English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
agricultural price policy U سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agribusiness U تجارت محصولات کشاورزی کار و کسب کشاورزی
agricultural products U محصولات کشاورزی
policy maker U سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
combined harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine [combine harvester] U کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
agricultural support policy U سیاست حمایت از کشاورزی
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
pricing policy U سیاست قیمت گذاری
dumping U سیاست تبعیض قیمت در تجارت بین الملل
price determination U تعیین قیمت
appraisal U تعیین قیمت
appraisals U تعیین قیمت
administered price U قیمت تعیین شده
appraisal U تعیین قیمت کردن
appraisals U تعیین قیمت کردن
batch costing U تعیین قیمت سفارش کالا
assessment U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
declared value U قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
collusion U برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
quantity theory of money U نظریهای که به موجب ان قیمت هرکالا با مقدار پول تعیین میشود
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
farm technology U روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
cost records U مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy. U ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
monetrarist keynesian debate U اینکه ایا سیاست پولی موثر است یا سیاست مالی
elevator U انبار غله | [کشاورزی] | جای غله خیز [کشاورزی]
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
knot ratio U نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
input output table U و محصولات
waste product U محصولات زائد
primary products U محصولات اولیه
joint products U محصولات مشترک
home product U محصولات داخلی
primary products U محصولات پایه
raw products U محصولات اولیه
designs U طراحی محصولات
design U طراحی محصولات
production adviser مشاوره محصولات
domestic products U محصولات داخلی
home product U محصولات ملی
raw products U محصولات ناتمام
break bulk U تفکیک محصولات
rural U کشاورزی
agricultural U کشاورزی
plantership U کشاورزی
tillage U کشاورزی
agronomic U کشاورزی
agronomy U کشاورزی
agriculture U کشاورزی
farming U کشاورزی
arboretum U کشاورزی
husbandry U کشاورزی
cash crops U محصولات نقدی مانند
producer advertising U تبلیغ محصولات صنعتی
by product cock oven plant U محصولات فرعی کک سازی
average costs U معدل هزینه کل محصولات
product planning U برنامه ریزی محصولات
break bulk agent U عامل تفکیک محصولات
by product recovery U بازده محصولات فرعی
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
farm surplus U مازاد کشاورزی
agricultural economics U اقتصاد کشاورزی
agricultural revolution U انقلاب کشاورزی
agricultural credit U اعتبار کشاورزی
agricultural cooperatives U تعاونیهای کشاورزی
agricultral waste U پسماند کشاورزی
farm labors U کارگران کشاورزی
agricultural sector U بخش کشاورزی
farming U کشاورزی برزیگری
agriculture U کشاورزی برزگری
farm yields U بازده کشاورزی
agricultural fluctuations U نوسانهای کشاورزی
agricultural pollution U الودگی کشاورزی
to follow the plough U کشاورزی کردن
manure U کود کشاورزی
vegetable soil U خاک کشاورزی
agricultural projects U طرحهای کشاورزی
extensive agriculture U کشاورزی وسیع
agricultural investigation U تجسسات کشاورزی
extensive agriculture U کشاورزی سطحی
agricultural implements U الات کشاورزی
production U تولید حجم بزرگ محصولات
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
productions U تولید حجم بزرگ محصولات
toxicogenic U تولید کننده محصولات سمی
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
root crops U محصولات دارای ریشههای خوراکی
by product oven U محصولات فرعی کوره کک سازی
supplied U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
by product coking practice U محصولات فرعی کوره کک سازی
root crop U محصولات دارای ریشههای خوراکی
supplying U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply U تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
agricultural planning U برنامه ریزی کشاورزی
agricultural extension services U خدمات ترویج کشاورزی
agriculturalist U دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agriculturist U دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
agroecosystem U بوم سازگان کشاورزی
georgic U وابسته به کشاورزی روستایی
geoponic U مربوط به کشاورزی یاکشتکاری
agricultural mechanization U ماشینی کردن کشاورزی
extensive agricultuse U کشاورزی غیر محدود
sovkhoz U موسسه کشاورزی وروستایی
hay loader U لودر یونجه [کشاورزی]
ageicultural U مربوطبه کشاورزی یاکشتکاری
elevator U انبار دانه [کشاورزی]
outturn U محصول کشاورزی یاصنعتی
raw produce U محصول طبیعی یا کشاورزی
anticrop agent U عامل ضدمحصولات کشاورزی
factories U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
importing U بردن محصولات به کشوری برای فروش
import U بردن محصولات به کشوری برای فروش
finished product U محصولات اماده برای توزیع ومصرف
factory U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
imported U بردن محصولات به کشوری برای فروش
agricultural labor productivity U بهره دهی کارگر کشاورزی
hacienda U بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
He reanimated the Iranian agriculture. U کشاورزی ایران رازنده کرد
digital research inc U یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
granger U عضو انجمن پشتی بانان کشاورزی
product U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
products U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
R & D U سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
latifundium U ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
extensive cultivation U بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
adobe U شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
licenses U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products. U این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
licence U اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
protective tariffs U تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
Xerox PARC U مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
proprietary file format U روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
electronics U دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
politcs U سیاست
diplomacy U فن سیاست
kingcraft U سیاست
king craft U سیاست
policies U سیاست
policy U سیاست
politic U سیاست
politics U سیاست
new deal U سیاست جدید
financial policy U سیاست مالی
health policy U سیاست بهداشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com