Perdic | شاخک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 35 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	antenna U	شاخک
	antennae U	شاخک
	antennas U	شاخک
	stem U	شاخک
	stemmed U	شاخک
	stemming U	شاخک
	stems U	شاخک
	cornicle U	شاخک
	ramus U	شاخک
	antennule U	شاخک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lamellicorn U	شاخک دار دارای شاخک پهن
	horn U	شاخک مین ارتعاشی شاخک مجاورتی مین
	palpiferous U	شاخک بر
	palpiform U	شاخک مانند
	palpi U	شاخک حساس
	palpate U	شاخک دار
	top cap U	شاخک لامپ
	side contact U	شاخک لامپ
	tentacular U	دارای شاخک حساس
	tentacular U	شبیه شاخک حساس
	trolley frog U	شاخک ترن برقی
	snagline mine U	مین با شاخک شناور
	longicorn U	دارای شاخک دراز
	palpus U	شاخک حساس سبیل
	corniculate U	دارای شاخ یا شاخک
	long horned grasshopper U	ملخ شاخک دراز
	long horned beetle U	سوسک شاخک درازخانواده Cerambycidae
	switch horn U	سویچ مین شاخک دار
	antenna mine U	مین شاخک دار دریایی
	spicule U	سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
	spicula U	سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
	arabesque [Eslimi] U	طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
	tentacles U	شاخک حساس ریشه حساس
	rostral U	نوک دار شاخک دار
	tentacle U	شاخک حساس ریشه حساس

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy