English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boots U شاگرد مهمانخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
public house U مهمانخانه
hotels U مهمانخانه
hotel U مهمانخانه
lodging house U مهمانخانه
public houses U مهمانخانه
guest house U مهمانخانه
guest houses U مهمانخانه
hostler U مهمانخانه دار
landlady U زن مهمانخانه دار
landladies U زن مهمانخانه دار
restauranteur U مهمانخانه دار
restaurateurs U مهمانخانه دار
restaurateur U مهمانخانه دار
innholder U مهمانخانه دارinnervate
inn U مهمانخانه کاروانسرا
inns U مهمانخانه کاروانسرا
bellboys U پادو مهمانخانه
bellboy U پادو مهمانخانه
garcon U پیشخدمت مهمانخانه
maitred'hotel U سرپیشخدمت مدیر مهمانخانه
housemothers U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
service charge U سرویس مهمانخانه وغیره
goodman U سالار مهمانخانه دار
housemother U زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
innholder U صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
lobbied U سالن هتل و مهمانخانه
boniface U صاحب مهمانخانه ورستوران
lobby U سالن هتل و مهمانخانه
bill of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
lobbies U سالن هتل و مهمانخانه
bills of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
table d'hote U خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
boarding U مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
cookshop U دکان خوراک پزی مهمانخانه
plank U تخته میز وپیشخوان مهمانخانه
to a at a hoted U به مهمانخانه واردشدند واردمهمانخانه شدن
bellhops U مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
licensed victualler U مهمانخانه داری که پروانه نوشابه فروشی دارد
bellhop U مخفف bopper bell پیشخدمت و پادو مهمانخانه
footboy U شاگرد
follwer U شاگرد
famulus U شاگرد
errand boy U شاگرد
condisciple U هم شاگرد
pupil U شاگرد
shop boy U شاگرد
votary U شاگرد
schoolgirl U شاگرد
schoolgirls U شاگرد
disciples U شاگرد
pupils U شاگرد
mates U شاگرد
trainee U شاگرد
trainees U شاگرد
apprentice U شاگرد
apprentices U شاگرد
student U شاگرد
buttons U شاگرد
students U شاگرد
disciple U شاگرد
mate U شاگرد
mated U شاگرد
reservations U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation U رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
houseboys U خانه شاگرد
houseboy U خانه شاگرد
shop boy U شاگرد دکان
shop girl U شاگرد دکان
shop girl U شاگرد پادو
helper U شاگرد قالیباف
scholastic agent U شاگرد پیدا کن
loblolly boy or man U شاگرد جراح
grummet U شاگرد خانه
counter jumper U شاگرد دکان
boys U خانه شاگرد
boy U خانه شاگرد
cook's mate U شاگرد اشپز
assistant driver U شاگرد شوفر
driver's mate U شاگرد راننده
horseboy U شاگرد مهتر
barman U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
barmen U مردی که در پیشخوان یا پشت بار مهمانخانه یا رستوران کار میکند
student of law U شاگرد دانشکده حقوق
student U شاگرد اهل تحقیق
an idle pupil U شاگرد بیکار یا تنبل
boarders U شاگرد شبانه روزی
boarder U شاگرد شبانه روزی
journey man U شاگرد یا کارگر روزمزد
protege U حمایت شده شاگرد
students U شاگرد اهل تحقیق
coach and pupil method U روش مربی و شاگرد دراموزش
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
assignment U تکلیف درسی و مشق شاگرد
paged U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
assignments U تکلیف درسی و مشق شاگرد
page U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
pages U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
underclassman U شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
undergrad u te U شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
resident school U مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
gentleman commoner U شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
parlour boarder U شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com