Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
aggradation
U
شن گرفتگی برنهاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sultriness
U
گرفتگی
stasis
U
گرفتگی
mud silting
U
گل گرفتگی
mugginess
U
گرفتگی
fouling
U
گرفتگی
unstuck
U
بی گرفتگی
decongestant
U
گرفتگی بر
mistiness
U
مه گرفتگی
melancholia
U
گرفتگی
blocking up
U
گرفتگی
inurement
U
خو گرفتگی
haziness
U
مه گرفتگی
decongestants
U
گرفتگی بر
mud filling
U
گل گرفتگی
addicts
U
: خو گرفتگی
addict
خو گرفتگی
eclipsing
U
گرفتگی
eclipses
U
گرفتگی
congestion
U
گرفتگی
spasm
U
گرفتگی
eclipsed
U
گرفتگی
eclipse
U
گرفتگی
crick
U
گرفتگی
spasms
U
گرفتگی
incurrence
U
تعلق گرفتگی
mant
U
زبان گرفتگی
lunar eclipse
U
ماه گرفتگی
inundation
U
سیل اب گرفتگی
mountain sickness
U
کوه گرفتگی
silting up
U
لای گرفتگی
sea sickness
U
دریا گرفتگی
roup
U
گرفتگی صدا
myoclonus
U
گرفتگی عضلانی
morphiomania
U
خو گرفتگی به مرفین
sand filling
U
ماسه گرفتگی
grubbiness
U
گرم گرفتگی
graphospasm
U
گرفتگی دست
cramp
U
گرفتگی عضلانی
cramp
U
گرفتگی عضله
cramps
U
گرفتگی عضلانی
cramps
U
گرفتگی عضله
fouling
U
جرم گرفتگی
writer's cramp
U
دست گرفتگی
coprostasis
U
شکم گرفتگی
fouling
U
لای گرفتگی
eclipse of sun
U
افتاب گرفتگی
eclipse of the sun
U
خورشید گرفتگی
birth mark
U
ماه گرفتگی
dust laden
U
خاک گرفتگی
cramp in the calf
U
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
cramp in the leg
U
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
systremma
[leg cramps]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the leg
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the calf
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
systremma
[leg cramps]
U
گرفتگی ساق پا
[پزشکی]
vaginismus
U
گرفتگی عضلات مهبل
contretemps
U
بدشانسی گرفتگی حالت
vaginism
U
گرفتگی عضلات مهبل
archer's paralysis
U
گرفتگی عضله کمانگیر
eclipse of the moon
U
ماه گرفتگی انخساف
aggradation
U
فراسازی ماسه گرفتگی
hoarseness
U
گرفتگی صدا یا سینه
obstructions
U
جلو گیری گرفتگی
obstruction
U
جلو گیری گرفتگی
opiumism
U
خو گرفتگی بکشیدن افیون
birthmark
U
علامت ماه گرفتگی بر بدن
iodism
U
خو گرفتگی زیاد در بکار بردن ید
birthmarks
U
علامت ماه گرفتگی بر بدن
clogging
U
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
scaliness
U
پوشیدگی از پولک یا فلس جرم گرفتگی
cramp in the calf
U
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
cramp in the leg
U
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
foghorns
U
شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
foghorn
U
شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
systremma
[leg cramps]
U
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضله پشت ساق پا
[پزشکی]
charley horse
U
کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
adenoid
U
عظم لوزهء حلقی گرفتگی بینی
charly horse
U
کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
cramps
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
fog dog
U
روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
blocking
U
گرفتگی مسیر جریان در تونل باد ناشی از موجهای ضربهای
In the long run fatty food makes your arteries clog up.
U
در دراز مدت مواد غذایی پر چربی باعث گرفتگی رگها می شوند .
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com