English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
falchion U شمشیر کوتاه و پهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
curtal ax U شمشیر کوتاه وسنگین
curtle ax U شمشیر کوتاه وسنگین
Other Matches
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
bilbo U شمشیر
spurtle U شمشیر
bolo U شمشیر
spit U شمشیر
bilboa U شمشیر
spits U شمشیر
swords U شمشیر
sword U شمشیر
swordsman U شمشیر زن
blade U شمشیر
rapier U شمشیر دودم
steeling U شمشیر پولادی
blade U تیغه شمشیر
swordplay U فن شمشیر بازی
With a stork of the sword. U با ضرب شمشیر
steeled U شمشیر پولادی
swordfishes U شمشیر ماهی.
sabre cut U زخم شمشیر
steel U شمشیر پولادی
rapiers U شمشیر دودم
steels U شمشیر پولادی
handles U قبضه شمشیر
to carry sword U شمشیر جستن
sword fish U شمشیر ماهی
sword knot U شرابه شمشیر
swordlike U شمشیر مانند
swordsmanship U شمشیر بازی
swordsman U شمشیر باز
hilt U دسته شمشیر
hilts U دسته شمشیر
foible U تیغه شمشیر
foibles U تیغه شمشیر
handle U قبضه شمشیر
fences U شمشیر بازی
fence U شمشیر بازی
pommel U قبه شمشیر
sword cut U زخم شمشیر
tucker U شمشیر ساز
pommels U قبه شمشیر
sword cutter U شمشیر ساز
sword dance U رقص شمشیر
scabbard U غلاف شمشیر
claymore U شمشیر دودمه
at the point of the sword U بدم شمشیر
daito U شمشیر بزرگ
scabbards U غلاف شمشیر
baldric U بند شمشیر
gladiate U شمشیر مانند
foilsman U شمشیر باز
fencer U شمشیر باز
swordfish U شمشیر ماهی.
toledo U شمشیر ابدارمصنوع تولدو
stoccado U پرتاب با ضربه شمشیر
stoccata U پرتاب با ضربه شمشیر
scimitar U شمشیر هلالی شکل
academic assault شمشیر بازی نمایشی
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
fence U شمشیر بازی کردن
in line U شمشیر در وضع حمله
backsword U شمشیر یک لبهء برنده
fences U شمشیر بازی کردن
sword play U مهارت در بکارگیری شمشیر
point d'arret U نوک چنگالی شمشیر
foible U نیمی از شمشیر از وسط تانوک
weak U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
sabre cut U زخم شوشکه ضربه شمشیر
engagement U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
electric foil U شمشیر فویل با نوک برقدار
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
weaker U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
The pen is mightier than the sword. <proverb> U قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
weakest U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
foibles U نیمی از شمشیر از وسط تانوک
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
engagements U تماس دو تیفه شمشیر درگارد
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
partisans U شمشیر پهن ودسته بلند
partisan U شمشیر پهن ودسته بلند
partizan U شمشیر پهن ودسته بلند
weaknesses U ناحیه نزدیک نوک شمشیر
foin U فرو بردن شمشیر یا نیزه
guarding U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
fortes U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
guards U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
sabers U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
line of engagement U ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
binds U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
bind U کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
sabre U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
manipulators U گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
guard U کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
croise U عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
directors U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
director U مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
To behead ( decapitate ) someone . U کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
sabres U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
forte U نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
saber U شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
touch U برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
touches U برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
scimitar U شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
pommels U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
pommel U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
dubbed U باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dub U باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubs U باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
curtana U شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
glide U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided U حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
pygmy U قد کوتاه
pygmy U کوتاه
pigmy U کوتاه
curtal U کوتاه
miniatures U کوتاه
miniature U کوتاه
puny U قد کوتاه
pigmy U قد کوتاه
scut U دم کوتاه
of short duration U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
stunting U کوتاه
stunt U کوتاه
bas relif U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
stockiest U کوتاه
stocky U کوتاه
low U کوتاه
pigmies U کوتاه
succinct U کوتاه
stockier U کوتاه
pygmies U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
little U کوتاه
stunts U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
dumpy U کوتاه
shorter U کوتاه
shortest U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
down U کوتاه
short U کوتاه
synoptic U کوتاه
concise U کوتاه
dwarfish U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
curt U کوتاه ومختصر
poops U صدای کوتاه
pygmy U ادم کوتاه قد
in the short run U در کوتاه مدت
pigmies U ادم کوتاه قد
brief description U شرح کوتاه
pygmies U ادم کوتاه قد
scutter U دو باگامهای کوتاه
rack U چهارنعل کوتاه
razee U کوتاه کردن
chopped U گام کوتاه
idylls U قصیده کوتاه
short blast U بوق کوتاه
idylls U چکامه کوتاه
idyll U قصیده کوتاه
idyll U چکامه کوتاه
dwarf gallery U دالان کوتاه
corner-brace U حایل کوتاه
chiton U قبای کوتاه
poop U صدای کوتاه
pop U پاس کوتاه
wracked U چهارنعل کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com