English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it was stipulated that U شرط شد که تصریح شد که
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
statement U ادعاء تصریح
statements U ادعاء تصریح
specifies U تصریح کردن
specifies U معین کردن تصریح کردن
specify U تصریح کردن
specify U معین کردن تصریح کردن
specifying U تصریح کردن
specifying U معین کردن تصریح کردن
affirmation U تصریح
affirmations U تصریح
definite U تصریح شده صریح
stipulation U تصریح
restate U تصریح کردن
restated U تصریح کردن
restates U تصریح کردن
restating U تصریح کردن
reiterate U تصریح کردن
reiterated U تصریح کردن
reiterates U تصریح کردن
reiterating U تصریح کردن
stipulate U پیمان بستن تصریح کردن
stipulate U تصریح کردن
stipulates U پیمان بستن تصریح کردن
stipulates U تصریح کردن
stipulating U پیمان بستن تصریح کردن
stipulating U تصریح کردن
affirmed U اثبات کردن تصریح کردن
affirming U اثبات کردن تصریح کردن
affirms U اثبات کردن تصریح کردن
specified U تصریح شده
specification U تصریح
reiteration U تصریح
protestation U تصریح
protestations U تصریح
asseverate U بطور جدی افهار کردن تصریح کردن
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
definitude U تصریح
open verdict U رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
open vertict U رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
specifier U تصریح کننده
speciosity U تصریح
stipulator U تصریح کننده
superfix U تصریح
affirm U تصریح کردن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com