English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oxygen cylinder U سیلندر اکسیژن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
actuating cylinder U سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
oxygenize U با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
flat twin engine U موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate U اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
cylinders U سیلندر
cylinder U سیلندر
liner U بوش سیلندر
gas from cylinder U گاز سیلندر
bottled gas U گاز سیلندر
cylinder block U بلوک سیلندر
cylinder liner U بوش سیلندر
double acting cylinder U سیلندر دوطرفه
cylinder capacity U حجم سیلندر
cylinder pad U پایه سیلندر
cylinder capacity U فضای سیلندر
cylinder fins U تیغههای سیلندر
liners U بوش سیلندر
gas bubbler U سیلندر گاز
gas cylinder U سیلندر گاز
two cylinder engine U موتور دو سیلندر
swept volume U حجم سیلندر
six cylinder engine U موتور شش سیلندر
single cylinder engine U موتور یک سیلندر
single acting cylinder U سیلندر یک طرفه
pump cylinder U سیلندر پمپ
pump barrel U سیلندر تلمبه
gas cylinder valve U شیر سیلندر گاز
opposed piston engine U موتور سیلندر روبرو
bore U قطر داخلی سیلندر
eight cylinder engine U موتور هشت سیلندر
drummed U درام سیلندر استوانه
cylinder gas U گاز داخل سیلندر
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
bores U قطر داخلی سیلندر
cylinder flange U فلانج یا لبه سیلندر
drum U درام سیلندر استوانه
cylinder jacket U استری داخل سیلندر
actuator U سیلندر پیستون عمل کننده
compressed gas cylinder U سیلندر محتوی گاز متراکم
balanced actuator U سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
velocity stacks U لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
oxybiont U اکسیژن زی
oxygen carrier U اکسیژن بر
empyreal air U اکسیژن
oxygen U اکسیژن
lox U اکسیژن مایع
deoxidate U بی اکسیژن کردن
oxygenation U ترکیب با اکسیژن
deoxidize U بی اکسیژن کردن
oxygen extraction U جذب اکسیژن
oxygenates U اکسیژن امیختن
deoxygenation U اکسیژن زدایی
oxyacetylene welding U جوش اکسیژن
liquid oxygen U اکسیژن مایع
oxygen U گاز اکسیژن
oxygen deficit U کسر اکسیژن
liquid exygen U اکسیژن مایع
oxygen U اکسیژن دار
oxygen cylinder U مخزن اکسیژن
oxygen deficit U کمبود اکسیژن
oxygen debt U وام اکسیژن
oxygen debt U بدهی اکسیژن
oxidization U ترکیب با اکسیژن
oxygenation U اکسیژن زنی
oxygenation U امیزش با اکسیژن
oxygenates U اکسیژن زدن
oxygenated U اکسیژن امیختن
steno oxibiant U اکسیژن کم تاب
oxygenate U اکسیژن امیختن
oxygenate U اکسیژن زدن
atmospheric oxygen U اکسیژن هوا
oxidation U ترکیب با اکسیژن
deoxidation U اکسیژن گیری
anoxia U کمبود اکسیژن
oxygenating U اکسیژن زدن
oxygenating U اکسیژن امیختن
oxygenize U با اکسیژن امیختن
oxygenated U اکسیژن زدن
acidic oxide U اکسیژن اسیدی
acidity coefficient U نسبت اکسیژن
oxygen ration U نسبت اکسیژن
oxygenization U اکسیژن دهی
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
volcanize U جوش اکسیژن زدن
oxidising U با اکسیژن ترکیب کردن
oxyacid U اسید اکسیژن دار
oxidises U با اکسیژن ترکیب کردن
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxygen acid U اسید اکسیژن دار
rebreather U سیستم اکسیژن مداربسته
oxidize U با اکسیژن ترکیب کردن
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
oxidised U با اکسیژن ترکیب کردن
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
aqualung U دستگاه تنفس اکسیژن
aqualungs U دستگاه تنفس اکسیژن
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
acetylene oxygen flame U شعله استیلن اکسیژن
oxidizing U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes U با اکسیژن ترکیب کردن
maxvo U حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo U بیشینه اکسیژن مصرفی
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
eudiometry U سنجش اکسیژن هوا
clearance volume U کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
hypoxia U کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
monoxide U اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
tetroxide U ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
acyl oxygen fission U گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
oxidation U عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
nitrous acid U اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
isatin U رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
h engine U موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
demand oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
ageing U ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
gas bottle U سیلندر گاز کپسول گاز
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com