English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
helper U شاگرد قالیباف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
follwer U شاگرد
famulus U شاگرد
errand boy U شاگرد
condisciple U هم شاگرد
disciples U شاگرد
disciple U شاگرد
students U شاگرد
student U شاگرد
footboy U شاگرد
shop boy U شاگرد
schoolgirls U شاگرد
schoolgirl U شاگرد
votary U شاگرد
pupils U شاگرد
pupil U شاگرد
buttons U شاگرد
apprentices U شاگرد
apprentice U شاگرد
trainees U شاگرد
mate U شاگرد
mated U شاگرد
mates U شاگرد
trainee U شاگرد
shop boy U شاگرد دکان
shop girl U شاگرد دکان
scholastic agent U شاگرد پیدا کن
shop girl U شاگرد پادو
houseboy U خانه شاگرد
houseboys U خانه شاگرد
loblolly boy or man U شاگرد جراح
cook's mate U شاگرد اشپز
boots U شاگرد مهمانخانه
counter jumper U شاگرد دکان
assistant driver U شاگرد شوفر
boys U خانه شاگرد
boy U خانه شاگرد
grummet U شاگرد خانه
driver's mate U شاگرد راننده
horseboy U شاگرد مهتر
boarders U شاگرد شبانه روزی
journey man U شاگرد یا کارگر روزمزد
student U شاگرد اهل تحقیق
an idle pupil U شاگرد بیکار یا تنبل
boarder U شاگرد شبانه روزی
students U شاگرد اهل تحقیق
protege U حمایت شده شاگرد
student of law U شاگرد دانشکده حقوق
assignment U تکلیف درسی و مشق شاگرد
pages U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
paged U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
page U خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
to be at the foot of any one پیرو یا شاگرد کسی بودن
assignments U تکلیف درسی و مشق شاگرد
coach and pupil method U روش مربی و شاگرد دراموزش
undergrad u te U شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
underclassman U شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
truants U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
truant U شاگرد یا ادم طفره رو مکتب گریز
grader U جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
gentleman commoner U شاگرد ممتازدانشگاه اکسفوردو کمبریج که شهریهای بیشترازشاگردان عادی میپردازد
resident school U مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
parlour boarder U شاگرد شبانه روزی که نزدخانواده رئیس شبانه روزی زندگی میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com