English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
universal transverse mercator U سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transverse mercator U سیستم تصویر مرکاتور سیستم قائم الزاویه مرکاتور
universal grid U مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
restitution U تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
right-angled U قائم الزاویه
rectangular U قائم الزاویه
right angled triangle U مثلث قائم الزاویه
mercator chart U نقشه قائم الزاویه
hypotenuses U وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuse U وتر مثلث قائم الزاویه
legs U ساق مثلث قائم الزاویه
leg U ساق مثلث قائم الزاویه
coordinates U مختصات نقشهای
coordinate code U رمزمربوط به مختصات نقشهای
ablique coordinates U دستگاه مختصات قائم
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
cross reference U سیستم مختصات
cross-reference U سیستم مختصات
cross-references U سیستم مختصات
cartesian coordinate system U سیستم مختصات کارتزین
inertial coordinate system U سیستم مختصات ماندی
coordinate system of axis U سیستم محورهای مختصات
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
polyconic grid U سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
jan grid U سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
relative U دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
true convergence U سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
assumed grid U شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
equiangular U متساوی الزاویه
polar plot U روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
true origin U نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
map scale U مقیاس نقشهای
map chart U طرح نقشهای
map reconnaissance U شناسایی نقشهای
chart data U عناصر تیر نقشهای
pursuance of a plan U تعقیب اندیشه یا نقشهای
to pursue a plan U نقشهای را دنبال کردن
wind fire angle U سمت نقشهای باد
map template U طلق چارت نقشهای
grid interval U فواصل شبکه بندی نقشهای
carry through <idiom> U برای کاری نقشهای کشیدن
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
backer U کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
to pursue a plan U مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
backers U کسی که دراجرای نقشهای کمک میکند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
ground plans U نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
ground plan U نقشهای که هم تراز زمین باشد طرح عمومی
typecasts U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasting U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecast U ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
pyrogravure U نقشهای که بوسیله داغ کردن چوب روی ان می اندازند
pictomap U نقشهای که روی عکس هوایی تهیه شده است
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
horizontal control U کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
schematize U بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
coordinates U مختصات
plotting scale U خط کش مختصات
coordinate U مختصات
grid coordinates U مختصات
data U مختصات
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
glyptography U شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
easting U مختصات طولی
northing U مختصات عرضی
image coordinates U مختصات تصویر
cartesian chart U مختصات کارتزین
axis U محورهای مختصات
cartesian coordinates U محور مختصات
coordinates U دستگاه مختصات
grid coordinates U مختصات شبکه
geographic coordinates U مختصات جغرافیایی
eulerian coordinates U مختصات اولری
reaction coordinates U مختصات واکنش
geomagnetic coordinates U مختصات ژئومگنتیکی
equatorial coordinates U مختصات استوایی
grid chart U شبکه مختصات
input coordinate U مختصات اولیه
jacobian coordinates U مختصات ژاکوبی
lagrangian coordinates U مختصات لاگرانژی
target grid U مختصات هدف
coordinate axises U محورهای مختصات
the peculiarities of mammals U مختصات پستاندارها
coordinate scale U گونیای مختصات
transformation of coordinates U تبدیل مختصات
spherical coordinates U مختصات سماوی
rectangular coordinate U مختصات متعامد
spherical coordinates U مختصات کروی
cordinate axis U محورهای مختصات
axis of coordinates U محورهای مختصات
plain coordinates U مختصات افقی
plain coordinates U مختصات مسطحه
cartesian coordinates U مختصات دکارتی
polar coordinate U مختصات قطبی
polar coordinates U مختصات قطبی
canonical coordinates U مختصات بندادی
vertical tail U دم قائم
righting U قائم
upstanding U قائم
plumb lines U خط قائم
right U قائم
upright U قائم
erect U قائم
righted U قائم
erected U قائم
erecting U قائم
plumb line U خط قائم
erects U قائم
normal U قائم
perpendecular U قائم
vertical U قائم
orthogonal U قائم
polar coordinates U دستگاه مختصات قطبی
polar diagram U نمودار با مختصات قطبی
preferred system of coordinates U دستگاه مختصات مرجع
military grid U شبکه مختصات نظامی
coordinate U همرتبه کردن مختصات
coordinate code U رمز مختصات نقاط
polar coordinates U مختصات قطبی [ریاضی]
curvilinear coordinates U مختصات خمیده خط [ریاضی]
relative coordinate system U دستگاه مختصات نسبی
cylindrical coordinate U مختصات استوانه ای [ریاضی]
coordinate system U دستگاه مختصات [ریاضی]
spherical coordinates U دستگاه مختصات کروی
polar chart U نمودار با مختصات قطبی
spherical coordinates U مختصات کروی [ریاضی]
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
momentum coordinates U مختصات اندازه حرکت
X coordinate U مختصات بردار افقی
georef grid U مختصات جغرافیایی جهانی
y axis U محور عرضی مختصات
generalized coordinates U مختصات تعمیم یافته
Y coordinate U مختصات بردار عمودی
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
apeak U عمودی قائم
vicar U قائم مقام
stake U قائم کردن
staked U قائم کردن
stakes U قائم کردن
normal axis U محور قائم
high angle U تیر قائم
locum U قائم مقام
surreptitiously U قائم مقام
envelopment U احاطه قائم
enveloped U احاطه قائم
enveloping U احاطه قائم
locums U قائم مقام
envelops U احاطه قائم
envelop U احاطه قائم
normal acceleration U شتاب قائم
normal vector U بردار قائم
surrogate U قائم مقام
successor U قائم مقام
ordinate U بعد قائم
subrogation U قائم مقامی
surrogates U قائم مقام
perpendecular U خط عمودی یا قائم
increate U قائم بالذات
substantive U قائم بذات
true vertical U قائم واقعی
vicars U قائم مقام
deputies U قائم مقام
propping U تقویت قائم
propped U تقویت قائم
prop U تقویت قائم
deputy U قائم مقام
subsitute U قائم مقام
normal plane U صفحه قائم
substitute U قائم مقام
locumtenens U قائم مقام
vice chancellor U قائم مقام
vertical axis U محور قائم
vertical bulking U کمانش قائم
vertical photograph U عکس قائم
vertical circle U دایره قائم
vertical creep U وارفتگی قائم
vertical drop U ابشار قائم
vertical envelopement U احاطه قائم
vice-chancellor U قائم مقام
vertical force U نیروی قائم
vice-chancellors U قائم مقام
local vertical U قائم محلی
right U قائم نگاهداشتن
substituted U قائم مقام
semierect U نیمه قائم
self perpetuation U قائم بذات
righting U قائم نگاهداشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com