Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radius of curvature
U
شعاع خم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ray
U
شعاع
long distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
pencilled
U
پرتوی شعاع دار
intruder
U
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruders
U
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
beam
U
شعاع
beam
U
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beams
U
شعاع
beams
U
عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
range
U
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranged
U
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranges
U
تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
short range
U
با شعاع عمل کم
short-range
U
با شعاع عمل کم
radiate
U
شعاع افکندن
radiated
U
شعاع افکندن
radiates
U
شعاع افکندن
radiating
U
شعاع افکندن
radiant
U
شعاع گستر درخشان
vector
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vectors
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
pi
U
نسبت پیرامون به شعاع دایره
radius
U
شعاع
radius
U
شعاع دایره
radius
U
شعاع عملیات
actinoid
U
دارای شعاع مانند شعاع
an incident ray
U
شعاع ساقط
angle of incidence
U
زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
atomic radius
U
شعاع اتم
atomic radius
U
شعاع اتمی
average radius
U
شعاع میانه
average radius
U
شعاع میانگاه
bend allowance
U
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
bohr radius
U
شعاع بور
casualty radius
U
شعاع تولید تلفات
casualty radius
U
شعاع تلفات
corner radius
U
شعاع کنج
covalent radius
U
شعاع کووالانسی
cruising range
U
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
damage radius
U
شعاع خطر مین
damage radius
U
شعاع منطقه خسارت
destruction radius
U
شعاع تخریب مین
double beam
U
شعاع مضاعف نور
downstream radius of crest
U
شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
effective radius
U
شعاع موثر
effective radius of a well
U
شعاع موثر چاه
electron beam
U
شعاع الکترون
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
gyoradius
U
شعاع چرخش
radius of gyration
U
شعاع چرخش
hydraulic radius
U
شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
hydraulic radius
U
شعاع هیدرولیک
image ray
U
شعاع تصویر
intermediate range
U
با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
ionic radius
U
شعاع یونی
ionic ray
U
شعاع یونی
isodose
U
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
light beam
U
شعاع نور
light beam recorder
U
ثبات شعاع نور
light ray
U
شعاع نور
light ray bending
U
انحراف شعاع نور
main beam
U
شعاع اصلی
mean radius
U
شعاع میانه
medium range
U
با شعاع عمل متوسط
minimum range
U
حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
nuclear radius
U
شعاع هسته
ogive
U
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
pencil beam
U
شعاع نور بسیار باریک
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
radial of a well
U
شعاع یک چاه
radially
U
شعاع وار
radiometer
U
شعاع سنج
radius gage
U
شابلون شعاع
radius of a well
U
شعاع یک چاه
radius of action
U
شعاع عمل
radius of action
U
شعاع اثر
radius of curvatupe
U
شعاع انحناء
radius of curvature
U
شعاع انحناء
radius of curvature
U
شعاع خمیدگی
radius of extrados
U
شعاع برونسو
radius of giration
U
شعاع چرخش
radius of giration
U
شعاع ژیراسیون
radius of influence
U
شعاع تاثیر
radius of integration
U
شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
radius of intrados
U
شعاع درونسو
radius vector
U
شعاع حامل
rayless
U
بی شعاع
schwarzschild radius
U
شعاع شوارتزشیلد
sea room
U
شعاع عمل دریایی ازاد
sea room
U
شعاع مانور دریایی
searchlight sonar
U
سونار شعاع باریک
semidiameter
U
شعاع دایره
short swing
U
پیچهای با شعاع کم
stellate
U
شعاع دار
supporting range
U
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده
triradiate
U
دارای سه شعاع
van der waals radius
U
شعاع وان در والس
vectorial
U
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
very long
U
شعاع عمل زیاد
Other Matches
within a radius of .kilometre
U
تا شعاع 6 کیلومتر
radius of convergence
U
شعاع همگرایی
[ریاضی]
wood ray
U
شعاع اوندی چوبی
very short
U
شعاع عمل خیلی کم
visibility range
U
شعاع عمل دیدبانی یا دید
spherical coordinate system
[with constant radius]
U
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
court style
U
سبک کورت
[دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com