English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
follow on U شروع دور دوم بازی کریکت
follow-on U شروع دور دوم بازی کریکت
follow-ons U شروع دور دوم بازی کریکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maiden over U بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
all out U پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
batting average U میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
crickets U بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
cricket U بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
opener U هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
outfield U محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
start up <idiom> U بازی را شروع کردن
gambits U شروع بازی شطرنج
gambit U شروع بازی شطرنج
field U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fielded U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields U توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
penalty bully U شروع بازی پس ازخطای پنالتی
tee shot U ضربه از نقطه شروع بازی گلف
technical foul U خطای شروع بازی واترپولو پیش ازاعلام داور
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
start off U شروع کردن شروع شدن
willow U چوب کریکت
willows U چوب کریکت
cricket field U زمین کریکت
cricketers U بازیگر کریکت
cricketer U بازیگر کریکت
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
take a wicket U سوزاندن توپزن کریکت
stumps U سوزاندن توپزن کریکت
creases U قسمتی از زمین کریکت
creased U قسمتی از زمین کریکت
stump U سوزاندن توپزن کریکت
crease U قسمتی از زمین کریکت
stumped U سوزاندن توپزن کریکت
creasing U قسمتی از زمین کریکت
stumping U سوزاندن توپزن کریکت
bat U چوب کریکت ضربه
bats U چوب کریکت ضربه
batted U چوب کریکت ضربه
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
stumping U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
night watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
outfield U موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
infield U نقاط توپگیری در زمین کریکت
stumped U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stump U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
centurian U بازیگر 001 امتیازی کریکت
stumps U هر کدام از سه میله عمودی کریکت
night-watchman U توپزن پایان مسابقه کریکت
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
night-watchmen U توپزن پایان مسابقه کریکت
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
short leg U توپگیر بین دو میله کریکت
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
third man U محل توپگیر دور از توپزن کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
infield U محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
wrong un U پرتاب توپ پیچ دار کریکت
yorked U توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
Test match U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test matches U مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
initiation U شروع کار شروع
back lift U حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
stick U هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
put the ball on the floor U به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
attacks U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked U فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
jerked U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerks U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerk U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
jerking U پرتاب غیرمجاز توپ کریکت بالازدن وزنه از روی سینه
fields U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded U جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
pull shot U ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
widest U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider U توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
right of begin U حق شروع
beginnings U شروع
openings U شروع
opening U شروع
Redo it. Do it over again. U از سر شروع کن
get-go <idiom> U شروع
inchoation U شروع
incipience or ency U شروع
kick-off <idiom> U شروع
open fire U شروع
kick off U شروع
beginning U شروع
onset U شروع
inception U شروع
proceed with deliberations U شروع مذاکرات
get off on the wrong foot <idiom> U بد شروع کردن
put in hand U شروع کردن
origin U نقطه شروع
restart U شروع دوباره
restart U شروع مجدد
come to <idiom> U شروع کاری
rise and shine U شروع بیداری
origins U نقطه شروع
get one's feet wet <idiom> U شروع کردن
beginning of negotiations U شروع مذاکره
valuing U نقط ه شروع
values U نقط ه شروع
value U نقط ه شروع
sorties U شروع حرکت
sortie U شروع حرکت
doziest U شروع به فسادکرده
burgeoning U شروع برشدکردن
burgeon U شروع برشدکردن
burgeoned U شروع برشدکردن
burgeons U شروع برشدکردن
resumption U تجدید شروع
alphas U اغاز شروع
scratch line U خط شروع مسابقه
germinate U شروع به رشدکردن
initial U نقط ه شروع
start signal U علامت شروع
starting block U سکوی شروع
starting gate U دروازه شروع
starting platform U سکوی شروع
streek U شروع کردن
initialed U نقط ه شروع
to strike into U شروع کردن
initialing U نقط ه شروع
initialled U نقط ه شروع
tee off U شروع کردن
zeros U محل شروع
zeroes U محل شروع
zero U محل شروع
initialling U نقط ه شروع
initials U نقط ه شروع
start of taxt U شروع متن
start of heading U شروع عنوان
set in U شروع کردن
set out U شروع بکارکردن
germinated U شروع به رشدکردن
germinates U شروع به رشدکردن
germinating U شروع به رشدکردن
began U شروع کرده
alpha U اغاز شروع
outbreaks U شروع حادثه
starters U شروع کننده
warm start U شروع گرم
starter U شروع کننده
splash line U خط شروع غواصی
outbreak U شروع حادثه
start bit U بیت شروع
trig U خط شروع مسابقه
start element U عنصر شروع
start key کلید شروع
terminus a que U نقطه شروع
hash mark U خط شروع مسابقه
commencer U شروع کننده
cold start U شروع سرد
kick off U شروع حمله
touch off <idiom> U شروع کاری
take up <idiom> U شروع کردن
take up <idiom> U شروع یک سرگرمی
take on <idiom> U شروع به همکاری
launch an attack U شروع حمله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com