Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
claimant agency
U
شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quartermaster general
U
رئیس کل کارپردازی ارتش
commissariats
U
اداره خوار و بار و کارپردازی ارتش کلانتری
commissariat
U
اداره خوار و بار و کارپردازی ارتش کلانتری
section
U
شعبه
apparatus
U
شعبه
branch
U
شعبه
branches
U
شعبه
offshoots
U
شعبه
offshoot
U
شعبه
sections
U
شعبه
chapters
U
شعبه
lines
U
شعبه
line
U
شعبه
chapter
U
شعبه
member
U
شعبه
members
U
شعبه
prongs
U
شعبه
prong
U
شعبه
branch office
U
شعبه
embranchment
U
شعبه
end office
U
شعبه جز
filial
U
شعبه
substation
U
شعبه
succursal
U
شعبه
agency of communications
U
شعبه ارتباطات
operating agency
U
شعبه عامل
lodges
U
شعبه فراماسون ها
agency
U
اژانس شعبه
agencies
U
اژانس شعبه
branch of a company
U
شعبه شرکت
branch office
U
دفتر شعبه
major activity
U
شعبه اصلی
member
U
شعبه بخش
members
U
شعبه بخش
subclass
U
شعبه فرعی
frith
U
شعبه رود
lodged
U
شعبه فراماسون ها
lodge
U
شعبه فراماسون ها
annexes
U
شعبه فرعی
branches
U
شعبه زدن
branch
U
شعبه زدن
branches
U
شعبه رشته
annex
U
شعبه فرعی
headquarters
U
شعبه اصلی
dichotomy
U
انشعاب به دو شعبه
dichotomies
U
انشعاب به دو شعبه
annexing
U
شعبه فرعی
branch
U
شعبه رشته
apparatus
U
شعبه حزب
executive agent
U
شعبه اجرایی
winging
U
شاخه شعبه
dichotomization
U
دو شعبه کردن
departments
U
قسمت شعبه
department
U
قسمت شعبه
executing agency
U
شعبه اجرایی
wing
U
شاخه شعبه
departmentalize
U
چند شعبه کردن
arm
U
شعبه جنگ افزار
distributary
U
انشعابی شعبه رود
subhome office
U
شعبه دفتر اصلی
subhome office
U
شعبه اصلی یک اداره
army post office
U
شعبه پستی نیروی زمینی
coordinated procurement assigness
U
شعبه مسئول خرید کلی اماد
troche
U
قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
commissary store annex
U
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
extension
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
apparatus
U
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
extensions
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
army general staff
U
ستاد عمومی ارتش
general issue
U
تدارکات عمومی ارتش
criminal investigation
U
شعبه بازجویی جنایی تحقیقات جنایی
army genetal classification test
U
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
agct
U
ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
headquarters
U
شعبه مرکزی اداره مرکزی
eco-branch
U
شعبه زیست بوم
[شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
gl
U
مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
supply department
U
کارپردازی
commissarial
U
کارپردازی
claimant agency
U
اداره کارپردازی
commissariats
U
اداره کارپردازی وخواربارارتش
commissariat
U
اداره کارپردازی وخواربارارتش
issue commissary
U
کارپردازی یادفتر توزیع
subsistence department
U
اداره کارپردازی وخواربارارتش
army of occupation
U
ارتش فاتح ارتش اشغالگر
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
in service
U
درخدمت ارتش در ارتش
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
adopted types
U
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
judge advocate general
U
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
paymaster general
U
رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
transfer equipment
U
تجهیزات
equipments
U
تجهیزات
equipment
U
تجهیزات
accouterments
U
تجهیزات
instrumentation
U
تجهیزات
materiel
U
تجهیزات
acoutrement
U
تجهیزات
appliances
U
تجهیزات
appliance
U
تجهیزات
fixture
U
تجهیزات
rigs
U
تجهیزات
rigged
U
تجهیزات
accouterment
U
تجهیزات
parrot
U
تجهیزات ای اف اف
parroted
U
تجهیزات ای اف اف
parroting
U
تجهیزات ای اف اف
rig
U
تجهیزات
parrots
U
تجهیزات ای اف اف
device
U
تجهیزات
devices
U
تجهیزات
radar equipment
U
تجهیزات رادار
protective equipment
U
تجهیزات حفافتی
technical equipment
U
تجهیزات فنی
machine equipment
U
تجهیزات ماشین
illuminating device
U
تجهیزات روشنایی
peripheral equipment
U
تجهیزات جنبی
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
mechanical equipment
U
تجهیزات مکانیکی
output equipment
U
تجهیزات خروجی
outfit
U
تجهیزات حفاری
handling equipment
U
تجهیزات بار
switching device
U
تجهیزات سوئیچینگ
electric equipment
U
تجهیزات الکتریکی
ancillary equipment
U
تجهیزات جانبی
ancillary equipment
U
تجهیزات پیرامونی
plants
U
تجهیزات کارگاه
auxiliary equipment
U
تجهیزات کمکی
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
plant
U
تجهیزات کارگاه
auxiliary equipment
U
تجهیزات جانبی
cryptoequipment
U
تجهیزات رمز
critical materials
U
تجهیزات مهم
capital equipments
U
تجهیزات سرمایهای
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
garage equipment
U
تجهیزات گاراژ
telephone equipment
U
تجهیزات تلفن
outfits
U
تجهیزات حفاری
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
turning attachment
U
تجهیزات تراشکاری
ventilating equipment
U
تجهیزات تهویه
war material
U
تجهیزات جنگی
mobilization
U
تجهیزات قوا
accessory equipment
U
تجهیزات یدکی
equipment logbook
U
دفتر تجهیزات
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
die sinking attachment
U
تجهیزات فرز حدیده
measuring device
U
تجهیزات اندازه گیری
honing equipment
U
تجهیزات سنگ زنی
equipment logbook
U
دفترچه خدمتی تجهیزات
grinding attachment
U
تجهیزات سنگ سمباده
shuttles
U
بردن افرادو تجهیزات
mobile lubricating equipment
U
تجهیزات روغنکاری متحرک
shuttled
U
بردن افرادو تجهیزات
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
shuttle
U
بردن افرادو تجهیزات
accoutre
U
با تجهیزات اماده نمودن
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
cam turning attachment
U
تجهیزات تراش بادامک
basic end item
U
تجهیزات ووسایل اولیه
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
defense articles
U
اماد و تجهیزات دفاعی
data terminal equipment
U
تجهیزات ترمینال داده
panoply
U
تجهیزات و ارایش کامل
ingot conveying device
U
تجهیزات انتقال شمش
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
induction melting equipment
U
تجهیزات ذوب القائی
forming attachment
U
تجهیزات تراش پروفیل
nitriting equipment
U
تجهیزات ازت دهی
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
precision measuring equipment
U
تجهیزات سنجش دقیق
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
table of organization and equipment (toe
U
جدول سازمان و تجهیزات
producer durable equipment
U
تجهیزات با دوام تولیدی
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
arsenal
U
ساختمان تجهیزات نظامی
paint spraying equipment
U
تجهیزات رنگ پاشی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com