Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chandelier
U
شمع دان چند شاخه لوستر
chandeliers
U
شمع دان چند شاخه لوستر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchical communications system
U
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate
U
از شاخه به شاخه پریدن
[بازوپیمایی کردن]
lustre
U
لوستر
luster
U
لوستر
irradiancy
U
تابندگی لوستر
irradiance
U
تابندگی لوستر
gas olier
U
لوستر گازسوز
coronas
U
لوستر گرد
corona
U
لوستر گرد
cluster bomb
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster
U
لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs
U
لوستر چندشاخه شمش
clusters
U
لوستر چندشاخه شمش
ramify
U
شاخه شاخه شدن
branches
U
شاخه شاخه شدن
branch
U
شاخه شاخه شدن
forkedly
U
بطور شاخه شاخه
arborization
U
شاخه شاخه شدگی
dog leg
U
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate
U
چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg
U
شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
intersection leg
U
شاخه
ramus
U
شاخه
embranchment
U
شاخه
pinning
U
در شاخه
pin
U
در شاخه
variations
U
شاخه
variation
U
شاخه
three way
U
سه شاخه
bifurcation
U
شاخه
limb
U
شاخه
connection plug
U
دو شاخه
trifid
U
سه شاخه
acaulescent
U
بی شاخه
branch cutter
U
شاخه بر
plugs
U
دو شاخه
ramulous
U
شاخه شاخه
branch lines
U
شاخه
knag
U
ته شاخه
nib
U
شاخه
boughs
U
شاخه
bough
U
شاخه
nibs
U
شاخه
plug
U
دو شاخه
limbless
U
بی شاخه
branch line
U
شاخه
nid
U
شاخه
furcate
U
شاخه شاخه
plugging
U
دو شاخه
ramulose
U
شاخه شاخه
limbs
U
شاخه
trifurcation
U
سه شاخه
virga
U
شاخه
forking
U
سه شاخه
arm
U
شاخه
forking
U
شاخه
fork
U
سه شاخه
fork
U
شاخه
pinned
U
در شاخه
branch
U
شاخه
branches
U
شاخه
doddered
U
بی شاخه
Br
U
شاخه
fork of ... river
U
شاخه رودخانه ...
boughed
U
شاخه دار
branchy
U
شاخه دار
branching
U
شاخه گزینی
branchlet
U
شاخه کوچک
easing out line
U
شاخه شل کننده
branch
U
شاخه
[دانشی]
cable connector
U
دو شاخه کابل
field
U
شاخه
[دانشی]
area
U
شاخه
[دانشی]
disbranch
U
بی شاخه کردن
dog leg
U
شاخه فرعی
division
U
شاخه
[دانشی]
distributary
U
رود شاخه
line of business
U
شاخه پیشه
female plug
U
دو شاخه ماده
biramous
U
دارای دو شاخه
gray ramus
U
شاخه خاکستری
insessorial
U
شاخه نشین
secateur
U
شاخه قطع کن
Dont break that branch off.
U
آن شاخه رانشکن
spriggy
U
شاخه دار
subshrub
U
شاخه کوچک
three arm protractor
U
نقاله سه شاخه
twing
U
شاخه کوچک
twiggy
U
شاخه دار
tow level forked junction
U
دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction
U
دو شاخه دو ترازه
traverse leg
U
شاخه پیمایش
twigged
U
شاخه دار
ramify
U
شاخه بستن
intersection leg
U
شاخه یک همبر
viminal
U
شاخه دهنده
lamin
U
شاخه پردهای
lamina
U
شاخه پردهای
linear portion
U
شاخه خطی
outbranch
U
شاخه گستردن
passerine
U
شاخه نشین
provine
U
شاخه خوابانده
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
ramiform
U
شاخه مانند
ramify
U
شاخه دادن
triradiate
U
سه شاخه سه شعاعی
forked
U
شاخه دار
prongs
U
شاخه رودیانهر
branches
U
شاخه دراوردن
branch
U
شاخه دراوردن
twig
U
: شاخه کوچک
twigs
U
: شاخه کوچک
tuning fork
U
دو شاخه صوتی
coppice
U
شاخه زاد
tuning forks
U
دو شاخه صوتی
blind alley
U
شاخه بن بست
tributaries
U
شاخه رود
tributary
U
شاخه انشعاب
tributary
U
شاخه رود
sprout
U
جوانه شاخه
prong
U
شاخه رودیانهر
sprigs
U
شاخه کوچک
crotch
U
تیر دو شاخه
sprays
U
شاخه کوچک
crotches
U
تیر دو شاخه
spraying
U
شاخه کوچک
sprayed
U
شاخه کوچک
spray
U
شاخه کوچک
alleyways
U
شاخه ماز
grain
U
شاخه چنگال
alleys
U
شاخه ماز
alley
U
شاخه ماز
blind alleys
U
شاخه بن بست
coppices
U
شاخه زاد
sprig
U
شاخه کوچک
sprouted
U
جوانه شاخه
offshoots
U
شاخه نورسته
topper
U
شاخه زن سوهان
toppers
U
شاخه زن سوهان
battery charging plug
U
دو شاخه باتری پر کن
link
U
شاخه رابط
banana pin
U
دو شاخه رادیو
winging
U
شاخه شعبه
wing
U
شاخه شعبه
arborescent
U
شاخه مانند
affluent
U
شاخه رود
ramifications
U
شاخه شاخگی
bifurcate
U
دو شاخه شدن
ramification
U
شاخه شاخگی
offshoot
U
شاخه نورسته
sprouts
U
جوانه شاخه
tributaries
U
شاخه انشعاب
clusters
U
اویز چند شاخه
cluster bombs
U
اویز چند شاخه
strick
U
شاخه درخت کتان
sprit
U
جوانه یا شاخه کوچک
cluster bomb
U
اویز چند شاخه
bifurcation
U
تقسیم بدو شاخه
To cut off a branch .
U
شاخه ای را قطع کردن
twin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
two pin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
wind component
U
شاخه سمتی باد
utensil plug
U
دو شاخه وسایل برقی
tri corn
U
کلاه سه گوشه سه شاخه
tine
U
نوک شاخه یاسیخ
bayou
U
شاخه فرعی رودخانه
dog-leg
U
[شاخه فرعی پله]
leg
U
شاخه مسیر حرکت
layer
U
رگه شاخه خوابانده
legs
U
شاخه مسیر حرکت
percher
U
مرغ شاخه نشین
pricket
U
شمعدان شاخه دار
bifurcation
U
شکاف گاه شاخه
pruning knife
U
چاقوی شاخه زنی
cluster
U
اویز چند شاخه
hierarchical communications system
U
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
deadwood
U
شاخه خشکیده درخت
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
to lop off a branch
[from a tree]
U
شاخه ای را
[از درختی]
بریدن
layers
U
رگه شاخه خوابانده
lifting cart
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
unplug
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
pallet jack
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
unplugged
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
vimineous
U
دارای شاخه وترکههای خم شونده
pallet truck
U
جرثقیل دستی
[یا برقی]
با دو شاخه
unplugs
U
خارج کردن دو شاخه از سوکت
truncates
U
شاخه زدن ناقص کردن
branched chain structure
U
ساختار زنجیری شاخه دار
randie branching index
U
شاخص شاخه زنی رندیچ
truncate
U
شاخه زدن ناقص کردن
truncated
U
شاخه زدن ناقص کردن
truncating
U
شاخه زدن ناقص کردن
legs
U
خط واصل بین دو نقطه شاخه
candelabrum
U
شمع دان چند شاخه
divided magnetic circuit
U
مدار مغناطیسی چند شاخه
descending branch
U
شاخه نزولی مسیر گلوله
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
cultrated
U
بشکل چاقوی شاخه زنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com