English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monometer U شعر یک وزنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
class U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classed U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classing U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
ounce U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ounces U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ton U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
tons U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
bushel U مقیاس وزنی است معادل 4پک
bushels U مقیاس وزنی است معادل 4پک
weighted U وزنی
weightlessness U بی وزنی
blank verse U شعر بی قافیه پنج وزنی
division U گروه وزنی
divisions U گروه وزنی
arrhythmic U بی وزنی
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
available payload U فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
bantamweight U مقیاس وزنی درحدود 811پوند
barleycorn U مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
daedman U مهار وزنی
equiponderance U هم وزنی
gravimetric analysis U تجزیه وزنی
gravimetric factor U ضریب وزنی
gravimetrical analysis U تجزیه وزنی
gravity abutment U گرانپایه وزنی
gravity arch dam U سد قوسی وزنی
gravity battery U باتری وزنی
gravity dam U سد وزنی
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
gravity drop U زنگ احضار وزنی
gravity spillway dam U سد سرریز وزنی
gravity wall U دیوار وزنی
h does not w.much U چندان وزنی ندارد
hexameter U شعر شش وتدی یا شش وزنی
hexametric U شش وزنی
hollow gravity dam U سد تهیده وزنی
imponderability U بی وزنی غیر محسوسی
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
masonry weir U بند بنایی وزنی
massive arch dam U سد قوسی وزنی
metric hundredweight U واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
pottle U پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
quintal U واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
scaleweight U وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
tandem roller U غلطک وزنی پشت سر هم
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
tetrameter U چهار وزنی
weigh batcher U اندازه گیر وزنی
weight average degree of polymerization U میانگین وزنی درجه بسپارش
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
weight function U تابع وزنی
weight percent U درصد وزنی
weighted average U میانگین وزنی
weighted average U متوسط وزنی
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
weighted mean U میانگین وزنی
weighted score U نمره وزنی
weighting coefficient U ضریب وزنی
To bear heavy expenses. U سرب فلز سنگین وزنی است
warp-weighd loom U دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com