English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
d.c. winding U سیم پیچی جریان دائم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
d.c. series wound motor U موتور با سیم پیچی جریان دائم
Other Matches
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
d.c. U جریان دائم
steady flow U جریان دائم
constant current U جریان دائم
direct current U جریان دائم
d.c. brake U ترمز جریان دائم
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
d.c. heating U گرمایش جریان دائم
d.c. ammeter U امپرمتر جریان دائم
d.c. resistance U مقاومت جریان دائم
d.c. cable U کابل جریان دائم
d.c. drive U محرکه جریان دائم
d.c. commponent U بخش جریان دائم
dynamos U مولد جریان دائم
dynamo U مولد جریان دائم
d.c. drive U ماشین جریان دائم
d.c. converter U مبدل جریان دائم
grid d.c. U جریان دائم شبکه
high direct voltage U فشار قوی جریان دائم
d.c. arc welding generator U مولد جوشکاری جریان دائم
grid d.c. modulation U مدولاسیون جریان دائم شبکه
d.c. arc welding converter U مبدل جوشکاری جریان دائم
inductive d.c. voltage drop U افت ولتاژ جریان دائم القائی
variable speed d.c. motor U موتور جریان دائم با سرعت متغیر
d.c. instrument U دستگاه اندازه گیری جریان دائم
d.c. winding U سیم پیچی جریان مستقیم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
permanent U دائم
continued U دائم
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
permanent insanity U جنون دائم
perpetual motion U حرکت دائم
permanent marriage U نکاح دائم
malt worm U دائم الخمر
permanent magnet U اهنربای دائم
fee simple U حق تملک دائم
intermission U غیر دائم
eye splice U حلقه دائم
dead load U بار دائم
steady state U حالات دائم
intermissions U غیر دائم
tippler U دائم الخمر
toper U دائم الخمر
tosspot U دائم الخمر
steady load U بار دائم
life imprisonment U حبس دائم
alcoholics U دائم الخمر
alcoholic U دائم الخمر
d.c c. motor U موتورجریان دائم
rectification U دائم سازی
sottish U دائم الخمر
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
loyalty discount U تخفیف مشتریان دائم
tippled U دائم الخمر بودن
tipple U دائم الخمر بودن
d.c. motor U موتورجریان دائم موتور C.D
loyalty rebate U تخفیف مشتریان دائم
obsessions U فکر دائم وسواس
tippling U دائم الخمر بودن
obsession U فکر دائم وسواس
perpetual motion machine U ماشین با حرکت دائم
maintain watch U به گوش بودن دائم
tipples U دائم الخمر بودن
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
swirly U پیچی
jackscrew U جک پیچی
insubordination U سر پیچی
winding U نخ پیچی
helical U پیچی
screw jack U جک پیچی
have one's nose in a book <idiom> U دائم سر توی کتاب داشتن
bowlers U مشروب خوارافراطی دائم الخمر
habitual U شخص دائم الخمر عادی
tetanize U بحالت انقباض دائم دراوردن
bowler U مشروب خوارافراطی دائم الخمر
winding U سیم پیچی
end winding U سرسیم پیچی
cox combing U طناب پیچی
serves U نخ پیچی کردن
serve U نخ پیچی کردن
strapping U باند پیچی
served U نخ پیچی کردن
hook bolt U قلاب پیچی
torsion U انقباض پیچی
seizing stuff U نخ طناب پیچی
screw pile U شمع پیچی
helical stairs U پلکان پیچی
screw clamp U گیره پیچی
screw slip U خفت پیچی
rewinde U باز پیچی
reeling machine U ماشین نخ پیچی
reed & prince screw U پیچی با سر شکافدار
helical U پیچی شکل
filature U ابریشم پیچی
fuddle U دائم الخمر بودن گیج کردن
column screw press U پرس پیچی ستونی
input winding U سیم پیچی اولیه
stepped thread U کولاس پیچی ناقص
single phase winding U سیم پیچی یک فازه
screw spanner U اچار بکس پیچی
relay winding U سیم پیچی رله
induction coil U سیم پیچی القائی
induction coils U سیم پیچی القائی
coil winding U سیم پیچی بوبین
bolt shank U محور یا شفت پیچی
turbinal U پیچی شکل فرفرهای
three phase winding U سیم پیچی سه فازه
winding shop U کارگاه سیم پیچی
winding potential U پتانسیل سیم پیچی
winding pitch U گام سیم پیچی
winding machine U دستگاه سیم پیچی
winding inductance U اندوکتیویته ی سیم پیچی
winding resistance U مقاومت سیم پیچی
winding drum U قرقره سیم پیچی
serving U بند پیچی کردن
servings U بند پیچی کردن
winding diagram U نمودار سیم پیچی
winding coefficient U ضریب سیم پیچی
winding capacitance U فرفیت سیم پیچی
winding area U سطح سیم پیچی
transformer winding U سیم پیچی ترانسفورماتور
leader U فشنگ راهنمای پیچی
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
honeysuckle U آذین پیچی شکل
packing sheet U لفاف بار پیچی
double layer winding U سیم پیچی دوطبقه
damping winding U سیم پیچی میراکننده
helical conveyor U نقاله پیچی یا حلزونی
helicoidal motion U حرکت پیچی یا مارپیچی
magnet winding U سیم پیچی اهنربا
low resistance winding U سیم پیچی کم اهم
main winding U سیم پیچی اصلی
internal capacitance U فرفیت سیم پیچی
pitches U گام سیم پیچی
filament winding U سیم پیچی فیلامان
pitch U گام سیم پیچی
overpacking U لفاف پیچی مجدد
generator winding U سیم پیچی ژنراتور
philodendron U گل شیپوری پیچی امریکا
primery winding U سیم پیچی اولیه
field winding U سیم پیچی میدان
copper winding U سیم پیچی مسی
duplex wound armature U ارمیچر دو سیم پیچی
parallel clamp U گیره پیچی موازی
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
winding bobbin U هسته سیم پیچی شده
eyebolt U پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
whipping U نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
hardwired U سخت سیم پیچی شده
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high impedance winding U سیم پیچی با مقاومت زیاد
multiphase winding U سیم پیچی چند فازه
multi layer coil U سیم پیچی چند لایه
starting winding U سیم پیچی راه اندازی
low voltage winding U سیم پیچی فشار ضعیف
compound wound motor U موتور با سیم پیچی کمپوند
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
high voltage winding U سیم پیچی فشار قوی
high tension winding U سیم پیچی فشار قوی
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
lashing U طناب پیچ کردن نوار پیچی
paramagnetic U اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
creeper U گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
creepers U گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
rag bolt U میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
peers of iveland U بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
backed bow U کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com