English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
wing U شاخه شعبه
winging U شاخه شعبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
eco-branch U شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
Other Matches
claimant agency U شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
branch U شاخه شاخه شدن
forkedly U بطور شاخه شاخه
arborization U شاخه شاخه شدگی
branches U شاخه شاخه شدن
ramify U شاخه شاخه شدن
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
member U شعبه
chapters U شعبه
chapter U شعبه
offshoots U شعبه
offshoot U شعبه
members U شعبه
substation U شعبه
succursal U شعبه
sections U شعبه
section U شعبه
prong U شعبه
prongs U شعبه
branch office U شعبه
branch U شعبه
lines U شعبه
filial U شعبه
line U شعبه
apparatus U شعبه
embranchment U شعبه
end office U شعبه جز
branches U شعبه
lodged U شعبه فراماسون ها
branch of a company U شعبه شرکت
branch office U دفتر شعبه
frith U شعبه رود
executive agent U شعبه اجرایی
executing agency U شعبه اجرایی
lodge U شعبه فراماسون ها
lodges U شعبه فراماسون ها
dichotomies U انشعاب به دو شعبه
dichotomy U انشعاب به دو شعبه
operating agency U شعبه عامل
apparatus U شعبه حزب
annexing U شعبه فرعی
annexes U شعبه فرعی
annex U شعبه فرعی
subclass U شعبه فرعی
department U قسمت شعبه
departments U قسمت شعبه
agency of communications U شعبه ارتباطات
major activity U شعبه اصلی
headquarters U شعبه اصلی
dichotomization U دو شعبه کردن
member U شعبه بخش
agency U اژانس شعبه
members U شعبه بخش
branches U شعبه زدن
agencies U اژانس شعبه
branches U شعبه رشته
branch U شعبه زدن
branch U شعبه رشته
departmentalize U چند شعبه کردن
distributary U انشعابی شعبه رود
subhome office U شعبه دفتر اصلی
subhome office U شعبه اصلی یک اداره
arm U شعبه جنگ افزار
army post office U شعبه پستی نیروی زمینی
troche U قرص مکیدنی شاخ سه شعبه گوزن
commissary store annex U شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
coordinated procurement assigness U شعبه مسئول خرید کلی اماد
extension U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extensions U طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
ramulose U شاخه شاخه
plugging U دو شاخه
ramulous U شاخه شاخه
plug U دو شاخه
ramus U شاخه
nibs U شاخه
nib U شاخه
plugs U دو شاخه
connection plug U دو شاخه
furcate U شاخه شاخه
branch cutter U شاخه بر
bifurcation U شاخه
intersection leg U شاخه
knag U ته شاخه
limbless U بی شاخه
branch U شاخه
acaulescent U بی شاخه
nid U شاخه
branches U شاخه
embranchment U شاخه
variation U شاخه
trifurcation U سه شاخه
pin U در شاخه
fork U شاخه
virga U شاخه
Br U شاخه
pinning U در شاخه
arm U شاخه
limb U شاخه
pinned U در شاخه
forking U شاخه
limbs U شاخه
variations U شاخه
forking U سه شاخه
fork U سه شاخه
three way U سه شاخه
bough U شاخه
boughs U شاخه
branch line U شاخه
branch lines U شاخه
doddered U بی شاخه
trifid U سه شاخه
three arm protractor U نقاله سه شاخه
dog leg U شاخه فرعی
lamin U شاخه پردهای
gray ramus U شاخه خاکستری
field U شاخه [دانشی]
division U شاخه [دانشی]
branch U شاخه [دانشی]
easing out line U شاخه شل کننده
female plug U دو شاخه ماده
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
area U شاخه [دانشی]
line of business U شاخه پیشه
insessorial U شاخه نشین
provine U شاخه خوابانده
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
secateur U شاخه قطع کن
traverse leg U شاخه پیمایش
ramiform U شاخه مانند
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
ramify U شاخه دادن
ramify U شاخه بستن
subshrub U شاخه کوچک
passerine U شاخه نشین
outbranch U شاخه گستردن
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
intersection leg U شاخه یک همبر
lamina U شاخه پردهای
linear portion U شاخه خطی
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
viminal U شاخه دهنده
twing U شاخه کوچک
twiggy U شاخه دار
twigged U شاخه دار
spriggy U شاخه دار
distributary U رود شاخه
tuning forks U دو شاخه صوتی
crotch U تیر دو شاخه
offshoot U شاخه نورسته
offshoots U شاخه نورسته
ramification U شاخه شاخگی
ramifications U شاخه شاخگی
forked U شاخه دار
sprays U شاخه کوچک
toppers U شاخه زن سوهان
spraying U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
spray U شاخه کوچک
alleyways U شاخه ماز
sprouts U جوانه شاخه
crotches U تیر دو شاخه
tuning fork U دو شاخه صوتی
twigs U : شاخه کوچک
prongs U شاخه رودیانهر
prong U شاخه رودیانهر
sprigs U شاخه کوچک
tributaries U شاخه انشعاب
tributaries U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
tributary U شاخه رود
sprig U شاخه کوچک
sprout U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
affluent U شاخه رود
alleys U شاخه ماز
disbranch U بی شاخه کردن
branches U شاخه دراوردن
branchy U شاخه دار
topper U شاخه زن سوهان
branching U شاخه گزینی
branchlet U شاخه کوچک
cable connector U دو شاخه کابل
boughed U شاخه دار
blind alleys U شاخه بن بست
blind alley U شاخه بن بست
link U شاخه رابط
branch U شاخه دراوردن
biramous U دارای دو شاخه
coppices U شاخه زاد
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
coppice U شاخه زاد
bifurcate U دو شاخه شدن
banana pin U دو شاخه رادیو
twig U : شاخه کوچک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com