Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
telegnosis
U
شناخت غیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sibilline
U
غیبی
sibyl
U
غیبی
occult sciences
U
علوم غیبی
realising
[British]
U
شناخت
knowledge
U
شناخت
cognition
U
شناخت
cognisance
[British]
U
شناخت
gnosis
U
شناخت
realizing
U
شناخت
knowledge
U
شناخت
cognition
U
شناخت
understanding
U
شناخت
incognito
U
نا شناخت
recognition
U
شناخت
sentience
U
شناخت حسی
speech recogintion
U
شناخت کلام
psychognosis
U
شناخت روانی
cognizance need
U
نیاز شناخت
enviromental biology
U
بوم شناخت
epistemology
U
شناخت شناسی
ecology
U
بوم شناخت
acoustics
U
صوت شناخت
cosmology
U
کیهان شناخت
cosmologies
U
کیهان شناخت
kinematics
U
حرکت شناخت
logical cognition
U
شناخت منطقی
recognizably
U
شناخت پذیر
recognizable
U
شناخت پذیر
prerecognition hypothesis
U
فرضیه پیش شناخت
electrotechnology
U
شناخت صنعت برق
ocr
U
شناخت کاراکتر نوری
security cognizance
U
شناخت ازنظر صلاحیت
technology
U
حرفه شناسی شناخت دانشی
metrological
U
شناخت علم اوزان و مقیاسات
technologies
U
حرفه شناسی شناخت دانشی
system dynamics
U
شناخت اثرعوامل تغییر دهنده نظام
crystallography
U
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
rhythm method
U
روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
race condition
U
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
profession of arms
U
شناخت رسته ها اشنایی با رسته ها
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
spectrophotometry
U
اسپکتروفتومتر
[در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com