English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
asteroid U شبیه ستاره
asteroids U شبیه ستاره
astral U شبیه ستاره
stellar U شبیه ستاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
stellular U شبیه ستاره کوچک
Other Matches
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star U ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star U ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets U ستاره سیار ستاره بخت
planet U ستاره سیار ستاره بخت
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
concentrator U وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform U ستاره وار ستاره وش
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
starred U ستاره
stellar U پر ستاره
stars U ستاره
starless U بی ستاره
asterisks U ستاره
aster U ستاره
star U ستاره
asterisk U ستاره
d. star U ستاره جفتی
fixed star U ستاره ثابت
gaint star U ستاره غول
stellar U ستاره وار
neutron star U ستاره نوترونی
astronomer U ستاره شناس
north star U ستاره قطبی
north star U ستاره شمالی
asterisks U نشان ستاره
nova U فانی ستاره
finger fish U ستاره دریایی
farsi be engilisi U ارایشگاه ستاره
asterisk U نشان ستاره
neptune U ستاره نپتون
pluto U ستاره پلوتو
polaris U ستاره قطبی
pulsating star U ستاره تپنده
starfish U ستاره دریایی
morning star U ستاره بامدادی
y network U شبکه ستاره
y winding U اتصال ستاره
mars U ستاره مریخ
lodestar U ستاره راهنما
lodestar U ستاره قطبی
rolling stone <idiom> U ستاره سهیل
polaris U ستاره جدی
loadstar U ستاره راهنما
loadstar U ستاره قطبی
proto star U پیش ستاره
morning star U ستاره صبح
y connection U اتصال ستاره
multiple star U ستاره چندگانه
georgium sidus U ستاره جرج
astrologers U ستاره شناس
astrologer U ستاره شناس
uranus U ستاره اورانوس
goats U ستاره جدی
goat U ستاره جدی
sea nettle U ستاره دریای
vesper U ستاره غروب
lodestaror load U ستاره قطبی
comets U ستاره گیسودار
hesper U ستاره مغرب
hesperus U ستاره شام
Jove U ستاره مشتری
sabaism U ستاره پرستی
Pole Star U ستاره قطبی
moring star U ستاره بامداد
shooting star U ستاره ثاقب
sea pad U ستاره دریایی
starlike U ستاره مانند
pip U ستاره سردوش
pipped U ستاره سردوش
pipping U ستاره سردوش
pips U ستاره سردوش
starlet U ستاره کوره
starlet U ستاره کوچک
shooting stars U ستاره ثاقب
star spangled U ستاره نشان
star voltage U ولتاژ ستاره
star spangled U مزین به ستاره
y voltage U ولتاژ ستاره
star washer واشر ستاره ای
star bit U بیت ستاره
day star U ستاره بامداد
daystar U ستاره بامداد
star finder U ستاره یاب
polestar U ستاره قطبی
camelopard U ستاره زرافه
lucifer U ستاره بامدادی
star connection U اتصال ستاره
dwarf star U ستاره کوتوله
evening star U ستاره شامگاهی
lunette U ستاره صغیر
an infinitude of stars U تعدادنامحدودی ستاره
supergaint U ستاره ابرغول
astronmer U ستاره شناس
astronavigation U ستاره نوردی
asteroidal U مانند ستاره
comet U ستاره گیسودار
asterism U نشان ستاره
asterial U ستاره شکل
hexagram U ستاره شش وجهی
cameleopardalis U ستاره زرافه
companion U ستاره ندیم
stellate U ستاره مانند
planetesimal U کوچک ستاره
astronomers U ستاره شناس
stelliform U بشکل ستاره
medusa U ستاره دریایی
star crossed U دارای ستاره نحس
azimuth U ازیموت ستاره السمت
stardom U ستاره شدن سینماوغیره
twinkling U چشمک زدن ستاره
all-star U تیم تمام ستاره
all star U تیم تمام ستاره
asterisks U با ستاره نشان کردن
asterisk U با ستاره نشان کردن
blazing star U ستاره دنباله دار
stellify U بشکل ستاره درامدن
starfinder U دستگاه ستاره یاب
star of bethlehem U ستاره بیت اللحم
star globe U ستاره یاب کروی
caster U ستاره اول دو پیکر
campaign star U نشان جنگی ستاره
star delta switch U کلید ستاره مثلث
bronze star medal U مدال ستاره برنز
stellify U بشکل ستاره دراوردن
syzygy U استقرارسه ستاره در خط مستقیم
receptors U ستاره مساعد گیرنده
starlight U وابسته بنور ستاره
lucky star <idiom> U ستاره بخت واقبال
pulsating star U ستاره ضربان دار
regulus U ستاره قلب الاسد
he can read the sky U ستاره شناس است
receptor U ستاره مساعد گیرنده
Dingbat U نوشتاری که حاوی ستاره
the north star U ستاره قطبی یا شمالی
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
supergaint U ستاره فوق غول
venus U زن زیبا ستاره زهره
trigon U اجتماع سه ستاره باهم
starred U نشان ستاره اختر
moring star U ستاره صبح ناهید
stars U نشان ستاره اختر
comets U ستاره دنباله دار
star U نشان ستاره اختر
comet U ستاره دنباله دار
casters U ستاره اول دو پیکر
castor U ستاره اول دو پیکر
castors U ستاره اول دو پیکر
medusoid U مانند ستاره دریایی
pentagram U ستاره پنج راس
pentalpha U ستاره پنج پره
astreated U تزئین شده با ستاره ها
asteroid U ستاره مانند ستارهای
asteroids U ستاره مانند ستارهای
hydromedusa U نجم البحر یا ستاره دریایی
aces U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
solstitium U [نقطه] انقلاب [ستاره شناسی]
pole position U آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
cometography U شرح ستاره دنباله دار
planetariums U سیاره نما ستاره دیدگاه
planetarium U سیاره نما ستاره دیدگاه
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
astrological U منسوب به علم ستاره شناسی
astronomy U علم نجوم ستاره شناسی
the track of a comet U مسیر ستاره دنباله دار
sirius U ستاره کاروان کش درکلب اکبر
ace U ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
starlit U روشن شده از نور ستاره
star turn U ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
star U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
stars U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
starred U ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
He has not a single star in all the seven skies. <proverb> U یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
astrology U طالع بینی ستاره شناسی
see stars <idiom> U براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
planetoid U اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
Crater U پیاله [صورت فلکی] [ستاره شناسی]
Cup U پیاله [صورت فلکی] [ستاره شناسی]
copernician U وابسته به کپرنیک ستاره شناس لهستانی
pentacle U طلسمی بشکل ستاره پنج راس
asteroids U نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
asteroid U نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
cars U اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
car U اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
uranology U مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
infortune U ستاره نحس بهرام یا کیوان وگاهی تیر
cama U توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
leading lady U ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
supernova U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com