Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
north westerly
U
شمال غربی
north-westerly
U
شمال غربی
north western
U
شمال غربی
north-western
U
شمال غربی
northwestern
U
شمال غربی
NW
U
شمال غربی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
north-west
U
شمال غربی در شمال غرب
north west
U
شمال غرب شمال غربی
northwest
U
شمال غرب شمال غربی
northwester
U
باد شمال غربی
northwester
U
طوفان شمال غربی
northwestwards
U
بطرف شمال غربی
piedmont
U
ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
troy
U
شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
Nahavand
U
شهر نهاوند
[در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
Other Matches
northing
U
عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
northeast
U
شمال شرقی شمال شرق
north-east
U
شمال شرقی در شمال شرق
north by cast
U
میان شمال و شمال شرقی
north east
U
شمال شرق شمال شرقی
north north east
U
میان شمال و شمال خاور
holarctic
U
وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
westerly
U
غربی
occidental
U
غربی
hesperian
U
غربی
western hemisphere
U
نیمکره غربی
south western
U
جنوب غربی
westernizing
U
غربی شدن
westernizing
U
غربی کردن
westernizes
U
غربی شدن
westernizes
U
غربی کردن
westernized
U
غربی شدن
westernized
U
غربی کردن
westernize
U
غربی شدن
westerly
U
باد غربی
northwestwards
U
روبشمال غربی
westernization
U
غربی شدن
westwork
U
بدنه غربی
wester
U
طوفان غربی
ind
U
هند غربی
Western Sahara
U
صحرای غربی
Wild West
U
ایالتهای غربی
wester
U
باد غربی
east elevation
U
نمای غربی
south-western
U
جنوب غربی
southwest
U
بادجنوب غربی
west country whipping
U
بست غربی
westernize
U
غربی کردن
westernised
U
غربی شدن
sou'westers
U
جنوب غربی
westernises
U
غربی کردن
westernmost
U
غربی ترین
westernises
U
غربی شدن
to lie east and west
U
شرقی غربی
westernised
U
غربی کردن
westernising
U
غربی کردن
westernising
U
غربی شدن
first world
U
واقع دراروپای غربی
southwestwards
U
بسوی جنوب غربی
libeccio
U
باد جنوب غربی
libecchio
U
باد جنوب غربی
Western Samoa
U
کشور ساموآی غربی
narthex
U
ایوان غربی کلیسا
atlantic
U
دریای محیط غربی
turk's capcactus
U
کاکتوس هند غربی
turk'shead
U
کاکتوس هند غربی
roaring forties
U
منطقه بادهای غربی
southwestward
U
بسوی جنوب غربی
southwesterner
U
اهل جنوب غربی
westernizes
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernised
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernized
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernises
U
تمدن غربی را پذیرفتن
westernizing
U
تمدن غربی را پذیرفتن
southwest
U
واقع در جنوب غربی
southwester
U
باد جنوب غربی
westernize
U
تمدن غربی را پذیرفتن
southwestern
U
واقع در جنوب غربی
westernising
U
تمدن غربی را پذیرفتن
western
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerner
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerns
U
غربی وابسته به مغرب یا باختر
jonah crab
U
خرچنگ بزرگ امریکای غربی
Ivory Coast
U
کرانهی مرکزی و غربی افریقا
Benin
U
کشور بنین در افریقای غربی
southwester
U
توفان یا تندباد جنوب غربی
GI
U
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
finlander
U
اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
GIs
U
انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
denier
U
نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
New World
U
نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
Cornish
U
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
harmattan
U
بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
khowar
U
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
st helena
U
جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
Indian style
U
[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
granger road
U
راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
west lndies
U
جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
northerly
U
شمال
north
U
در شمال
north
U
شمال
north
<adj.>
U
شمال
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
rio treaty
U
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
northwest
U
شمال باختری
epsilon bootis
U
رایت شمال
arctic
U
قطب شمال
the north pole
U
قطب شمال
northwardly
U
سوی شمال
northeastward
U
شمال شرقی
north-westerly
U
در شمال باختر
north-easterly
U
شمال شرقی
north wind
U
باد شمال
northeast
U
شمال خاوری
north easterly
U
شمال شرقی
northeastern
U
شمال شرقی
north east
U
در شمال خاور
north westerly
U
در شمال باختر
north east
U
شمال خاور
north west
U
شمال باختر
north-east
U
شمال شرق
compass north
U
شمال مغناطیسی
north
U
روبه شمال
true north
U
شمال جغرافیایی
arcturus
U
نگهبان شمال
true north
U
شمال واقعی
true north
U
شمال حقیقی
magnetic north
U
شمال مغناطیسی
north-west
U
شمال غرب
northerner
U
اهل شمال
northerners
U
اهل شمال
northbound
U
عازم شمال
northern
U
ساکن شمال
compass rose
U
شمال نما
north
U
باد شمال
north-eastern
U
رو به شمال شرق
North Pole
U
قطب شمال
northerly
U
به سمت شمال
grid north
U
شمال شبکه
north-eastern
U
از شمال خاوری
Libya
U
شمال افریقا
ina northerly direction
U
سوی شمال
c
U
سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
albanega
U
[دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
Flemish Mannerism
U
انقلاب شمال اروپا
northernmost
U
دورترین محل در شمال
north-eastern
U
به سوی شمال شرق
upstater
U
اهل شمال استان
NW
U
مخفف شمال غرب
northeastward
U
بطرف شمال شرقی
compass north
U
شمال قطب نما
northeastern
U
مربوط به شمال شرقی
northeaster
U
نسیم شمال شرقی
northeaster
U
باد شمال خاوری
north wester
U
باد شمال باختر
north light roof
U
بام شمال نور
north easter
U
باد شمال خاور
Arctic Circle
U
مدار قطب شمال
ice foot
U
دیواره یخ درنواحی شمال
ina northerly direction
U
بطرف شمال شمالا
Nordic
U
وابسته به شمال اروپا
norther
U
بیشتر بطرف شمال
smew
U
مرغابی شمال اروپاواسیا
magnetic north pole
U
قطب شمال مغناطیسی
celestial north pole
U
قطب شمال عالم
rubicon
U
رودی در شمال ایتالیا
northwards
U
بسوی شمال شمالا
northwardly
U
بطرف شمال شمالی
northward
U
بسوی شمال شمالا
western european union
U
ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
low dutch
U
زبان شمال المان و هلندی
barbary
U
کشوران اسلامی شمال افریقا
polar
U
وابسته به قطب شمال وجنوب
moor
U
اهل شمال افریقا مسلمان
moors
U
اهل شمال افریقا مسلمان
euroclidon
U
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
moored
U
اهل شمال افریقا مسلمان
lemmings
U
موش صحرایی قطب شمال
narwhal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
narwhale
U
نهنگ دریایی قطب شمال
arctic
U
وابسته بقطب شمال سرد
moorish
U
وابسته به اهالی شمال افریقا
uptown
U
واقع در محلات شمال شهر
steelhead
U
ماهی ازاد شمال امریکا
narwal
U
نهنگ دریایی قطب شمال
lemming
U
موش صحرایی قطب شمال
north-eastern
U
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
laplander
U
اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
The aircrafts was flying in a northerly direction.
U
هواپیما در جهت شمال حرکت می کرد
inkberry
U
درخت خاص شمال شرق امریکا
bald eagles
U
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
bald eagle
U
نوعی عقاب که در شمال امریکا زندگی میکند
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
white crappie
U
ماهی خوراکی نقره فام شمال امریکاcell
fox grape
U
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
declination
U
مقدار تفاوت بین شمال واقعی و مغناطیسی
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
gadwall
U
اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
Expressionism
U
[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
new england
U
نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
English style
U
[نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
Ditterling
U
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
gyrocompass
U
نوعی قطب نما که همواره شمال حقیقی را نشان میدهد
azimuth
U
نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
true track
U
تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
jackrabbit
U
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
wimp
U
آدم دست و پا چلفته
[شمال آلمان]
[خفت آور ]
[اصطلاحات نوجوانان]
marshall plan
U
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Hispano-Moresque
U
[سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
lapland
U
ناحیه شمال سوئدونروژ وفنلاند وشوروی که محل سکونت اقوام لاپ میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com