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phallus
U
الت تناسلی مرد کیر
gashed
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
gash
U
الت تناسلی زن مقاربت جنسی
phalluses
U
الت تناسلی مرد کیر
sexual
U
وابسته به الت تناسلی و جماع
rut
U
شهوت
desires
U
شهوت
ruts
U
شهوت
conoupiscence
U
شهوت
desire
U
شهوت
appetite
U
شهوت
carnality
U
شهوت
appetites
U
شهوت
passion
U
شهوت
lust
U
شهوت
eros
U
شهوت
concupiscence
U
شهوت
desiring
U
شهوت
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
priapus
U
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
anaphrodisia
U
داروهای فلج کنندهء اعضاء تناسلی
organ eroticism
U
شهوت اندامی
salacity
U
شهوت رانی
oral eroticism
U
شهوت دهانی
salaciousness
U
شهوت رانی
orality
U
شهوت دهانی
red-hot
<adj.>
U
شهوت انگیز
sexiness
U
شهوت انگیزی
voluptuate
U
شهوت انگیزکردن
obscene
U
شهوت انگیز
urethral erotism
U
شهوت میزراهی
juicy
<adj.>
U
شهوت انگیز
lascivious
U
شهوت انگیز
urolagnia
U
شهوت ادراری
lecherous
U
شهوت پرست
lustfully
U
از روی شهوت
anaphrodisia
U
کاهش شهوت
alloerotism
U
شهوت دگرگرا
satyriasis
U
شهوت پرستی
flesh
U
جسم شهوت
anal eroticism
U
شهوت مقعدی
anal erotism
U
شهوت مقعدی
erotism
U
شهوت گرایی
lewdness
U
شهوت پرستی
anality
U
شهوت مقعدی
anaphrodisiac
U
کاهنده شهوت
liking
U
شهوت ومیل
voluptuousness
U
شهوت رانی
eroticism
U
شهوت گرایی
tasty
<adj.>
U
شهوت انگیز
graphomania
U
شهوت نوشتن
sensuality
U
شهوت پرستی
salacious
U
شهوت پرست
alloeroticism
U
شهوت دگرگرا
fellatio
U
تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
voluptuously
U
بطور شهوت انگیز
voyeurism
U
اطفاء شهوت با نگاه
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
libidinous
U
وابسته به شهوت جنسی
rut
U
مست شهوت شدن
libidos
U
شهوت جنسی هوس
libido
U
شهوت جنسی هوس
voluptuously
U
از روی شهوت پرستی
pornography
U
نوشته شهوت انگیز
libidinously
U
از روی شهوت رانی
libidinal
U
وابسته به شهوت جنسی
lasciviously
U
از روی شهوت پرستی
impassion
U
برسر شهوت اوردن
lustier
U
قوی شهوت انگیز
salaciously
U
از روی شهوت رانی
lustiest
U
قوی شهوت انگیز
lusty
U
قوی شهوت انگیز
burn
U
دراتش شهوت سوختن
ruts
U
مست شهوت شدن
passionately
U
بطور شهوت امیز
to provoke passion
U
شهوت انگیز بودن
Lust for power and riches.
U
شهوت قدرت وثروت
to gratify ones passions
U
شهوت رانی کردن
luscious
U
دلپذیر شهوت انگیز
burns
U
دراتش شهوت سوختن
infibulation
U
چفت کردن الت تناسلی برای جلوگیری از جماع
apomixis
U
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
lust
U
حرص واز شهوت داشتن
bawdry
U
شهوت پرستی
[غیر مصطلح]
lesbian
U
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
lesbians
U
وابسته به دفع شهوت یک زن با زن دیگر
voyeur
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
voyeurs
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
lesbianism
U
دفع شهوت زنی با زن دیگر
venery
U
شهوت پرستی خوشگذرانی جنسی
satyriasis
U
نعوظ یا شدت حس شهوت درمرد
to g. with passion
U
دراتش شهوت یاعشق سوختن
She is blinded by passion .
U
شهوت او را کور کرده است
lewd
U
ناشی از هرزگی شهوت پرست
sexier
U
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexiest
U
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
sexy
U
دارای تمایلات جنسی شهوت انگیز
he has a rage for money
U
برای گرد کردن پول شهوت
pornographic
U
وابسته به عکس یانوشته شهوت انگیز
She is passionately fond of tennis .
U
شهوت تنیس باز ی کردن دارد
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
peeper
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
peeping Tom
U
اطفا کننده شهوت بانگاه
[اصطلاح روزمره]
to pander any one's lust
U
وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com