Perdic | شبکلاه کشیشان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 27 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	calotte U	شبکلاه کشیشان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	priest ridden U	زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
	sacerdotal U	وابسته به کشیشان درخور کشیشان
	zucchetto U	شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
	lamasery-rise U	[خانقاه کشیشان بودایی در تبت]
	pontifex U	عضو شورای کشیشان کاتولیک
	hood U	باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
	sacerdotage U	کشیش مابی جماعت کشیشان
	soutane U	ردای مخصوص کشیشان کاتولیک
	lama teshu U	رئیس کشیشان بودایی مغولستان
	dalailama U	رئیس کشیشان بودایی تبت
	alb U	پیراهن سفید و بلند کشیشان
	dominie U	عنوان کشیشان کلیسای هلند
	hoods U	باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان
	lamasery ries U	خانقاه کشیشان بودایی در تبت و مغولستان
	shovel hat U	کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
	chantry U	پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
	your reverence U	عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
	humeral veil U	پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
	ark U	[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
	aaronic U	از نسل هارون جزو گروه کشیشان پایین درجه مورمن
	biretta U	یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
	recessional hymn U	سرودیکه هنگام دست کشیدن کشیشان از عبادت نواخته میشود
	his reverence U	جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
	maniple U	بازوبندیانواری که کشیشان هنگام انجام ایین ربانی ازبازوی خودمی اویزند
	altar-screen U	[پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
	hagiarchy U	حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy