English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
homophyly U شباهت فامیلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simulacrum U شباهت ریایی شباهت تصنعی
family U فامیلی
familial U فامیلی
families U فامیلی
family name U نام فامیلی
family names U نام فامیلی
extended family system U نظام فامیلی گسترده
nearness U شباهت
equality U شباهت
resemblance U شباهت
anomalous U بی شباهت
analog U شباهت
hairiness U شباهت به مو
nighness U شباهت
comparableness U شباهت
semblance U شباهت
unlike U بی شباهت
similarity U شباهت
similarities U شباهت
analogue U شباهت
likenesses U شباهت
analogues U شباهت
likeness U شباهت
analogies U شباهت
analogy U شباهت
similitude U شباهت صورت
homophyly U شباهت خانوادگی
to look like U شباهت داشتن
mossiness U شباهت خزه
leafiness U شباهت برگ
simulacrum U شباهت وهمی
approximations U شباهت زیاد
not nearctic U هیچ شباهت
verisimilitude U شباهت به واقعیت
approximation U شباهت زیاد
self identity U شباهت تام
semblable U شباهت شبیه
propinquity U شباهت قرابت
d. likeness U شباهت دور
dissimilar U بی شباهت غیرمشابه
analogies U شباهت همانندی
analogy U شباهت همانندی
proportions U شباهت مقدار
proportion U شباهت مقدار
atavistic U شباهت به نیاکان
resemble U شباهت داشتن
resembling U شباهت داشتن
resembled U شباهت داشتن
apparence U شباهت طبیعی
resembles U شباهت داشتن
frutescence U شباهت به گلبن
assimilatory U شباهت دهنده
assonance U شباهت صدا
d. likeness U شباهت اندک
atavism U شباهت به نیاکان
Be a dead ringer for someone <idiom> U شباهت زیاد دو نفر
to resemble somebody U شباهت به کسی داشتن
gauziness U شباهت به گارس یاتنزیب
simulative U دارای شباهت فاهری
parity of reasoning U قیاس یا شباهت استدلال
assimilative U هم جنس شونده شباهت دار
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
gristliness U شباهت به نرمه استخوان حالت غضروفی
homomorphy U شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
You are sure a dead ringer for muy brother. U تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
dissimilate U ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
me too U دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
lappets U [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
Senneh U سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com