Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
raised shoulder
U
شانه برجسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alto-rilievo
U
[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model
U
مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing
U
طرح برجسته
[برجسته کردن زمینه فرش]
hackle
U
شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
reed
U
شانه
[وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
embossment
U
نقوش برجسته برجسته کاری
supereminent
U
برجسته فوق العاده برجسته
salience
U
نکته برجسته موضوع برجسته
saliency
U
نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif
U
حجاری ونقوش برجسته برجسته
stereoscope
U
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
head to head
U
رقابت شانه به شانه
stereograph
U
نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse
U
برجسته نمایاحکاکی برجسته
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
iekke
U
شانه ها
shoulder
U
شانه
harrower
U
شانه زن
pitchfork
U
شانه
epaule
U
شانه
omoplate
U
شانه
master slave manipulator
U
یک شانه
combings
U
دم شانه
beater
U
شانه
scapula
U
شانه
scapulas
U
شانه
boek bou
U
شانه
combing
U
شانه
combed
U
شانه
pitchforks
U
شانه
shouldering
U
شانه
comb
U
شانه
shoulders
U
شانه
shouldered
U
شانه
comb case
U
شانه دان
clips
U
شانه فشنگ
clippings
U
شانه فشنگ
brushed
U
شانه خورده
clipped
U
شانه فشنگ
ctenoid
U
شانه مانند
clip
U
شانه فشنگ
epauliere
U
زره شانه
verge
U
شانه راه
epauliere
U
شانه پوش
flax comb
U
شانه کتان
flush shoulder
U
شانه همسطح
ctenophore
U
شانه داران
ctenophora
U
شانه داران
clip laten
U
شانه گیر
bough
U
شانه حیوان
shoulder blades
U
استخوان شانه
shouldered
U
شانه راه
shoulder
U
شانه راه
heckles
U
شانه کردن
shoulders
U
شانه راه
unkempt
U
شانه نکرده
shouldering
U
شانه راه
Comb ( brush ) your hair .
U
موهایت را شانه کن
arch spring line
U
شانه طاق
rake comb
شانه شیاری
verges
U
شانه نااستوار
Afro pick
شانه مخصوص فر
broad shouldered
U
شانه پهن
verges
U
شانه راه
boughs
U
شانه حیوان
flush shoulder
U
شانه همکف
shoulder balance
U
بالانس شانه
raised shoulder
U
شانه سکویی
rack type cutter
U
شانه رنده
shoulder blade
U
استخوان شانه
harness
U
بند شانه
harnessing
U
بند شانه
pectinated
U
شانه دار
neck and neck
U
شانه بشانه
honeycombs
U
شانه عسل
harnessed
U
بند شانه
honeycomb
U
شانه عسل
soft shoulder
U
شانه هموار
heckling
U
شانه کردن
shoulder of road
U
شانه راه
teasel
U
شانه چوپان
shoulder brace
U
شانه بند
teasels
U
شانه چوپان
teazels
U
شانه چوپان
heckled
U
شانه کردن
teazles
U
شانه چوپان
teazle
U
شانه زدن
scaular
U
استخوان شانه
heckle
U
شانه کردن
hard shoulder
U
شانه استوار
teazel
U
شانه زدن
teazle
U
شانه چوپان
hatchel
U
شانه کتان
hoopoe
U
شانه بسر
cop-out
U
شانه خالی
hackle
U
شانه کردن
clip ejector
U
شانه پران
curries
U
شانه یا قشوکردن
curry
U
شانه یا قشوکردن
cop-outs
U
شانه خالی
hard shouder
U
شانه راست
verge
U
شانه نااستوار
fly comb
U
شانه ارهای
lapwings
U
شانه بسر
lapwing
U
شانه بسر
honey comb
U
شانه عسل
weasels
U
شانه خالی کردن
verges
U
شانه تثبیت نشده
weasel
U
شانه خالی کردن
verge
U
شانه تحکیم نشده
verges
U
شانه تحکیم نشده
verges
U
شانه خاکی جاده
shrink
U
شانه خالی کردن از
teeth of the comb
U
دندانه های شانه
shouldered
U
هرچیزی شبیه شانه
shoulder
U
هرچیزی شبیه شانه
verge
U
شانه خاکی جاده
shrinking
U
شانه خالی کردن از
verge
U
شانه تثبیت نشده
shrinks
U
شانه خالی کردن از
square shouldered
U
دارای شانه پهن
pectinate
U
شانهای شانه دار
hard shoulder
U
شانه تحکیم شده
hard shoulder
U
شانه تثبیت شده
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
flinch
U
شانه خالی کردن
flinched
U
شانه خالی کردن
flinches
U
شانه خالی کردن
flinching
U
شانه خالی کردن
horned grebe
U
مرغابی شانه بسر
teasers
U
شانه کننده پشم
teaser
U
شانه کننده پشم
shoulder roll
U
چرخیدن روی شانه ها
teasel
U
خارزدن شانه زدن
teasels
U
خارزدن شانه زدن
teazels
U
خارزدن شانه زدن
teazles
U
خارزدن شانه زدن
quail
U
شانه خالی کردن
quails
U
شانه خالی کردن
scapulo humeral
U
وابسته به شانه وبازو
teazel
U
خارخسک شانه چوپان
cop-out
U
شانه خالی کردن
beat
U
شانه خالی کردن
acromial
U
متعلق بنوک شانه
shrug
U
شانه را بالا انداختن
shrugging
U
شانه را بالا انداختن
shirk
U
شانه خالی کردن از
shirked
U
شانه خالی کردن از
shirking
U
شانه خالی کردن از
shirks
U
شانه خالی کردن از
shoulders
U
هرچیزی شبیه شانه
shouldering
U
هرچیزی شبیه شانه
bleneh
U
شانه خالی کردن
camail
U
زره شانه وگردن
evade
U
شانه خالی کردن
shirk
U
شانه خالی کردن
repudiate
U
شانه خالی کردن
shrugged
U
شانه را بالا انداختن
comber
U
ماشین شانه زنی
to c. ata difficulty
U
ازسختی شانه خالی کردن
hatchel
U
کتان پاک کن شانه زدن
dabchick
U
اسفرود بی دم یامرغابی شانه بسر
carding
U
شانه کردن پشم یاپنبه
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
subscapular
U
واقع در زیر استخوان شانه
back-comb
U
شانه کردن مو به سمت فرق سر
ravel
U
شانه مخصوص جداکردن تارهای نخ
heckling
U
بباد طعنه گرفتن شانه
clipped
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
clip
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
clippings
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
clips
U
شانه فشنگ گیره کاغذ
He shrugged his shoulders.
U
او
[مرد]
شانه اش را بالا انداخت.
heckle
U
بباد طعنه گرفتن شانه
heckled
U
بباد طعنه گرفتن شانه
heckles
U
بباد طعنه گرفتن شانه
to reject something with a shrug
[of the shoulders]
U
با شانه بالا انداختن چیزی را رد کردن
narani seogi
U
ایستادن موازی پاها همعرض شانه
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
U
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
shoulder knot
U
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
to overrun one's duty
U
از انجام وفیفه شانه خالی کردن
To shirk ones responsibility .
U
اززیر با رمسئولیت شانه خالی کردن
shrug
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugged
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugging
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
She had let her hair down .
U
موهایش را ریخته بود روی شانه اش
lie down
U
از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
lie-down
U
از زیرکار شانه خالی کردن درازکشیدن
d. muscle
U
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
shrink one's duty
U
از انجام وظیفه شانه خالی کردن
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
dominant
U
برجسته
raised
U
برجسته
pre-eminent
U
برجسته
starring
U
برجسته
conspicuous
U
برجسته
convex
U
برجسته
illustrous
U
برجسته
illustrious
U
برجسته
mainline
U
برجسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com