Perdic | شعاع خمیدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 180 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	radius of curvature U	شعاع خمیدگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	batters U	خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
	batter U	خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
	actinoid U	دارای شعاع مانند شعاع
	downstream radius of crest U	شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
	point of no return U	نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
	nutation U	خمیدگی
	camber U	خمیدگی
	riffle U	خمیدگی
	riffled U	خمیدگی
	torility U	خمیدگی
	cambers U	خمیدگی
	aclinic U	بی خمیدگی
	trepan U	خمیدگی
	loops U	خمیدگی
	looped U	خمیدگی
	loop U	خمیدگی
	bent U	خمیدگی خم
	flection U	خمیدگی
	riffles U	خمیدگی
	riffling U	خمیدگی
	beam deflection U	خمیدگی
	introflexion U	خمیدگی
	curvature U	خمیدگی
	pulling U	خمیدگی
	bending U	خمیدگی
	recumbency U	خمیدگی
	resupination U	خمیدگی
	stoops U	خمیدگی
	stooping U	خمیدگی
	stooped U	خمیدگی
	stoop U	خمیدگی
	flexion U	خمیدگی
	flexure U	خمیدگی
	deflections U	خمیدگی
	incurve U	خمیدگی
	sag U	خمیدگی
	sagged U	خمیدگی
	sags U	خمیدگی
	deflection U	خمیدگی
	inturn U	خمیدگی
	tucking U	خمیدگی بدن
	bend U	زانویه خمیدگی
	curvature of space-time U	خمیدگی فضازمان
	raking U	خمیدگی شیب
	offsetting U	چین خمیدگی
	curvature of space U	خمیدگی فضا
	rakes U	خمیدگی شیب
	tucks U	خمیدگی بدن
	rake U	خمیدگی شیب
	tuck U	خمیدگی بدن
	centre of crest circle U	مرکز خمیدگی
	pliability U	قابلیت خمیدگی
	flexture action U	اثر خمیدگی
	offset U	چین خمیدگی
	inflexion U	خم سازی خمیدگی
	electron diffraction U	خمیدگی الکترون
	inflexions U	خم سازی خمیدگی
	inflections U	خم سازی خمیدگی
	inflection U	خم سازی خمیدگی
	lordosis U	خمیدگی ستون فقرات
	arch center for crest U	مرکز خمیدگی ستیغ
	bend U	شرایط خمیدگی زانویی
	crankle U	خمیدگی پیچ وخم
	curvature U	خمیدگی [ریاضی] [فیزیک]
	point of contraflexion U	نقطه تغییر خمیدگی
	camber U	قوزیا خمیدگی اندک
	incurvation U	خمیدگی سوی درون
	cambers U	قوزیا خمیدگی اندک
	inclining U	خمیدگی بجلو و پایین
	deflection of cantilever beam U	خمیدگی در تیراهن ازاد
	outcurve U	انحنا یا خمیدگی بطرف خارج
	radius of curvature U	شعاع خم
	rayless U	بی شعاع
	beams U	شعاع
	beam U	شعاع
	radius U	شعاع
	ray U	شعاع
	mean radius U	شعاع میانه
	nuclear radius U	شعاع هسته
	radius of action U	شعاع عمل
	main beam U	شعاع اصلی
	triradiate U	دارای سه شعاع
	ionic radius U	شعاع یونی
	within a radius of .kilometre U	تا شعاع 6 کیلومتر
	light ray U	شعاع نور
	light beam U	شعاع نور
	ionic ray U	شعاع یونی
	radius of a well U	شعاع یک چاه
	stellate U	شعاع دار
	radius of giration U	شعاع چرخش
	radius of curvature U	شعاع انحناء
	radius of giration U	شعاع ژیراسیون
	radius of curvatupe U	شعاع انحناء
	radius of action U	شعاع اثر
	radius of influence U	شعاع تاثیر
	radius gage U	شابلون شعاع
	radiometer U	شعاع سنج
	radially U	شعاع وار
	radial of a well U	شعاع یک چاه
	radius of intrados U	شعاع درونسو
	radius vector U	شعاع حامل
	schwarzschild radius U	شعاع شوارتزشیلد
	semidiameter U	شعاع دایره
	short swing U	پیچهای با شعاع کم
	radius of extrados U	شعاع برونسو
	short-range U	با شعاع عمل کم
	short range U	با شعاع عمل کم
	covalent radius U	شعاع کووالانسی
	corner radius U	شعاع کنج
	casualty radius U	شعاع تلفات
	bohr radius U	شعاع بور
	average radius U	شعاع میانگاه
	atomic radius U	شعاع اتمی
	atomic radius U	شعاع اتم
	an incident ray U	شعاع ساقط
	radius U	شعاع عملیات
	radius U	شعاع دایره
	radiating U	شعاع افکندن
	radiates U	شعاع افکندن
	radiated U	شعاع افکندن
	average radius U	شعاع میانه
	gyoradius U	شعاع چرخش
	radiate U	شعاع افکندن
	image ray U	شعاع تصویر
	hydraulic radius U	شعاع هیدرولیک
	electron beam U	شعاع الکترون
	effective radius U	شعاع موثر
	radius of gyration U	شعاع چرخش
	destruction radius U	شعاع تخریب مین
	radius of convergence U	شعاع همگرایی [ریاضی]
	very short U	شعاع عمل خیلی کم
	very long U	شعاع عمل زیاد
	van der waals radius U	شعاع وان در والس
	light beam recorder U	ثبات شعاع نور
	intermediate range U	با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
	sea room U	شعاع مانور دریایی
	wood ray U	شعاع اوندی چوبی
	light ray bending U	انحراف شعاع نور
	damage radius U	شعاع منطقه خسارت
	damage radius U	شعاع خطر مین
	double beam U	شعاع مضاعف نور
	medium range U	با شعاع عمل متوسط
	casualty radius U	شعاع تولید تلفات
	effective radius of a well U	شعاع موثر چاه
	pencilled U	پرتوی شعاع دار
	searchlight sonar U	سونار شعاع باریک
	radiant U	شعاع گستر درخشان
	visibility range U	شعاع عمل دیدبانی یا دید
	long distance U	با شعاع عمل زیاد طولانی
	long-distance U	با شعاع عمل زیاد طولانی
	cruising range U	شعاع عمل هواپیما یا کشتی
	pi U	نسبت پیرامون به شعاع دایره
	pencil beam U	شعاع نور بسیار باریک
	sea room U	شعاع عمل دریایی ازاد
	spherical coordinate system [with constant radius] U	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]
	supporting range U	شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
	isodose U	دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
	vectors U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	vectorial U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	vector U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	angle of incidence U	زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
	intruder U	هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
	intruders U	هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
	ranged U	تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
	range U	تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
	ranges U	تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
	glideslope U	شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
	bend allowance U	فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
	ogive U	شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
	radius of integration U	شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
	occupational disease U	امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
	beam U	عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
	beams U	عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
	minimum range U	حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
	buckled U	زانو شدن خمیدگی زانو
	buckles U	زانو شدن خمیدگی زانو
	buckle U	زانو شدن خمیدگی زانو
	hydraulic radius U	شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
	court style U	سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]