English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fused ring system U سیستم حلقهای جوش خورده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
gyrating U حلقهای
gyrated U حلقهای
gyrate U حلقهای
ring tailed U دم حلقهای
cricoid U حلقهای
armillary U حلقهای
areolar U حلقهای
annular U حلقهای
ring cartilage U حلقهای
gyrates U حلقهای
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
bicyclo compound U ترکیب دو حلقهای
tricyclic drugs U داروهای سه حلقهای
bicyclic compound U ترکیب دو حلقهای
metamerism U تشکیل حلقهای
parrel U طناب حلقهای
loop antenna U انتن حلقهای
loop sling U بند حلقهای
loop structure U ساختار حلقهای
extracyclic U برون حلقهای
quasi cyclic U شبه حلقهای
closed chain U زنجیر حلقهای
girdles U حلقهای بریدن
ring counter U شمارنده حلقهای
ring network U شبکه حلقهای
cyclic reactance U راکتانس حلقهای
girdle U حلقهای بریدن
cyclic compound U ترکیب حلقهای
girdled U حلقهای بریدن
cyclic admittance U گذرایی حلقهای
cyc;ization U حلقهای شدن
girdling U حلقهای بریدن
ring structure U ساختار حلقهای
cycloalkanes U الکانهای حلقهای
cyclic impedance U ناگذرایی حلقهای
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
macrocyclic effect U اثر درشت حلقهای
macrocyclic musks U مشکهای درشت حلقهای
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
ring shift U تغییر مکان حلقهای
multireel file U پرونده چند حلقهای
key-ring U حلقهای که بدان کلید می اویزند
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
inner loop U حلقهای درون حلقه دیگر
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
link belt U نوار حلقهای جداشونده فشنگ
key-rings U حلقهای که بدان کلید می اویزند
nose ring U حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
cyclic U کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
ringthe bull U بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
message U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
messages U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
countering U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
countered U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
vorticel U جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
self- U حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
Cambridge ring U استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
irriguous U اب خورده
it was eaten U خورده شد
eaten U خورده
little U خورده
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
dehiscent U ترک خورده
crimpled U چوروک خورده
crossed out U قلم خورده
fretted by rust U زنگ خورده
underdogs U سگ شکست خورده
plicated U چین خورده
patsy U فریب خورده
tetched U بهم خورده
belly pinched U گرسنگی خورده
puckery U چین خورده
withered U چروک خورده
teched U بهم خورده
indisposed U بهم خورده
stamped U تمبر خورده
distempered U بهم خورده
writhen U تاب خورده
conglomerates U به هم جوش خورده
kinky U پیچ خورده
writhen U پیچ خورده
brushed U شانه خورده
conglomerate U به هم جوش خورده
worm eaten U کرم خورده
kinky U گره خورده
folded picture U تصویر تا خورده
vermiculate U کرم خورده
corrodible U خورده شدنی
jiggly U تکان خورده
crackly U چین خورده
hammer hard U چکش خورده
failure U شکست خورده
carious U کرم خورده
failures U شکست خورده
twisty U پیچ خورده
butt welded U از سر جوش خورده
thrawart U پیچ خورده
wounds U پیچ خورده
engrained U پینه خورده
wound U پیچ خورده
grubby U کرم خورده
grubbiest U کرم خورده
grubbier U کرم خورده
wounding U پیچ خورده
kaput U کاملا شک ست خورده
symphsis U عضوجوش خورده
deluded U فریب خورده
moth-eaten U بید خورده
moth eaten U بید خورده
mildewy U باد خورده
mussy U بهم خورده
craven U شکست خورده
corrosion U خورده شدن
turkey U شکست خورده
turkeys U شکست خورده
callous U پینه خورده
underdog U سگ شکست خورده
cleft U ترک خورده
stickit U شکست خورده
dislocated U بهم خورده
cancelled U قلم خورده
eaten U خورده شده
worm-eaten U کرم خورده
picked U کلنگ خورده
clift U ترک خورده
clefts U ترک خورده
starveling U گرسنگی خورده
aggresive U خورده شده
maggoty U کرم خورده
messy U بهم خورده
on oath U قسم خورده
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
rancid U باد خورده فاسد
bound barrel U لوله تاب خورده
impacted U باهم جوش خورده
These shoes dont fit me. U زنگ مدرسه خورده
chiseled U چوب اسکنه خورده
spun glass U شیشه تاب خورده
Are you daft ? U مگر مغز خر خورده ای ؟
cat gets one's tongue <idiom> U گربه زبونش را خورده
rolled iron or steel U فولاد نورد خورده
chiselled U چوب اسکنه خورده
chartered accountant U حسابدار قسم خورده
weldment U چیز جوش خورده
grounded U توپ به زمین خورده
rolled profile U نیمرخ نورد خورده
seared conscience U وجدان پینه خورده
thraw U پیچ خورده دررفته
wrounght iron mill bar U اهن جوش خورده
rolled glass U شیشه نورد خورده
certified public accountant U حسابدار قسم خورده
patsy U شخص گول خورده
lost U شکست خورده گمراه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com