Perdic | شبیه دریای سیاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	pontic U	شبیه دریای سیاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Anatolia U	منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
	the black sea U	دریای سیاه
	pontic U	وابسته به دریای سیاه
	high sea U	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
	basalt U	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
	silhouette U	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
	silhouettes U	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
	melanin U	رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
	crape U	نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
	gooseneck U	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
	bold face U	طرح سیاه حرف سیاه
	black holes U	حفره سیاه چاله سیاه
	black hole U	حفره سیاه چاله سیاه
	sable U	رنگ سیاه لباس سیاه
	smutted whcat U	گندم سیاه یا زنگ سیاه
	sables U	رنگ سیاه لباس سیاه
	ethiops U	سیاب سیاه جیوه سیاه
	pinnulate U	شبیه برگچه شبیه بالچه
	pinnulated U	شبیه برگچه شبیه بالچه
	flat calm U	دریای روغنی
	high seas U	دریای ازاد
	high sea U	دریای ازاد
	mediterranean sea U	دریای مدیترانه
	mare liberum U	دریای ازاد
	blue water U	دریای ازاد
	dead sea U	دریای لوط
	smooth see U	دریای ارام
	mare clausum U	دریای بسته
	Oman U	دریای عمان
	adriatic sea U	دریای ادریانیک
	territorial sea U	دریای داخلی
	aegean sea U	دریای اژه
	moderate sea U	دریای معتدل
	territorial sea U	دریای ساحلی
	rough sea U	دریای خراب
	sea fight U	جنگ دریای
	seaway U	دریای متلاطم
	sea nettle U	ستاره دریای
	bathyal U	مربوط به دریای عمیق
	calm sea U	دریای خیلی ارام
	service squadron U	قسمت خدمات دریای
	atlantic U	دریای محیط غربی
	pore U	در دریای تفکرغوطه ور شدن
	solan U	قاز دریای شمالی
	gannet U	غاز دریای شمالی
	pores U	در دریای تفکرغوطه ور شدن
	Channel Islands U	جزیرههای دریای مانش
	heavy sea U	دریای خیلی خراب
	closed sea U	دریای غیر ازاد
	erythrean U	وابسته به دریای قلزم
	polynia U	منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
	polynya U	منطقه اب ازاد دریک دریای یخ
	mediterranean sea U	دریای روم بحر الروم
	ship fever U	طوفان سخت در دریای چین
	booby U	نوعی قاز دریای شمالی
	snug down U	امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
	typhoons U	توفان سخت دریای چین گردباد
	typhoon U	توفان سخت دریای چین گردباد
	submarine U	زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
	submarine boat U	زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
	overland route U	راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
	Latvia U	جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
	small craft warning U	پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
	black body radiation U	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
	paper white monitor U	صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
	fire support station U	نققه هدف اتش پشتیبانی دریایی ایستگاه اتش دریای
	China denies militarizing South China Sea. U	چین را تکذیب نظامی جنوب دریای چین است.
	baltic U	دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
	flat U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	flattest U	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
	mediterranean U	وابسته بدریای مدیترانه دریای مدیترانه
	black U	سیاه
	swamped U	سیاه اب
	blackest U	سیاه
	swamps U	سیاه اب
	swamping U	سیاه اب
	jet-black U	سیاه سیاه
	glaucoma U	اب سیاه
	grimy U	سیاه
	blacker U	سیاه
	mossy U	سیاه اب
	blacks U	سیاه
	night black U	سیاه
	bog U	سیاه اب
	pitchy U	سیاه
	dogwood U	سیاه ال
	marsh U	سیاه اب
	pitch dark U	سیاه
	ebon U	سیاه
	Negroes U	سیاه
	Negro U	سیاه
	jetty U	سیاه
	bogs U	سیاه اب
	jetties U	سیاه
	marshes U	سیاه اب
	sooty U	سیاه
	blacked U	سیاه
	swamp U	سیاه اب
	quagmires U	سیاه اب
	quagmire U	سیاه اب
	sad coloured U	سیاه
	black boxes U	جعبه سیاه
	black box U	جعبه سیاه
	blackboard U	تخته سیاه
	buckwheat U	گندم سیاه
	blacking U	رنگ سیاه
	pitch-black U	خیلی سیاه
	black hole U	سیاه چال
	black holes U	سیاه چال
	to wear willow U	سیاه پوشیدن
	blackboards U	تخته سیاه
	pitch black U	خیلی سیاه
	black board U	تخته سیاه
	blacking U	واکس سیاه
	substantia nigra U	جسم سیاه
	crapped U	گندم سیاه
	crap U	گندم سیاه
	etches U	سیاه قلم
	etched U	سیاه قلم
	etch U	سیاه قلم
	denigrating U	سیاه کردن
	denigrates U	سیاه کردن
	lynxes U	سیاه گوش
	rook U	کلاغ سیاه
	crapping U	گندم سیاه
	smudge U	سیاه شدن
	gin U	عرق جو سیاه
	sandstone U	سنگ سیاه
	marsh U	سیاه اب باطلاق
	marshes U	سیاه اب باطلاق
	sycamine U	توت سیاه
	tar U	ورنی سیاه
	swarthy U	سیاه چره
	smudging U	سیاه شدن
	smudges U	سیاه شدن
	smudged U	سیاه شدن
	denigrated U	سیاه کردن
	rooks U	کلاغ سیاه
	blackhead U	جوش سر سیاه
	blackheads U	جوش سر سیاه
	blacken U	سیاه کردن
	sealing coat U	روکاری سیاه
	basalt U	سیاه سنگ
	tamarack U	سیاه کاج
	lynx U	سیاه گوش
	blackened U	سیاه کردن
	black markets U	بازار سیاه
	denigrate U	سیاه کردن
	blackens U	سیاه کردن
	blackening U	سیاه کردن
	graphite U	سرب سیاه
	black market U	بازار سیاه
	to black out U	سیاه کردن
	bone black U	عاج سیاه
	darky U	سیاه زنگی
	platinum black U	پلاتین سیاه
	doit U	پول سیاه
	piper nigrum U	فلفل سیاه
	dunggeon U	سیاه چال
	eriochrome black U	سیاه اریوکروم
	ethiope U	سیاه پوست
	ethiopian U	سیاه پوست
	ethiops U	مهجون سیاه
	pertussus U	سیاه سرفه
	pertussis U	سیاه سرفه
	dark coloured U	سیاه رنگ
	d.'s cow U	سوسک سیاه
	plumbaginous U	مانندسرب سیاه
	buck wheat U	گندم سیاه
	french wheat U	گندم سیاه
	saracen corn U	گندم سیاه
	charbon U	سیاه زخم
	chiaroscurist U	سیاه قلمکار
	colly U	سیاه کردن
	Congo U	یکجورچای سیاه
	plumbago U	سرب سیاه
	crowberry U	سنگروی سیاه
	fuel oil U	نفت سیاه
	oubliette U	سیاه چال
	negrophil U	سیاه دوست
	iron mould U	سیاه کردن
	negro slave U	غلام سیاه
	negrillo U	کوتوله سیاه
	negress U	زن سیاه پوست
	kibitka U	سیاه چادرنمدی
	lampblack U	سیاه یکدست
	melanuria U	پیشاب سیاه
	melanotic U	سیاه پوست
	melanite U	لعل سیاه
	melanic U	سیاه پوست
	in mourning U	کثیف سیاه
	in mourning U	سیاه پوش
	negrophilism U	سیاه دوستی
	nigritian U	سیاه افریقایی
	nigrify U	سیاه کردن
	nigrescent U	سیاه شونده
	nigrescence U	سیاه شدگی
	nigella seed U	زیر سیاه
	heathbird U	باقرقره سیاه
	nigella seed U	سیاه دانه