English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
membrane U شامه
membranes U شامه
smell U شامه
smelled U شامه
smelling U شامه
smells U شامه
membrance U شامه
patagium U شامه
pellicle U شامه
velum U شامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
matral U وابسته به نرم شامه یا سخت شامه
pleura U شش شامه
meninx U شامه مخ
flair U شامه سگ
membran U شامه دار
mucosa U شامه مخاطی
piamater U نرم شامه
pia mater U نرم شامه
olfactory nerve U عصب شامه
olfaction U حس شامه بویایی
mater U نرم شامه
mater U سخت شامه
mucous membrance U شامه مخاطی
synovial membrane U شامه یاغشازلالی
serous membrane U شامه ابکی
rhinencephalon U مرکز شامه
pericardium U برون شامه دل
anosmia U فقدان حس شامه
dura mater U سخت شامه
endocardium U درون شامه دل
pleurotomy U برش شامه شش
evening pragen U نماز شامه
pleural U وابسته به شامه شش
peritoneum U برون شامه روده ها
perichondrium U شامه غضروف پوش
quick scented U دارای شامه تیزیاتند
meningeal U وابسته به شامه مخ پاشامی
pericardial U وابسته به برون شامه دل
pericardiac U وابسته به برون شامه دل
keen scented U دارای شامه تیز
pleurisy U اماس شامه ریه
nosy U دارای شامه تیز فضول
pericarditis U اماس برون شامه قلب
nosey U دارای شامه تیز فضول
nosiest U دارای شامه تیز فضول
nosier U دارای شامه تیز فضول
sleuth hound U یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhound U نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bloodhounds U نوعی سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
pleurohepatitis U اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
endocranium U سطح داخلی جمجمعه و سخت شامه مغز
psilosis U یکجور ناخوشی گرمسیری که نشانه ان زخم شدن شامه مخاطی دهان است
pelliculate U پوسته پوسته شامه دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com