Perdic | شاخص بازداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 191 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	retention index U	شاخص بازداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	von neuman morgensterm utility index U	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
	marker U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	markers U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	ideal index U	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
	rainfall index U	شاخص بارش شاخص بارندگی
	inhibition U	بازداری
	suppression U	بازداری
	dissuasion U	بازداری
	block age U	بازداری
	inhibitions U	بازداری
	deterrence U	بازداری
	target indicator U	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
	strait jackets U	بازداری کردن
	retroactive inhibition U	بازداری پس گستر
	social inhibition U	بازداری اجتماعی
	inhibit U	بازداری کردن
	thought stopping technique U	فن بازداری اندیشه
	inhibits U	بازداری کردن
	retention time U	زمان بازداری
	retention index U	اندیس بازداری
	strait jacket U	بازداری کردن
	inhibition potential U	پتانسیل بازداری
	cortical inhibition U	بازداری مغزی
	disinhibition U	بازداری زدایی
	conditioned inhibition U	بازداری شرطی
	external inhibition U	بازداری برونی
	retention volume U	حجم بازداری
	internal inhibition U	بازداری درونی
	reactive inhibition U	بازداری واکنشی
	reciprocal inhibition U	بازداری تقابلی
	associative inhibition U	بازداری ناشی از تداعی
	proactive inhibition U	بازداری پیش گستر
	unconditioned inhibition U	بازداری غیر شرطی
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	indexed sequential file U	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
	gnomon U	شاخص
	cephalic index U	شاخص سر
	level rod U	شاخص
	index number U	شاخص
	indicative U	شاخص
	tyupical U	شاخص
	aiming post U	شاخص
	scale U	شاخص
	indexed U	خط شاخص
	indexed U	شاخص
	critical U	شاخص
	index U	شاخص
	index U	خط شاخص
	indexes U	شاخص
	dial U	شاخص
	dials U	شاخص
	dialed U	شاخص
	dialled U	شاخص
	indicator U	شاخص
	indexes U	خط شاخص
	index mark U	علامت شاخص
	index number U	عدد شاخص
	wage index U	شاخص دستمزد
	index of correlation U	شاخص همبستگی
	index register U	ثبات شاخص
	seasonal index U	شاخص فصلی
	toughness index U	شاخص نرمی
	weight index U	شاخص موزون
	index hole U	سوراخ شاخص
	roughness index U	شاخص زبری
	holotype U	نمونه شاخص
	group index U	شاخص گروه
	gnomonics U	فن شاخص سازی
	gnomonic U	وابسته به شاخص
	indicator electrode U	الکترود شاخص
	indicator gate U	دریچه شاخص
	validity index U	شاخص اعتبار
	range indicator U	شاخص مسافت
	tidal bench mark U	شاخص جزر و مد
	production index U	شاخص تولید
	price index U	شاخص قیمت
	readability index U	شاخص خوانایی
	position indicator U	شاخص نماها
	oddsmaker U	بازیگر شاخص
	system catalog U	پرونده شاخص
	sysctlg U	پرونده شاخص
	neon indicator U	شاخص نئونی
	levelling staff U	شاخص تراز
	vital index U	شاخص حیاتی
	number index U	شاخص عددی
	characteristic roots U	ریشههای شاخص
	aiming post light U	چراغ شاخص
	critical period U	دوره شاخص
	critical ratio U	بهر شاخص
	aiming light U	چراغ شاخص
	active index U	شاخص فعال
	index of absorption U	شاخص جذب
	absorption index U	شاخص جذب
	critical region U	ناحیه شاخص
	cranial index U	شاخص جمجمه
	aiming post sleeve U	غلاف شاخص
	characteristic curve U	منحنی شاخص
	cost indexes U	شاخص هزینه
	compression index U	شاخص فشارپذیری
	bench mark U	شاخص مبداء
	characteristic equation U	معادلههای شاخص
	bain index U	شاخص بین
	aiming stake U	شاخص کوچک
	aiming post sleeve U	روپوش شاخص
	sundials U	شاخص افتاب
	sundial U	شاخص افتاب
	indexing U	شاخص گذاری
	gnomon U	شاخص شرعیات
	index U	فهرست شاخص
	general index U	شاخص کلی
	indexed U	فهرست شاخص
	economic indicator U	شاخص اقتصادی
	economic index U	شاخص اقتصادی
	discrimination index U	شاخص افتراق
	indexes U	فهرست شاخص
	polarity indicator U	شاخص قطب
	statistics U	شاخص امار
	indicator U	نمایشگر شاخص
	critical values U	مقادیر شاخص
	cross index U	شاخص متقابل
	indicator U	شاخص اندازه
	difficulty index U	شاخص دشواری
	beach flag U	پرچم شاخص اسکله
	map index U	فهرست شاخص نقشه ها
	colminator U	دوربین شاخص توپ
	symbol U	رمز اشاره شاخص
	producer price index U	شاخص قیمت تولیدی
	characteristic expansion time U	زمان شاخص انبساط
	renewal index U	شاخص قابل تجدید
	range markers U	چراغ شاخص مسیر
	to be the clincher U	عامل شاخص بودن
	air pollution index U	شاخص الودگی هوا
	array index number U	عدد شاخص ارایه
	to turn the scales U	عامل شاخص بودن
	respiratory exchange index U	شاخص بهره تنفسی
	pre indexing U	شاخص گذاری قبلی
	post indexing U	شاخص گذاری بعدی
	isoheyt U	خط شاخص نقاط هم باران
	indexed address	آدرس شاخص دار
	indexed list U	لیست شاخص دار
	cost of living index U	شاخص هزینه زندگی
	index of real wages U	شاخص دستمزدهای واقعی
	critical incidents technique U	شیوه رویدادهای شاخص
	index of multiple correlation U	شاخص همبستگی چندگانه
	index of industrial production U	شاخص تولید صنعتی
	laspeyres price index U	شاخص قیمت لاسپیرز
	construction cost index U	شاخص هزینه ساختمانی
	indexed array U	ارایه شاخص دار
	consumer price index U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	cff U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	activity designator U	شاخص فعالیت یکان یا قسمت
	index of wholesale prices U	شاخص قیمتهای عمده فروشی
	index of retail prices U	شاخص قیمتهای خرده فروشی
	tidemarks U	میله شاخص جزر ومد
	tidemark U	میله شاخص جزر ومد
	wholesale price index U	شاخص قیمت عمده فروشی
	index linked insurance U	بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
	index addressing U	نشان دهی شاخص دار
	gates opening indicator U	شاخص باز شدن دریچه ها
	index of consumer prices U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	randie branching index U	شاخص شاخه زنی رندیچ
	critical flicker frequency U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	consistency index U	شاخص تغییر شکل پذیری
	annual efficiency index U	شاخص کارایی سالانه خدمتی
	plimsoll mark U	خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
	pathognomonic U	وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
	indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
	index fossil U	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
	paasche price index U	شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
	range marker U	شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
	index number U	مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
	basic indexed sequential acess method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
	liquid crystal bar graph panel indicator U	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
	drift float U	علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
	compliance index U	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
	lumber's line U	خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
	system indicator U	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
	role indicator U	نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
	local color U	رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
	kwic U	روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
	hypercard U	نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
	beach marker U	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
	plasticity index U	شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
	nominal scale U	شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
	Farahan U	فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
	azimuth indicator U	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	isam U	Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
	Gohar carpet U	فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست