English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
senior citizen U شهروند سالخورده
senior citizens U شهروند سالخورده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elderly U سالخورده
hoary U سالخورده
full of years U سالخورده
of mature years U سالخورده
stricken in years U سالخورده
worm eaten U سالخورده
in years U سالخورده
oldest U سالخورده
aged U سالخورده
old U سالخورده
senile U سالخورده
older U سالخورده
aging U سالخورده
decrepit U سالخورده و فرتوت
to grow in years U سالخورده شدن
the old U مردم سالخورده
superannuate U سالخورده شدن
grow in years U سالخورده شدن
elder statesmen U دولتمرد سالخورده
elder statesman U دولتمرد سالخورده
citizen U شهروند
national U شهروند
citizens U شهروند
citizen abroad U شهروند مقیم خارج
citizen U تبعه یک کشور شهروند
expatriate U شهروند مقیم خارج
non-resident citizen [American E] U شهروند غیر مقیم
citizens U تبعه یک کشور شهروند
expat [colloquial] U شهروند مقیم خارج
Chicano U شهروند امریکایی مکزیکی تبار
Chicanos U شهروند امریکایی مکزیکی تبار
As the debate unfolds citizens will make up their own minds. U در طول بحث شهروند ها خودشان تصمیم خواهند گرفت.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com