English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
propinquity U شباهت قرابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whole blood U قرابت ابی و امی قرابت تنی
simulacrum U شباهت ریایی شباهت تصنعی
imminency U قرابت
relationships U قرابت
kinder U قرابت
imminence U قرابت
relationship U قرابت
consanguinity U قرابت صلبی
affinity U قرابت سببی
sanguinity U قرابت نسبی
foster relationship U قرابت رضاعی
imminence U قرابت وقوع
whole blood U قرابت نسبی
marriage relationship U قرابت سببی
affinities U قرابت سببی
relationship by marriage U قرابت سببی
consanguinity U قرابت نسبی
cognation U قرابت فطری
relationship by blood U قرابت نسبی
blood relationship U قرابت نسبی
proximity of blood U قرابت نسبت
relationship by bood U قرابت نسبی
affinities U قرابت خویشاوندی سببی
affinity U قرابت خویشاوندی سببی
hairiness U شباهت به مو
resemblance U شباهت
comparableness U شباهت
anomalous U بی شباهت
nighness U شباهت
analog U شباهت
nearness U شباهت
equality U شباهت
likeness U شباهت
similarity U شباهت
similarities U شباهت
likenesses U شباهت
analogues U شباهت
analogue U شباهت
analogies U شباهت
analogy U شباهت
unlike U بی شباهت
semblance U شباهت
mossiness U شباهت خزه
to look like U شباهت داشتن
leafiness U شباهت برگ
self identity U شباهت تام
semblable U شباهت شبیه
not nearctic U هیچ شباهت
simulacrum U شباهت وهمی
verisimilitude U شباهت به واقعیت
similitude U شباهت صورت
homophyly U شباهت فامیلی
resembles U شباهت داشتن
proportions U شباهت مقدار
proportion U شباهت مقدار
resembling U شباهت داشتن
resembled U شباهت داشتن
resemble U شباهت داشتن
atavistic U شباهت به نیاکان
analogy U شباهت همانندی
analogies U شباهت همانندی
dissimilar U بی شباهت غیرمشابه
approximations U شباهت زیاد
approximation U شباهت زیاد
apparence U شباهت طبیعی
assimilatory U شباهت دهنده
assonance U شباهت صدا
atavism U شباهت به نیاکان
homophyly U شباهت خانوادگی
frutescence U شباهت به گلبن
d. likeness U شباهت دور
d. likeness U شباهت اندک
to resemble somebody U شباهت به کسی داشتن
gauziness U شباهت به گارس یاتنزیب
simulative U دارای شباهت فاهری
Be a dead ringer for someone <idiom> U شباهت زیاد دو نفر
parity of reasoning U قیاس یا شباهت استدلال
assimilative U هم جنس شونده شباهت دار
gristliness U شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
You are sure a dead ringer for muy brother. U تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
homomorphy U شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
dissimilate U ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
me too U دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
lappets U [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Senneh U سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com