Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
penal clause
U
شرط وجه التزام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
penalties
U
تاوان وجه التزام
penalty
U
تاوان وجه التزام
assume
U
التزام
assumes
U
التزام
commitment
U
التزام
commitments
U
التزام
collateral
U
وجه التزام
pledge
U
متعهد شدن التزام دادن
pledge
U
التزام سپردن
pledged
U
متعهد شدن التزام دادن
pledged
U
التزام سپردن
pledges
U
متعهد شدن التزام دادن
pledges
U
التزام سپردن
pledging
U
متعهد شدن التزام دادن
pledging
U
التزام سپردن
deposition
U
درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
depositions
U
درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
liabilities
U
التزام
liability
U
التزام
probationary
U
وابسته به التزام
warranties
U
التزام
warranty
U
التزام
sponsor
U
التزام دهنده حامی
sponsoring
U
التزام دهنده حامی
sponsors
U
التزام دهنده حامی
engagement
U
التزام
engagements
U
التزام
obligation
U
التزام
obligations
U
التزام
undertaking
U
التزام
requirement
U
ایجاب التزام
consideration
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
considerations
U
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
parole
U
التزام گرفتن
parole
U
التزام قول گرفتن
parole
U
التزام
paroled
U
التزام گرفتن
paroled
U
التزام قول گرفتن
paroled
U
التزام
paroles
U
التزام گرفتن
paroles
U
التزام قول گرفتن
paroles
U
التزام
paroling
U
التزام گرفتن
paroling
U
التزام قول گرفتن
paroling
U
التزام
assunption
U
التزام
be on the parole
U
با دادن التزام ازاد شدن
being bound over
U
التزام
bind over
U
التزام گرفتن
bind over
U
التزام گرفتن از
give an undertaking
U
التزام دادن
liquidated damages
U
وجه التزام
nude contruct
U
قرارداد بدون وجه التزام تخلف
penal clause
U
وجه التزام
quasi contract
U
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
recognizance
U
التزام
recognizance
U
التزام نامه
to be bound over
U
التزام دادن
to release on parole
U
با قید التزام رها کردن باگرفتن قول شرف رها کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com