Perdic | شاخص امار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	statistics U	شاخص امار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	vital statistics U	امار زاد و ولد و مرگ و میر امار حیاتی
	von neuman morgensterm utility index U	شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
	marker U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	markers U	تعیین کننده شاخص هدف شاخص
	ideal index U	شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
	rainfall index U	شاخص بارش شاخص بارندگی
	target indicator U	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	statistics U	امار
	census U	امار
	censuses U	امار
	inferential statistics U	امار استنباطی
	quantum statistics U	امار کوانتومی
	demography U	امار نگاری
	records available U	امار دردست
	census of production U	امار سرشماری
	vital statistics U	امار حیاتی
	bureaus of census U	اداره امار
	necrology U	امار متوفیات
	descriptive statistics U	امار تشریحی
	descriptive statistics U	امار توصیفی
	mathematical statistics U	امار ریاضی
	statistically U	از روی امار
	statisticians U	امار شناس
	statistician U	امار شناس
	time series data U	امار سریهای زمانی
	vital statistics U	امار ثبت احوال
	bose einstein statistics U	امار بوز- اینشتین
	multivariate statistics U	امار چند متغیری
	vital statistics U	امار مربوط به زندگی
	utilization statistics U	امار بهره وری
	general information data U	اطلاعات و امار عمومی
	fermi dirac statictics U	امار فرمی- دیراک
	einstein bose statistics U	امار بوز- اینشتین
	plant records U	امار تجهیزات کارگاه
	indexed sequential file U	پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
	demographer U	متخصص امار گیری مردم
	natimortality U	امار مرده زاییده شدگان
	census office U	اداره امار و ثبت احوال
	registering U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	randomize U	بصورت امار تصادفی نشان دادن
	registers U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	register U	ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
	census of production U	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
	chart of attributes U	جدول امار تعیین درجه مرغوبیت کالا
	econometrics U	کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
	scientific socialism U	بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
	fosdic U	دستگاه ورودی که توسط اداره امار بکاربرده میشود تا اطلاعات پرسشنامههای اماری تکمیل شده را به درون کامپیوتربخواند
	indicative U	شاخص
	gnomon U	شاخص
	tyupical U	شاخص
	level rod U	شاخص
	index number U	شاخص
	cephalic index U	شاخص سر
	aiming post U	شاخص
	dial U	شاخص
	indexes U	شاخص
	index U	خط شاخص
	indexes U	خط شاخص
	indexed U	شاخص
	indexed U	خط شاخص
	dialled U	شاخص
	scale U	شاخص
	indicator U	شاخص
	dialed U	شاخص
	dials U	شاخص
	critical U	شاخص
	index U	شاخص
	gnomon U	شاخص شرعیات
	indicator electrode U	الکترود شاخص
	holotype U	نمونه شاخص
	index register U	ثبات شاخص
	group index U	شاخص گروه
	gnomonics U	فن شاخص سازی
	index hole U	سوراخ شاخص
	gnomonic U	وابسته به شاخص
	index mark U	علامت شاخص
	index number U	عدد شاخص
	index of correlation U	شاخص همبستگی
	oddsmaker U	بازیگر شاخص
	indicator gate U	دریچه شاخص
	levelling staff U	شاخص تراز
	retention index U	شاخص بازداری
	roughness index U	شاخص زبری
	validity index U	شاخص اعتبار
	seasonal index U	شاخص فصلی
	sysctlg U	پرونده شاخص
	system catalog U	پرونده شاخص
	tidal bench mark U	شاخص جزر و مد
	toughness index U	شاخص نرمی
	readability index U	شاخص خوانایی
	range indicator U	شاخص مسافت
	wage index U	شاخص دستمزد
	price index U	شاخص قیمت
	neon indicator U	شاخص نئونی
	number index U	شاخص عددی
	weight index U	شاخص موزون
	polarity indicator U	شاخص قطب
	position indicator U	شاخص نماها
	production index U	شاخص تولید
	vital index U	شاخص حیاتی
	aiming post light U	چراغ شاخص
	sundial U	شاخص افتاب
	characteristic curve U	منحنی شاخص
	aiming stake U	شاخص کوچک
	cranial index U	شاخص جمجمه
	aiming post sleeve U	روپوش شاخص
	characteristic equation U	معادلههای شاخص
	cost indexes U	شاخص هزینه
	sundials U	شاخص افتاب
	index U	فهرست شاخص
	absorption index U	شاخص جذب
	characteristic roots U	ریشههای شاخص
	index of absorption U	شاخص جذب
	active index U	شاخص فعال
	bain index U	شاخص بین
	aiming light U	چراغ شاخص
	aiming post sleeve U	غلاف شاخص
	compression index U	شاخص فشارپذیری
	indicator U	نمایشگر شاخص
	critical values U	مقادیر شاخص
	indexes U	فهرست شاخص
	cross index U	شاخص متقابل
	difficulty index U	شاخص دشواری
	discrimination index U	شاخص افتراق
	indexed U	فهرست شاخص
	economic index U	شاخص اقتصادی
	economic indicator U	شاخص اقتصادی
	general index U	شاخص کلی
	critical ratio U	بهر شاخص
	critical region U	ناحیه شاخص
	indicator U	شاخص اندازه
	bench mark U	شاخص مبداء
	critical period U	دوره شاخص
	indexing U	شاخص گذاری
	post indexing U	شاخص گذاری بعدی
	array index number U	عدد شاخص ارایه
	renewal index U	شاخص قابل تجدید
	colminator U	دوربین شاخص توپ
	respiratory exchange index U	شاخص بهره تنفسی
	producer price index U	شاخص قیمت تولیدی
	beach flag U	پرچم شاخص اسکله
	range markers U	چراغ شاخص مسیر
	characteristic expansion time U	زمان شاخص انبساط
	air pollution index U	شاخص الودگی هوا
	pre indexing U	شاخص گذاری قبلی
	construction cost index U	شاخص هزینه ساختمانی
	to turn the scales U	عامل شاخص بودن
	symbol U	رمز اشاره شاخص
	index of real wages U	شاخص دستمزدهای واقعی
	index of multiple correlation U	شاخص همبستگی چندگانه
	index of industrial production U	شاخص تولید صنعتی
	indexed list U	لیست شاخص دار
	to be the clincher U	عامل شاخص بودن
	critical incidents technique U	شیوه رویدادهای شاخص
	indexed address	آدرس شاخص دار
	indexed array U	ارایه شاخص دار
	laspeyres price index U	شاخص قیمت لاسپیرز
	isoheyt U	خط شاخص نقاط هم باران
	cost of living index U	شاخص هزینه زندگی
	map index U	فهرست شاخص نقشه ها
	wholesale price index U	شاخص قیمت عمده فروشی
	activity designator U	شاخص فعالیت یکان یا قسمت
	annual efficiency index U	شاخص کارایی سالانه خدمتی
	randie branching index U	شاخص شاخه زنی رندیچ
	tidemarks U	میله شاخص جزر ومد
	index linked insurance U	بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
	index of consumer prices U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	consistency index U	شاخص تغییر شکل پذیری
	index of wholesale prices U	شاخص قیمتهای عمده فروشی
	index of retail prices U	شاخص قیمتهای خرده فروشی
	tidemark U	میله شاخص جزر ومد
	plimsoll mark U	خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
	critical flicker frequency U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	gates opening indicator U	شاخص باز شدن دریچه ها
	consumer price index U	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
	index addressing U	نشان دهی شاخص دار
	cff U	بسامد شاخص در سوسو زدن
	index fossil U	سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
	pathognomonic U	وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
	indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
	index number U	مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
	range marker U	شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
	basic indexed sequential acess method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
	paasche price index U	شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
	liquid crystal bar graph panel indicator U	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
	drift float U	علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
	compliance index U	شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
	system indicator U	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
	role indicator U	نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
	lumber's line U	خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
	local color U	رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
	kwic U	روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
	hypercard U	نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
	beach marker U	علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
	plasticity index U	شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
	nominal scale U	شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
	Farahan U	فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
	sighting leaf U	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
	azimuth indicator U	شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما